نگرش قرآن به محبت
در قرآن کریم کلمات مشتق از «حب» در موارد متعددی به کار رفته است. بعضی آیات بیانگر محبت خداوند به انسانهایی است که دارای صفاتی نیک هستند؛ همچنانکه در آیاتی دیگر محبت خداوند از انسانهایی که دارای صفات ناپسند هستند، نفی شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1397/04/24

در قرآن کریم کلمات مشتق از «حب» در موارد متعددی به کار رفته است. بعضی آیات بیانگر محبت خداوند به انسانهایی است که دارای صفاتی نیک هستند؛ همچنانکه در آیاتی دیگر محبت خداوند از انسانهایی که دارای صفات ناپسند هستند، نفی شده است. دستهای دیگر از آیات محبت عدهای از انسانها به خداوند را بیان میکند. آیاتی هم محبت متقابل خداوند و بعضی انسانها را بیان کرده است.
متفکران مسلمان و مفسران کلام الهی هریک با مبانی خاص خویش اینگونه آیات را تفسیر کرده و در موقع لزوم از آنها برای تأیید افکار و آرای خویش سود بردهاند. بیشتر متکلمان محبت را به معنای اراده یا نوعی از انواع اراده میدانند. ازآنجاکه اراده فقط به ممکنات تعلق میگیرد، محال است محبت آدمی به ذات و صفات خداوند که واجب-الوجود است، تعلق گیرد. ازاین رو دوست داشتن خداوند یا به معنای اطاعت از او و یا به معنای دوست داشتن احسان و ثواب اوست. فیلسوفانی مانند فارابی و ابنسینا محبت را «ادراک خیر از آن جهت که خیر است» تعریف کرده و بر این باورند که خداوند بزرگترین عاشق و معشوق ذات خویش است و موجودات هم به طور غریزی به خیر مطلق برای کسب کمالات گرایش دارند و عاشق واجبالوجودند.
عاشق و معشوق حقیقی، خداوند است
حجتالاسلام مهدی منصوری، امام جمعه شربیان در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: عشق و عاشق حقیقی و معشوق حقیقی، خداوند است؛ زیرا جز او موجودی نیست و کائنات همگی جلوههای او هستند.وی از علم و شعور نهفته در محبت گفت و افزود: در محبت، علم و شعور نهفته است و تا زمانى که انسان نسبت به چیزى شناخت پیدا نکند، آن را دوست نمیدارد.
وی با استناد به آیه ۱۵۶ سوره اعراف خاطرنشان کرد: در این آیه میخوانیم: و برای ما در این دنیا نیکی مقرّر فرما و در آخرت نیز، زیرا که ما به سوی تو بازگشتهایم. خدا میفرماید: عذاب خود را به هرکس بخواهم میرسانم، و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودی آن را برای کسانی که پرهیزگاری می کنند و زکات میدهند و آنان که به آیات ما ایمان میآورند، مقرر میدارم.
حجتالاسلام منصوری ایمان را نیرویی معنوی دانست و ادامه داد: ایمان یعنی باوری یا نیرویی معنوی که باعث میشود انسان با شجاعت و قدرت و صدق و اخلاص برای رضای خدا تلاش کند و در مسیر قرب الهی قرار بگیرد و با آرامش کامل بدور از هر گونه شک و شبههای به انجام وظایف فردی و اجتماعی خود همت گمارد و از سرزنش هیچ سرزنش کنندهای هراس به خود راه ندهد، علامت ایمان این است که فرد مومن حتی از مرگ در این راه نگرانی ندارد و آن را شهادت در راه خدا میداند و از آن استقبال میکند.
امام جمعه شربیان با اشاره به فرموده امیرمومنان علی(ع) یادآور شد: امیرالمومنین علی(ع) میفرمایند: اگر خدا را دوست مىدارید محبّت دنیا را از قلبهایتان خارج کنید.
وی افزود: عشق قابل تعریف ذاتی نیست و فقط کسی که واجد آن باشد، بهخوبی ادراکش میکند.
حضور خداوند در خاطر ما، ارتباط ما را با او افزایش میدهد
صمد بهروز، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: حضور خداوند در خاطر ما، در همه لحظات زندگی، ارتباط ما را با او افزایش میدهد و به تدریج به پیوندی استوار میانجامد. یكی از حكمتهای نمازهای پنجگانه، زنده نگه داشتن یاد خدا در طول شبانه روز، در دل مؤمن است.وی ضمن بازگو نمودن راهکاری برای مورد محبّت و توجه خدا گرفتن افزود: اگر كسى در تكاپوى وصول به محبت الهى است طریق آن، تمسک به راه پیامبر اكرم(ص) است، باید راه او را تعقیب كرد تا همانگونه كه او حبیبالله است و خدا او را دوست مىدارد، با پیروى او، شعاعى از محبّتى كه خدا به پیامبر اكرم(ص)دارد به ما نیز بتابد. بنابراین یكى از مهم ترین راههاى جلب محبّت خدا، ارتباط نزدیک با رسول خداست، چون او محبوب مطلق خداست و شاید بتوان گفت، سایر محبت هاى خدا در سایه محبتى است كه به این محبوبش دارد. این سخن گزافى نیست؛ چرا كه همه موجودات امكانى در موجودى كه از همه كاملتر است جمعند، بالطبع چنین موجودى، در بادى امر مورد محبّت و توجه خدا قرار مىگیرد.
وی با استناد به آیه ۱۶۵ سوره بقره خاطرنشان کرد: در این آیه می خوانیم: برخی از مردم نادان غیرخدا را همانند خدا گیرند و چنان که خدا را می باید دوست داشت با آنها دوستی ورزند، لیکن آنها که اهل ایمانند کمال محبّت و دوستی را فقط به خدا مخصوص دارند و اگر فرقه مشرکان ستمکار وقتی که عذاب خدا را مشاهده کنند، ببینند که قدرت خاص خدا است و عذاب خدا بسیار سخت است از شرک خود سخت پشیمان شوند.
معرفت، زمینه محبت و عبادت آگاهانه را فراهم میآورد
بهروز، ادامه داد: همانگونه كه معرفت، زمینه محبت و عبادت آگاهانه را فراهم میآورد، عبادت نیز متقابلاً زمینه ساز حصول معرفتى عمیقتر میشود و انسان در یك سیر متقابل صعودى میان معرفت، محبت و عبادت و دوباره معرفت بیشتر، محبت فزونتر و عبادت خالصانهتر، به سمت كمال و سعادت به پیش میرود.عضو هیات علمی گروه معارف دانشکده الهیات و علوم اسلامی تبریز، افزود: انسان بطور طبیعى به چیزى كه داراى كمال است، علاقه مىورزد، ولى اگر توجهاش به چیز كامل ترى جلب شد، رفته رفته از امور فروتر، چشم مىپوشد و محبّت آنها از دلش خارج مىشود.
بهروز، شناخت کمالی فرای امور دنیایی را برای راهیابی محبتهای الهی به دل انسان را ضروری دانست و تاکید کرد: براى اینكه محبّتهاى الهى به دل انسان راه یابد و محبّتهاى دنیوى رخت بربندد، باید كمالى را كه فراى دنیا و امور دنیایى است، شناخت و پى برد كه سرچشمه و مبداء همه كمالات؛ كمالات را در حد بى نهایت داراست و هر جمال و كمالى كه موجب محبّت و علاقه مىشود، در حد بى نهایت در او وجود دارد و از آنجا كه در ابتدا معرفتهاى ما از طریق امور مادى به دست مىآید، در آغاز آفرینش و شروع زندگى و نیز درگذر آن، به امور دنیوى بیشتر تعلق داریم. گرچه انسانهاى معصوم از آغاز به امور معنوى توجه دارند و معرفتهایشان رنگ دنیایى ندارد؛ ولى آنها استثنا هستند. ما به گونهاى هستیم كه در ابتدا امور مادى و لذایذ دنیوى، توجه ما را جلب مىكند و براى كنار نهادن این روحیه و توجه به امور معنوى و ارزشهاى الهى، باید به وسایطى چنگ زنیم كه ارتباط ما را با خدا تقویت مىكنند.
منبع: ایکنا