شاعری که از محتوا به فرم رسیده است
حسنا محمدزاده نقدی بر کتاب «بی تو حیرانتر از آنیم که توصیف شویم» نوشت که در آن عنوان شده: به عقیدهی من میتوان پرداختن به پیام را یکی از مهمترین اهداف شاعر در سرودن اشعار مذهبی برای نتیجهگیری کاربردی بسته به حال نسل امروز دانست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/04/20 ساعت 08:59
حسنا محمدزاده از شاعران کشورمان نقدی بر کتاب «بی تو حیرانتر از آنیم که توصیف شویم» سروده اکرم نورانی نوشته و به بررسی این اثر پرداخته است.
کتاب «بی تو حیرانتر از آنیم که توصیف شویم» دومین اثر مستقل خانم «اکرم نورانی» است. و مشتمل است بر 50 شعر در قالب غزل وغزلمثنوی و 30 شعر در قالب رباعی که با غزلهای نبوی، علوی و فاطمی آغاز میشود و به ترتیب در مدح و مرثیه همه امامان معصوم (ع) تا امام عصر (عج) اشعاری را در خود جای میدهد.
مشروح متن این شاعر در ذیل میآید:
از همان دهههای نخست شعر فارسی یعنی سدهی سوم، شاعران به قرآن و احادیث توجه زیادی داشتهاند و بازتاب این اهمیت در اشعارشان نمود فراوانی یافته، تا آنجا که بخش وسیعی از ادبیات غنی و کهن فارسی از این دست است و آن را بدون آشنایی با قرآن و حدیث نمیتوان بطور کامل شرح کرد. مضامین مذهبی تاکنون توانسته خیل عظیمی از شاعران معاصر را با انگیزههای مختلف و با فضاهای ذهنی روشن و خلاق به سمت خود بکشاند، اما آسیب جدی در اکثر اشعار مذهبی فراموش کردن بعد حماسی و روآوردن به گزارش عاطفی حوادث و ایجاد فضاهای حزنانگیز است آنچه درفضای ذهنی و محتوایی اغلب اشعار کتاب «بی تو حیران تر از آنیم که توصیف شویم» سرودهی خانم «اکرم نورانی»هم به چشم میخورد و به نظر میرسد که شاعر به مدح و مرثیه و بیان روایت گونهی واقعیات با شگردهای مختلف هنری بیشتر توجه داشته تا پرداختن به بعد حماسی و عرفانی مسائل وتمرکز در پیام نهایی، که به عقیدهی من میتوان پرداختن به پیام را یکی از مهمترین اهداف شاعر در سرودن اشعار مذهبی برای نتیجهگیری کاربردی بسته به حال نسل امروز دانست.
با یک تورق سطحی و توجه به درونمایهی اشعار این کتاب برداشت میشود که شاعرش انس و دلبستگی عمیقی با قرآن و مفاهیم و تفسیر آیات دارد و این عشق و ارادت او را واداشته تا از نعمت سخن، برای انتقال مفاهیم قرآنی و ارتباط آن با زندگی اهلبیت(ع) بهرمند شود. تأثیرپذیری از قرآن در آیینهی اشعار به گونههای متنوعیست
1. شاعر واژه یا ترکیبی قرآنی را بدون هیچ دگرگونی وارد زبان شعرش میکند و گاه ترجمهی فارسی آن را میآورد و گاهی با ذکر یک واژه کل آیه را اراده میکند.
باب صراط المستقیم کائناتی، مشکات نوری، هل اتایی، مرسلاتی
دست توسل میزند مولود کعبه، بر ریشههای چادرت بانوی مهتاب!
والعصر بی تو زندگی خسراً مبین است، حتی بهشت بیشما بیتالحزین است
دارد صفا از چشمهایت جنة العشق، از سلسبیل اشک تو فردوس شاداب
میبینیم که در این ابیات از چند اصطلاح و واژهی قرآنی به صورت عربی و فارسی استفاده شدهاست برای مثال واژهی فردوس در کنار جنت بهکاررفته، لغتشناسان معانی متعددی را برای کلمهی فردوس ذکرکردهاند از جمله: باغ، بوستان، بهشت، پردیس، جنت و... این واژه با ساختار عربیاش دوبار در قرآن آمده اما از جمله واژگان قرآنی معرب محسوب میشود که پس از تغییر و تصرف به شکل لغت عربی درآوردهشده و ریشهی آن فارسیست همینطور کلمهی بهشت در دوران میانهی زبان فارسی به صورت "وهیشت اَخو" به معنی "بهترین جهان" بهکار میرفته است.
2. گاهی اثر پذیری از قرآن بهصورت تضمین و اقتباس است و در آن عبارت قرآنی بی هیچ دگرگونی آورده میشود.
«تَنالوالبرّ حتی تُنفِقوا ممّا تُحبّون» است
که انفاق از سر انگشت در اکرام میریزی
که در آن بخشی از آیهی 92 سورهی آلعمران بدون تغیر در بافت کلام گنجانده شدهاست.
3. گاهی تضمین از آیات قرآن با اندکی تغیر که به اقتضای وزن ومحدودیتهای قافیه است صورت میگیرد
روی نی قوهای قرآنخوان تلاوت میکنند
در پی هم: "ام حسبتَ ان اصحابُ الرّقیم"
والتین والزیتونی و والطّورِ سینین
باغ انارت لببهلب یاقوت آمین
4.گاهی ممکن است این تغییر و تحولات تا مرز از هم پاشیدن بافت اصلی آیه یا حدیث پیش برود
تفسیر انزلنا تویی فی لیلةالقدر
ای مصحف تطهیر در آیات احزاب
از این نوع برداشتهای قرآنی تحول یافته بیش از هر جا در سرودههای مولانا به چشممیخورد مثل این بیت:«راست خوان، کژخوانی ما را ببین/ کیف آسی قل لقوم ضالمین » که مولانا آن را با نظر به بخشی از آیهی 93 سورهی اعراف« فکیفَ آسی عَلی قومٍ کافرین » سرودهاست.
5. در مواردی هم توجه شاعربه مضمون آیه یا روایتی است که آنرا با دو شیوهی توجه به ترجمه و یا تفسیر آن در شعرش بازتاب میدهد بدون آنکه ملزم باشد عین عبارت را بکار ببرد
با کاف و هاء و یاء و عین و صاد، یا رب!
آیات مریم پاره پاره بر صلیب است
که اشاره دارد به تفسیری منسوب به امام عصر (عج) ازحروف مقطعهی آغاز سورهی مریم
6 . گاهی اثر پذیری شاعر تلمیحیست که سخنش را بر پایه ی نکتهای بنا مینهد و آن را با نشانهای همراه میکند مانند تلمیح به داستان حضرت ابراهیم(ع) و قربانگاه در بیت:
عید قربان است اسماعیل جانم را ببر
ذبح کن در پیش پای عشق ای قلب سلیم!
کتاب «بی تو حیرانتر از آنیم که توصیف شویم» دومین اثر مستقل خانم «اکرم نورانی» است. و مشتمل است بر 50 شعر در قالب غزل وغزلمثنوی و 30 شعر در قالب رباعی که با غزلهای نبوی، علوی و فاطمی آغاز میشود و به ترتیب در مدح و مرثیه همه امامان معصوم (ع) تا امام عصر (عج) اشعاری را در خود جای میدهد.
میتوان گفت شاعر، در اکثریت قریب به اتفاق اشعار کتاب از محتوا به فرم رسیده است و به پربار بودن محتوا بیشتر توجه داشته تا به تخیل و نوآوری در آن، با این وجود نمیتوان از کنار برخی از تصویرهای زیبای پرداخته شده بیتفاوت گذشت
قلم فرشچیان هم نتواند بکشد
طرح دردی که در این طشت، بههم ریختهاست
از خاک پایت سرمهدان حوریان پر شد
تا پا نهادی با کرامت روی چشم طوس
بر حریر پیکرت از تیزی سرنیزهها
نقش صد خورشید در خون شعلهور را دوختند
با تأملی مختصر در آهنگ اشعار که خود مشتمل بر موسیقی (بیرونی، کناری، داخلی و معنوی) است می توان گفت که در حوزهی موسیقی بیرونی که همان وزن عروضی و آشکارترین نوع موسیقیست تنوع چشمگیری بهکار نرفته و تنها در حدود ده – دوازده ، وزن متنوع طبع آزمایی شده اما شاعربیشتراز همه در بحر رجز جولان داده تا جایی که بیش از دوازده شعر را در این وزن سروده است اما در مورد موسیقی کناری که همان ردیف و قافیه است به نسبت بهتر عمل کرده مخصوصا با استفاده از برخی قافیههای کماستعمال و خوب کارکشیدن از آن
مرا بریده بریده بریز روی لهوف
به مقتلی که شهیدند و قطعه قطعه حروف
از بطن سرخ آیه ها با خط کوفی
تو هفتمین فجری که در خون میشکوفی
حاجت روا گشته زمین در زیر پایت
بابالمرادی، کاظمالغیضی، رئوفی
در موسیقی داخلی شعر علاوه بر توجه به تکرار چند واج صامت یا مصوت و به عبارتی واجآرایی برای غنای موسیقی گاهی از قافیههای درونی کمک میگیرد
ای رازناک بیبدل خورشیدبانو! لم یزل!
در سر مستور خدا داری معما می شوی
و تناسب معنوی که در حوزهی معنا و ارتباط میان واژگان صورت میگیرد و اجزای کلام را از درون به هم متصل میکند و در استحکام فرم تأثیر بسیار دارد آنچه قدما از آن به عنوان مراعات نظیر ، تضاد و طباق یاد کردهاند مثل توجه شاعر به مراعات نظیر میان واژههای لرزیدن، ریختن، زلزله و زلزال در:
از ضمیر زلزالت، عادیات میلرزد
کاخ ظلم میریزد، از طنین زلزلهها
در پایان بد نیست اشارهای شود به مواردی که رعایتشان برای سلامت زبان ضروری است ازجمله آوردن اجزای کلام بطور کامل و پرهیز از حذفهایی که بدلیل محدودیت وزن صورت میگیرد مثل حذف را مفعولی (با صبوریات حل کن/ اختلاف مسألهها – خرابههای کوفه از ستاره موج میزند/ به دست کودکان ببین پیالههای شیریات) حذف بی قرینهی فعل یا بخشی از آن (به خواب رفتی و بیخواب توست ایل خدا / نرفته آب خوشی بی تو از گلوی حرم ) آشفتگی اجزای جمله که بافت کلام را به سمت شعر کهن سوق میدهد (خمیدهشد کمرم داغ تو چه سنگین است/ چگونهات ببرم کوه غم! به سوی حرم؟) عدم هماهنگی فعل با جمله (کجا از درگهاش نومید میگردد دل آدم/ سلیمانی که از خوانش کرم بر مور میپوشد – خط به خط مینوشم از تلواسهی انگورها/ هفت خطم مستیام تا خط هشتم میکنم) مشدد شدن حروف به اقتضای وزن ( قم از شوریّ اشک تو نمکدان ولایت شد ) کنار هم قرار گرفتن دو حرف که و تا برای پرکردن وزن (که تا آموختی درس وفاداری به خواهرها )
منبع: فارس