نگاهی به گذار از دوران خاص سیاسی، اقتصادی
حاکمان منفعل در بحرانهای ایران
تاریخ ایران بیشتر از اینکه حاکمانی دلسوز و جوابگو در دوران سخت و بحرانی را دیده باشد، بیتفاوتی و ندیده گرفتن سختیها و رنجهای مردم را به چشم خود دیده است، در این میان حاکمان قجری در این موضوع سنگ تمام گذاشتهاند!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1397/04/26
قحطی برای مردم تهی دست در تاریخ معاصر ایران رنجی جانکاه بوده است، این اتفاق و بحران در طول زمان های مختلف عللی متفاوتی داشته که از جمله به مسایل اقتصادی، سیاسی، مسایل زیست محیطی و .... مربوط بوده است.
یکی از منفعل ترین سلطانها در تاریخ قحطی ایران را ظلالسلطان بوده است. او که ستمکاری بیش نبود بسیار در مقابل بحران پیش آمده در دوران حکومتش بی تفاوت بوده است.
بعد از قحطی های شدیدی که پی در پی پیش می آمده است، قحطی اسفباری که به دنبال جنگ جهانی اول روی می دهد، بسیار فاجعه به بار آورده است که در روایت های تاریخی نقل شده است که حدود 40 درصد از ایرانیان از بین می روند اما حاکمان شهر ها نه تنها کمکی به مردم قحطی زده نداشتند بلکه نیاز های اولیه مردم را برای خود و اطرافیانشان ذخیره کرده و اوضاع مردم بیچاره را بدتر از قبل کرده اند. از جمله ی این افراد آخرین پادشاه قاجار بوده است که حلقه ی یارانش بسیاری از ضروریات مردم را به احتکار در آورده بودند.
یکی از محتکران عمده غلات، احمدشاه بود که تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیسالوزرای خود نیز نمیداد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره کرده بود.
شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار میداشت «جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم».
"در این یان بزرگانی هم بودند که دلسوز مردم بودند و اصرار به کمک داشتند: در این برهه میرزا حسن خان مستوفی الممالک با جدیت و تلاش فراوان، به رغم درگیر شدن با عوامل آشکار و نهان انگلیس و روس، با وضع برنامهای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته، مقابله با محتکران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم، برنج، جو و توزیع آن میان هموطنان بود." (1)
در تمام این قحطی های معاصر همیشه کشورهای بیگانه در این شرایط سخت ، وضعییت را آشفته تر کرده و گره بر گره های مردم بی پناه زده اند، با وجود اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول نیروهای تجاوزگر روس و انگلیس از نقاط مختلف وارد کشور شدندو قحطی را دو چندان کردند، مفسر تاریخی در این زمینه می گوید:
"رفتار انگلیسیها نسبت به ایرانیان در حال گرسنگی بهطور غیرمعمولی شبیه همان کاری است که پنجاه سال قبل تر نسبت به ایرلندیها انجام دادند. انگلیسیها اینطور تبلیغ کردند که ایرانیان و مخصوصاّ گروههای مقاومت ایرانی مقصر قحطی هستند. همانها هستند که غذا را احتکار میکنند. وقتی انگلیسیها شروع به راهسازی کردند اینطور وانمود کردند که امدادرسانی بر اساس بخشندگی انگلیسیها بنا شده و ایرانیها شکرگزار نیستند.
انگلیسیها نه تنها کمک نمی کردند بلکه مواد اولیه و غلات ایرانیان را ذخیره کرده تا برای سربازان خود به هند بفرستند، در این میان ژست های خیر مابانه برای ملت ایران گرفته که راه های رفت و آمدی را برای آنان هموار کرده اما باز ایرانیان قدردان نیستند و آنان را بیگانه میخوانند، آنان راه های ایران را در اختیار گرفته تا آذوقه های دزدیده شده را برای سربازان خود ببرند.
از طرف دیگر همزمان بسیاری از انبارهای دولتی که غلات ذخیره کرده بودند دچار حمله حشرات و آفت شدند. علاوه بر این برخی مناطق مثلاً ورامین دچار سِنزدگی میشوند. این نشانهها باعث شد بر اساس گزارشی که در اسفند ۱۲۹۲ از وزارت کشور به رئیسالوزرا میرسد، به رئیس دولت گفته شود چه نشستهاید که زارعان با دیدن این نشانهها گندمهایشان را هر خروار ۸ تومان به محتکرین پیشفروش کردهاند. اسناد نشان میدهند که خیلی از این غلات احتکار شده نه برای فروش گرانتر در داخل که برای فروختن به تاجرانی که از طریق انگلیسها در شهرهای مختلف پخش شده بودند، نگهداری میشد. شکواییههای موجود در مجلس نشان میدهد که بسیاری از مبالغ نیز به زارعان پرداخت نشده و آنان برای احقاق حق خود به مجلس عریضه فرستادهاند.(2)
نتیجه گیری
از دیدگاه نویسنده ی کتاب بزرگترین قحطی تاریخ ایران او این قحطی را بزرگترین فاجعهٔ تاریخ ایران می داند که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر رفته است. و در این میان حتی خود پادشاه هم دست در گران شدن محصولات می برد تا در این میان ماهی بزرگتری را از این آب گل آلود بگیرد و اوضاع مردم را آشفته تر از قبل کند و همه از کشورهای بیگانه گرفته تا خودی ها ناخودی کمر بر قتل مردم بسته اند.پی نوشت:
1- قحطی بزرگ در ایران، محمدقلی مجد
2- اسناد تاریخی موجود در سازمان اسناد ملی