مىخواهى تمام مردم دوستت داشته و پشت سرت حرف نزنند؟
علقمه مىگوید: من خدمت امام صادق علیهالسلام رفتم و عرض كردم: آقا! پشت سر ما خیلى حرفهاى بد مىزنند تا حدى كه سینهام تنگ شده و دلم گرفته است!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/04/23
«امام صادق علیه السلام در پاسخ پرسش یکی از اصحاب خود فرمود: اى علقمه! واقعاً مى خواهى تمام مردم دوستت داشته و پشت سرت حرف نزنند؟ اصلاً امكان ندارد، «مِمَّا لَمْ یَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ» زبان جنسى است كه از شر آن انبیا و ائمه علیهم السلام و اولیاى الهى در امان نبودند.
«أَلَمْ یَنْسُبُوا یُوسُفَ علیه السلام إِلَى أَنَّهُ هَمَّ بِالزِّنَا»آیا به یوسف صدیق و محسن و صابر و متوكل و نبى خدا ـ كه همه این اوصاف در قرآن مجید آمده ـ تهمت زنا نزدند؟!
اى علقمه! مگر زبان [مردم] نبود كه آمد و گفت: مى دانى چرا ایوب مبتلا به این همه بلا شده؟ از بس كه گناه كرده مبتلا گشته است، اگر آدم خوبى بود كه این همه بلا بر او نازل نمى شد؟!
اى علقمه! مگر داود علیه السلام پیامبر خدا نبود؛ با این زبان به او تهمت زدند كه كبوتربازى مى كرد، چشمش به زن همسایه افتاد، شوهر آن زن را با یك خنجر كشت و بعد آن زن زیبا را گرفت.
اى علقمه! مگر زبان مردم نبود كه مى گفتند: موسى بچه دار نمى شود.
آیا زبان مردم نبود كه همه فرستادگان الهى را ساحر خواندند؟
آیا زبان مردم نبود كه گفتند: مریم علیها السلام، نعوذباللّه به یك نجارى زنا داده و عیسى به دنیا آمده، ولى چون آدم خوبى است، خدا او را پیغمبر كرده است؟
آیا زبان مردم نبود كه در شام امام زین العابدین علیه السلام را خارج از دین دانستند؟ آیا زبان مردم نبود كه پیغمبر صلى الله علیه وآله را شاعر و مجنون خطاب مىكرد؟
آیا زبان مردم نبود كه روزى در مدینه گفتند: پیغمبر اسلام یك بار زن زید بن حارثه را دیده و عاشق او شده و آنقدر پیش زید تبلیغ سوء كرد تا زید زنش را طلاق داد و بعد با او ازدواج كرد!
بعد امام صادق علیه السلام اشك ریخت و فرمود: اى علقمه! مى دانى این مردم با زبانشان چه بلایى بر سر امیرالمؤمنین علیه السلام آوردند؟! كارى كردند كه بابایم امیرالمؤمنین علیه السلام آرزوى مرگ كرد.
چرا قلب مرا آتش مىزنید؟
یك روز امیرالمؤمنین علیه السلام از مسجد بیرون آمد و مالك را صدا زد و فرمود: مالك! خیلى دلم گرفته است، بیا برویم خانه ما، با هم رفتند به خانه حضرت، امیرالمؤمنین علیه السلام از مالك سؤال كرد كه اى مالك! من آدم بدى هستم؟ مالك! همینطور متحیّر ماند كه این چه سؤالى است، چرا قلب مرا آتش مى زنید؟ حضرت فرمود: اگر تو تصدیق مى كنى و قبول دارى، پس چرا مردم اینقدر پشت سر من حرف مى زنند؟ مگر من چه كرده ام؟طریق باز كردن راه معراج، سلامت زبان است. «واجعل لسانی بذكرك لهجا و قلبی بحبك متیما»
منبع:
مطلب "ارزش عمر و راه هزینه آن" بیانات استاد حسین انصاریان به نقل سایت عرفان