نقدی بر عملکرد صدا و سیما
مهگرفتگی در اتاق شیشهای
"ویتو تانزی" (اقتصاددان معاصر) بر سلامت یک نظام بر پایهی شفافیت مالی مسئولین آن تاکید فراوان دارد. وی معتقد است که عوامل فراوانی در حوزههای مختلف میتوانند بر این روند تاثیرگذار باشند.
تنشهای اقتصادی ایران و اوضاع نابسامان معیشتی، امروزه به موضوعی غیر قابل انکار تبدیل شده است که همگان در جریان آن قرار دارند. عدم کنترل قیمتها و نبود نظارت کافی بر بازار، آشفتگی اقتصادی فراگیری را ایجاد کرده که بسیاری از اقشار مختلف جامعه را در بر گرفته است.
کاهش توان اقتصادی مردم در کنار زندگی تجملگرایانهی برخی مسئولین، زمینهساز اعتراضاتی شده است که اگر با دید انصاف به آن بنگریم، کاملا بهحق و به جا است. گروهی از مردم که اکثر آنها جزو قشر کارگر و کارمند محسوب میشوند به سختی روزگار میگذراند و دستهای از مسئولین با حقوقهای نجومی و خانهها و ویلاهای آنچنانی، در رفاه بهسر میبَرند. اما براستی این حقوقها بر چه مبنا و بهخاطر کدام خدمت خاص پرداخت میشود؟! و چرا باید شاهد شکفاف عمیق طبقاتی و تضاد زندگی قشرهای مختلف جامعه باشیم؟! مگر غیر از این است که یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی، از بین بردن شکاف طبقاتی و کاهش فاصلهی فقر و غنی در کشور بود؟ مشکل کار کجاست؟
در اکثر کشورهای جهان، رسانه ملی نقش قاب شیشهای شفافی را دارد که به واگو کردن امور داخلی و خارجی با هدف بهبود روند رو به رشد کشور را دارد. اکثر این رسانهها سعی بر آن دارند تا با ارائهی گزارشهای مستمر از عملکرد مسئولین حکومتی، مردم را در جریان کامل امور جاری کشورشان قرار داده و با متخلفین برخوردی قاطع داشته باشند چرا که آنان حافظ جان و مال مردم محسوب شده و کوچکترین تخلف و تخطی از سوی آنان، یک کشور را به مخاطره میاندازد.
نمونهی بارز این روند را در دستگیری رئیس جمهور کره، به علت فساد مالی اطرافیان وی و در پی افشاگریهای انواع رسانهها شاهد بودیم. موضوعی که رسیدگی به آن، با قاطعیت از سوی مردم مطالبه و منجر به دستگیری و محاکمهی این رئیس جمهور و گروهی از نزدیکان وی شد.
در واقع رسانهی این کشور با شفافیت تمام و به دور از هرگونه نگاه حزبی و سوگیرانه، به وظیفهی خود که همان آگاهسازی و شفافسازی بود عمل کرد، چرا که رشد و توسعه کشور نسبت به رانت و سوگیریهای حزبی، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و برخورد با چنین تخلفاتی، سدی در برابر موانع رشد یک کشور محسوب میشود. این جریانی است که طی سالهای اخیر و در میان سیاستزدگی مسئولین نظام ما، گم شده است.
- گسترهی اختیارات دولت
- کیفیت اجرایی نظام دموکراسی
- چگونگی کارکرد نظام مالی کشور
- چگونگی شفافیت عملکرد مسئولین کشوری
- نحوهی اجرای قوانین مالی و مجازات متخلفان اقتصادی
بیتردید، شرط لازم و اساسی برای سلامت یک نظام اقتصادی، وجود شفافیت در تمامی ابعاد مختلف آن نظام است. از این رو، برای جلوگیری از اقدامات و فعالیتهای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری و اقتصادی؛ هدفمند کردن شفافسازی با هدف کنترل فساد، ضرورتی انکار ناپذیر است.(1)
شاید بتوان آشکارا بیان کرد که یکی از ضعفهای اساسی رسانهی ملی کشور ما، سوگیری در روشنگری است چرا که این غفلت به ظاهر کم اهمیت، مسیر جولاندهی شایعات، اخبار کذب، حواشی واهی و... هموار کرده و در کنار این روند؛ بدبینی و عدم اعتماد افکار عمومی را پدیدار خواهد شد. از این به مسئولین این رسانه پیشنهاد میشود ضمن بازبینی در رسالت خویش، با اهمیتی بیش از پیش بر رفع نیازهای مخاطبین و نیز کمکرسانی در رشد و توسعهی کشور با اطلاعرسانی درست و بهموقع، پرداخته و از به حاشیه رفتن دوری کنند.
از دیگر سو، ظهور رسانههای آنلاین نوین مانند؛ "یوتیوپ"، "اینستاگرام" و دیگر شبکههای اجتماعی گوی سبقت در اطلاعرسانی و خبرپراکنی را از رسانهی ملی ربودهاند و کمکاریهای این رسانه، زمینهساز موج سواری حواشی و شایعات مختلفی شده است که گاها مخرب و آسیبزا خواهند بود.
این در حالی است که همگان آشکارا شاهد رو به وخامت گذاشتن حال و روز اوضاع اقتصادی کشور بودهاند و در این گیر و دار و در راستای تحریف افکار عمومی از پیگیری خبرهایی مبنی بر دستگیری اختلاگران بازار سکه و ارز، ناگهان خبری داغ و پُر حاشیه فضای جامعه را در بر میگیرد. دختری 18 ساله به دلیل انتشار کلیپ رقص در فضای مجازی دستگیر شد! در سکانس بعدیِ موج این خبر، قسمتی از مستند "بیراهه" را که پیشتر به جزئیات اعمال و برنامههای تروریستها و مفسدین میپرداخت به این دختر نوجوان اختصاص داده شد! مستندی که بیتردید برای برجستهسازی این خبر نه چندان مهم برنامهریزی شد تا شاید سوپاپ اطمینانی شود برای اعتراضات اقتصادی. اما براستی وظیفی رسانهی ملی چیست و چرا طی چند سال اخیر بیش از پیش در پیشبرد اهداف اصلی خود کوتاهی کرده است؟
پینوشت:
1. مقاله شفافسازی اقتصاد؛ تحقق اقتصاد مقاومتی
کاهش توان اقتصادی مردم در کنار زندگی تجملگرایانهی برخی مسئولین، زمینهساز اعتراضاتی شده است که اگر با دید انصاف به آن بنگریم، کاملا بهحق و به جا است. گروهی از مردم که اکثر آنها جزو قشر کارگر و کارمند محسوب میشوند به سختی روزگار میگذراند و دستهای از مسئولین با حقوقهای نجومی و خانهها و ویلاهای آنچنانی، در رفاه بهسر میبَرند. اما براستی این حقوقها بر چه مبنا و بهخاطر کدام خدمت خاص پرداخت میشود؟! و چرا باید شاهد شکفاف عمیق طبقاتی و تضاد زندگی قشرهای مختلف جامعه باشیم؟! مگر غیر از این است که یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی، از بین بردن شکاف طبقاتی و کاهش فاصلهی فقر و غنی در کشور بود؟ مشکل کار کجاست؟
اکثر رسانهها سعی بر آن دارند تا با ارائهی گزارشهای مستمر از عملکرد مسئولین حکومتی، مردم را در جریان کامل امور جاری کشور قرار داده و با متخلفین برخوردی قاطع داشته باشند، چرا که آنان حافظ جان و مال مردم محسوب شده و کوچکترین تخلف و تخطی از سوی آنان، یک کشور را به مخاطره میاندازد.
عملکرد نامطلوب رسانه ملی
رسانه ملی یکی از اساس اصلی جامعه در روشنگری و ارائهی اطلاعات درست و به موقع است. ارائهی اخبار صدق و بهجا در کنار بازگو کردن حقایق جامعه، هر چند تلخ، یکی از رسالتهای اصلی این سازمان بهشمار میرود. مهمی که مدتها است که صدا و سیما از آن غافل شده و فاصلهی زیادی گرفته است.در اکثر کشورهای جهان، رسانه ملی نقش قاب شیشهای شفافی را دارد که به واگو کردن امور داخلی و خارجی با هدف بهبود روند رو به رشد کشور را دارد. اکثر این رسانهها سعی بر آن دارند تا با ارائهی گزارشهای مستمر از عملکرد مسئولین حکومتی، مردم را در جریان کامل امور جاری کشورشان قرار داده و با متخلفین برخوردی قاطع داشته باشند چرا که آنان حافظ جان و مال مردم محسوب شده و کوچکترین تخلف و تخطی از سوی آنان، یک کشور را به مخاطره میاندازد.
نمونهی بارز این روند را در دستگیری رئیس جمهور کره، به علت فساد مالی اطرافیان وی و در پی افشاگریهای انواع رسانهها شاهد بودیم. موضوعی که رسیدگی به آن، با قاطعیت از سوی مردم مطالبه و منجر به دستگیری و محاکمهی این رئیس جمهور و گروهی از نزدیکان وی شد.
در واقع رسانهی این کشور با شفافیت تمام و به دور از هرگونه نگاه حزبی و سوگیرانه، به وظیفهی خود که همان آگاهسازی و شفافسازی بود عمل کرد، چرا که رشد و توسعه کشور نسبت به رانت و سوگیریهای حزبی، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و برخورد با چنین تخلفاتی، سدی در برابر موانع رشد یک کشور محسوب میشود. این جریانی است که طی سالهای اخیر و در میان سیاستزدگی مسئولین نظام ما، گم شده است.
اصل شفافیتسازی
"ویتو تانزی" (اقتصاددان معاصر) بر سلامت یک نظام بر پایهی شفافیت مالی مسئولین آن تاکید فراوان دارد. وی معتقد است که عوامل فراوانی در حوزههای مختلف میتوانند بر این روند تاثیرگذار باشند که مهمترین آنها عبارتند از:- گسترهی اختیارات دولت
- کیفیت اجرایی نظام دموکراسی
- چگونگی کارکرد نظام مالی کشور
- چگونگی شفافیت عملکرد مسئولین کشوری
- نحوهی اجرای قوانین مالی و مجازات متخلفان اقتصادی
بیتردید، شرط لازم و اساسی برای سلامت یک نظام اقتصادی، وجود شفافیت در تمامی ابعاد مختلف آن نظام است. از این رو، برای جلوگیری از اقدامات و فعالیتهای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری و اقتصادی؛ هدفمند کردن شفافسازی با هدف کنترل فساد، ضرورتی انکار ناپذیر است.(1)
شاید بتوان آشکارا بیان کرد که یکی از ضعفهای اساسی رسانهی ملی کشور ما، سوگیری در روشنگری است چرا که این غفلت به ظاهر کم اهمیت، مسیر جولاندهی شایعات، اخبار کذب، حواشی واهی و... هموار کرده و در کنار این روند؛ بدبینی و عدم اعتماد افکار عمومی را پدیدار خواهد شد. از این به مسئولین این رسانه پیشنهاد میشود ضمن بازبینی در رسالت خویش، با اهمیتی بیش از پیش بر رفع نیازهای مخاطبین و نیز کمکرسانی در رشد و توسعهی کشور با اطلاعرسانی درست و بهموقع، پرداخته و از به حاشیه رفتن دوری کنند.
نتیجه گیری
همواره و در ادوار مختلف شاهد وابستگی رسانهی ملی به دولت وقت بودهایم. موضوعی که نشأت گرفته از مسائل مالی و بودجهای است و این مهم پاشنه آشیل صدا و سیما به حساب میآید چرا که احتمال وقوع اختلال در تخصیص بودجهی این سازمان بنا به دلایلی همچون؛ انتقاد از دولت، افشاگریهای خاص در راستای عملکرد مسئولین و... وجود دارد و این روند، در مستقل بودن رسانهی ملی و نیز پدید آمدن فساد در آن، تاثر فراوانی دارد.از دیگر سو، ظهور رسانههای آنلاین نوین مانند؛ "یوتیوپ"، "اینستاگرام" و دیگر شبکههای اجتماعی گوی سبقت در اطلاعرسانی و خبرپراکنی را از رسانهی ملی ربودهاند و کمکاریهای این رسانه، زمینهساز موج سواری حواشی و شایعات مختلفی شده است که گاها مخرب و آسیبزا خواهند بود.
این در حالی است که همگان آشکارا شاهد رو به وخامت گذاشتن حال و روز اوضاع اقتصادی کشور بودهاند و در این گیر و دار و در راستای تحریف افکار عمومی از پیگیری خبرهایی مبنی بر دستگیری اختلاگران بازار سکه و ارز، ناگهان خبری داغ و پُر حاشیه فضای جامعه را در بر میگیرد. دختری 18 ساله به دلیل انتشار کلیپ رقص در فضای مجازی دستگیر شد! در سکانس بعدیِ موج این خبر، قسمتی از مستند "بیراهه" را که پیشتر به جزئیات اعمال و برنامههای تروریستها و مفسدین میپرداخت به این دختر نوجوان اختصاص داده شد! مستندی که بیتردید برای برجستهسازی این خبر نه چندان مهم برنامهریزی شد تا شاید سوپاپ اطمینانی شود برای اعتراضات اقتصادی. اما براستی وظیفی رسانهی ملی چیست و چرا طی چند سال اخیر بیش از پیش در پیشبرد اهداف اصلی خود کوتاهی کرده است؟
پینوشت:
1. مقاله شفافسازی اقتصاد؛ تحقق اقتصاد مقاومتی