تاریخ مدرن
مدرنیته دورهای تاریخی است که بین سالهای ۱۶۳۰ میلادی تا ۱۹۴۰ را دربردارد و واجد جنبشهای متعدد فرهنگی و عقلانی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1397/04/17
دوران نوین، دوران مدرن یا مدرنیته به جامعهٔ جدید (مدرن) اطلاق میشود. مدرنیته دورهای تاریخی است که بین سالهای ۱۶۳۰ میلادی تا ۱۹۴۰ را دربردارد و واجد جنبشهای متعدد فرهنگی و عقلانی است. البته یورگن هابرماس فیلسوف مدافع مدرنیته بر این باور است که مدرنیته پروژهای ناتمام است و هنوز به آخر نرسیدهاست. به شکل کلی میتوان منظور از مدرنیته را جامعهٔ مدرن دانست.
از نظر تاریخی، دوران مدرن با دورهٔ رنسانس آغاز شده و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایدهآلیسم آلمانی به عنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم میشود. از ویژگیهای این دوران میتوان به این موارد اشاره نمود:
- در این دوره فردیت اعتلاء یافته و سنت نقد میشود
- در این دوره فرد خودمختار با ظهور یا ظهور به شکل سوژهٔ دکارتی خود را ارباب و مالک طبیعت اعلام میکند و به مفهوم پیشرفت و بینش فعلی از تاریخ ارزش و بها میدهد
- آگاهی فرد از فردیت خود
- تأکید بر آزادیهای فردی
- افسونزدایی از جهان
- تأکید بر علم گالیلهای و نیوتونی همراه با انقلابهای علمی و صنعتی در غرب
- دوران عقل ابزاری - به معنای تسلط انسان بر طبیعت و انسان از طریق به کارگیری علم و تکنولوژی
- عقل انتقادی - به معنای تأکید بر سوژهٔ خودمختار که شناسندهٔ خود و جهان است و بر آزادیهای فردی خود تأکید میکند.
همچنین دوران مدرن در رویدادهای تاریخی چون انقلاب آمریکا و فرانسه و دو اعلامیهٔ استقلال آمریکا و اعلامیهٔ حقوق بشر و شهروند ۱۷۸۹ فرانسه تجلی مییابد.
میتوان گفت که چهار معنای اصلی از مدرنیته وجود دارد:
- مدرنیتهٔ سیاسی: که در قالب مفهوم مدرن از دموکراسی و حقوق شهروندی شکل میگیرد
- مدرنیتهٔ علمی و تکنولوژیک: که نتیجهٔ آن گسست معرفتی با کیهانشناسی ارسطویی، ایجاد علم جدید، انقلاب صنعتی و تکنولوژی مدرن است
- مدرنیتهٔ زیباییشناختی: که از رابطهٔ جدید انسان با زیبایی و مفهوم جدید ذوق و سلیقه نشأت میگیرد
- مدرنیتهٔ فلسفی: مدرنیته به معنای آگاهی سوژهٔ فردی از طبیعت و سرنوشت خود و قرار دادن این سوژه به منزلهٔ پایه و اساس تفکر و اندیشه
گاهی اوقات مورخین از «سدهٔ نوزدهم میلادی» برای اشاره به دوران تاریخی بین سالهای ۱۸۱۵ (۱۱۹۳) (کنگرهٔ وین) تا ۱۹۱۴ (۱۲۹۲) (آغاز جنگ جهانی اول) استفاده میکنند. اریک هابسباوم نیز اصطلاحی به نام «سدهٔ نوزدهم میلادی طولانی» برای اشاره به سالهای بین ۱۷۸۹ (۱۱۶۷) تا ۱۹۱۴ ساخته است.
در این سده امپراتوریهای عثمانی، اسپانیا و پرتغال نابود شدند و امپراتوریهای مغول و روم مقدس نیز به پایان رسیدند.
امپراتوری بریتانیا پس از جنگهای ناپلئونی، در حالیکه یک ربع از جمعیت جهان و یک سوم زمینها را در اختیار داشت تبدیل به بزرگترین ابرقدرت این سده شد. این امر باعث تقویت یک صلح برتانیایی، پیشبرد تجارت و مبارزه با دزدی دریایی فراگیر شد.
میزان بردهداری در کل جهان بسیار کمتر شد. پس از شورش بردهها در هاییتی، بریتانیا دزدان دریایی بربر را که به دزدی و بردهگیری اروپاییان میپرداختند مجبور به تسلیم شدن کرد و به نیروی دریایی خود ابلاغ کرد تا هر گونه تجارت برده را متوقف سازند. بردهداری سپس در روسیه، آمریکا و برزیل ممنوع اعلام شد.
الکتریسیته، فولاد و نفت موجبات دومین انقلاب صنعتی را که کشورهایی چون آلمان، ژاپن و ایالات متحده را تبدیل به امپراتوریهای زمان کرد فراهم آوردند. با اینحال روسیه و سلسلهٔ چینگ در چین نتوانستند همراه با این انقلاب گام بردارند و در نتیجه آشوبهای اجتماعی وسیعی در این دو امپراتوری به وجود آمد.
در اصطلاح عوام آن را از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۹۹ میدانند. استدلالهای زیادی برای تصدیق برداشت عامیانه از این اصطلاح آورده شدهاست. استفان جی گولد بر این باور است که دههٔ اول سده، ۹ سال دارد. عدهای نیز بر این باورند که سیستم سالشماری نجومی دارای سالی به نام صفر است که معمولاً آن را به نام ۱ سال قبل از میلاد میشناسند. سازمان بینالمللی استانداردسازی در سال ۲۰۰۰ استانداردی به نام ایزو ۸۶۰۱ را برای استفاده از سیستم سالشماری نجومی معرفی کرد. این استاندارد نظر کسانی را که معتقد بودند سدهٔ جدید چند ماه زودتر آغاز شده تصدیق میکرد. ضمناً تقریباً همیشه دههها با سال «۰» آغاز میشوند، در نتیجه همانگونه نیز نامگذاری میشوند (۱۹۶۰).
این اصطلاح همچنین برای دورههایی که روی تقویم با هم برخورد دارند نیز استفاده میشود که از این میان میتوان سدهٔ بیستم کوتاه را نام برد که طبق آن سدهٔ بیستم به سالهای بین ۱۹۱۴ تا ۱۹۸۹ اطلاق میشود. در نتیجه دوران پیش از جنگ جهانی اول به سدهٔ ۱۹ و سالهای دههٔ ۱۹۹۰ جزو سدهٔ ۲۱ تلقی میشوند.
این نکته به درستی قابل درک است که بخشی از سالهای ابتدایی سدهٔ بیستم پیش از جنگ جهانی اول از دیدگاه فرهنگی و پیشرفت فناوری جزو سدهٔ ۱۹ به شمار میآید. همچنین بسیاری بر این باورند که دههٔ ۱۹۹۰ به دلیل رخ دادن وقایعی (نظیر ظهور اینترنت) جزو سدهٔ ۲۱ به حساب میآید.
منبع: بیتوته
از نظر تاریخی، دوران مدرن با دورهٔ رنسانس آغاز شده و با عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و ایدهآلیسم آلمانی به عنوان گفتار کلیدی غرب تحکیم میشود. از ویژگیهای این دوران میتوان به این موارد اشاره نمود:
- در این دوره فردیت اعتلاء یافته و سنت نقد میشود
- در این دوره فرد خودمختار با ظهور یا ظهور به شکل سوژهٔ دکارتی خود را ارباب و مالک طبیعت اعلام میکند و به مفهوم پیشرفت و بینش فعلی از تاریخ ارزش و بها میدهد
- آگاهی فرد از فردیت خود
- تأکید بر آزادیهای فردی
- افسونزدایی از جهان
- تأکید بر علم گالیلهای و نیوتونی همراه با انقلابهای علمی و صنعتی در غرب
- دوران عقل ابزاری - به معنای تسلط انسان بر طبیعت و انسان از طریق به کارگیری علم و تکنولوژی
- عقل انتقادی - به معنای تأکید بر سوژهٔ خودمختار که شناسندهٔ خود و جهان است و بر آزادیهای فردی خود تأکید میکند.
همچنین دوران مدرن در رویدادهای تاریخی چون انقلاب آمریکا و فرانسه و دو اعلامیهٔ استقلال آمریکا و اعلامیهٔ حقوق بشر و شهروند ۱۷۸۹ فرانسه تجلی مییابد.
میتوان گفت که چهار معنای اصلی از مدرنیته وجود دارد:
- مدرنیتهٔ سیاسی: که در قالب مفهوم مدرن از دموکراسی و حقوق شهروندی شکل میگیرد
- مدرنیتهٔ علمی و تکنولوژیک: که نتیجهٔ آن گسست معرفتی با کیهانشناسی ارسطویی، ایجاد علم جدید، انقلاب صنعتی و تکنولوژی مدرن است
- مدرنیتهٔ زیباییشناختی: که از رابطهٔ جدید انسان با زیبایی و مفهوم جدید ذوق و سلیقه نشأت میگیرد
- مدرنیتهٔ فلسفی: مدرنیته به معنای آگاهی سوژهٔ فردی از طبیعت و سرنوشت خود و قرار دادن این سوژه به منزلهٔ پایه و اساس تفکر و اندیشه
قرن ۱۹
سدهٔ ۱۹ میلادی به فاصلهٔ بین سالهای ۱۸۰۱ تا ۱۹۰۰ در گاهشماری گریگوری گفته میشود. این دوره برابر با سالهای بین ۱۱۷۹ تا ۱۲۷۸ در گاهشماری خورشیدی است.گاهی اوقات مورخین از «سدهٔ نوزدهم میلادی» برای اشاره به دوران تاریخی بین سالهای ۱۸۱۵ (۱۱۹۳) (کنگرهٔ وین) تا ۱۹۱۴ (۱۲۹۲) (آغاز جنگ جهانی اول) استفاده میکنند. اریک هابسباوم نیز اصطلاحی به نام «سدهٔ نوزدهم میلادی طولانی» برای اشاره به سالهای بین ۱۷۸۹ (۱۱۶۷) تا ۱۹۱۴ ساخته است.
در این سده امپراتوریهای عثمانی، اسپانیا و پرتغال نابود شدند و امپراتوریهای مغول و روم مقدس نیز به پایان رسیدند.
امپراتوری بریتانیا پس از جنگهای ناپلئونی، در حالیکه یک ربع از جمعیت جهان و یک سوم زمینها را در اختیار داشت تبدیل به بزرگترین ابرقدرت این سده شد. این امر باعث تقویت یک صلح برتانیایی، پیشبرد تجارت و مبارزه با دزدی دریایی فراگیر شد.
میزان بردهداری در کل جهان بسیار کمتر شد. پس از شورش بردهها در هاییتی، بریتانیا دزدان دریایی بربر را که به دزدی و بردهگیری اروپاییان میپرداختند مجبور به تسلیم شدن کرد و به نیروی دریایی خود ابلاغ کرد تا هر گونه تجارت برده را متوقف سازند. بردهداری سپس در روسیه، آمریکا و برزیل ممنوع اعلام شد.
الکتریسیته، فولاد و نفت موجبات دومین انقلاب صنعتی را که کشورهایی چون آلمان، ژاپن و ایالات متحده را تبدیل به امپراتوریهای زمان کرد فراهم آوردند. با اینحال روسیه و سلسلهٔ چینگ در چین نتوانستند همراه با این انقلاب گام بردارند و در نتیجه آشوبهای اجتماعی وسیعی در این دو امپراتوری به وجود آمد.
قرن ۲۰
سدهٔ ۲۰ میلادی از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۰۰ در گاهشماری میلادی است. این دوره برابر با سالهای بین ۱۲۷۹ تا ۱۳۷۹ در گاهشماری هجری خورشیدی است.در اصطلاح عوام آن را از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۹۹ میدانند. استدلالهای زیادی برای تصدیق برداشت عامیانه از این اصطلاح آورده شدهاست. استفان جی گولد بر این باور است که دههٔ اول سده، ۹ سال دارد. عدهای نیز بر این باورند که سیستم سالشماری نجومی دارای سالی به نام صفر است که معمولاً آن را به نام ۱ سال قبل از میلاد میشناسند. سازمان بینالمللی استانداردسازی در سال ۲۰۰۰ استانداردی به نام ایزو ۸۶۰۱ را برای استفاده از سیستم سالشماری نجومی معرفی کرد. این استاندارد نظر کسانی را که معتقد بودند سدهٔ جدید چند ماه زودتر آغاز شده تصدیق میکرد. ضمناً تقریباً همیشه دههها با سال «۰» آغاز میشوند، در نتیجه همانگونه نیز نامگذاری میشوند (۱۹۶۰).
این اصطلاح همچنین برای دورههایی که روی تقویم با هم برخورد دارند نیز استفاده میشود که از این میان میتوان سدهٔ بیستم کوتاه را نام برد که طبق آن سدهٔ بیستم به سالهای بین ۱۹۱۴ تا ۱۹۸۹ اطلاق میشود. در نتیجه دوران پیش از جنگ جهانی اول به سدهٔ ۱۹ و سالهای دههٔ ۱۹۹۰ جزو سدهٔ ۲۱ تلقی میشوند.
این نکته به درستی قابل درک است که بخشی از سالهای ابتدایی سدهٔ بیستم پیش از جنگ جهانی اول از دیدگاه فرهنگی و پیشرفت فناوری جزو سدهٔ ۱۹ به شمار میآید. همچنین بسیاری بر این باورند که دههٔ ۱۹۹۰ به دلیل رخ دادن وقایعی (نظیر ظهور اینترنت) جزو سدهٔ ۲۱ به حساب میآید.
قرن ۲۱
سدهٔ ۲۱ میلادی یا قرن بیست و یکم جدیدترین سده در تقویم گریگوری و در اصطلاح قرن اخیر است که در تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۰۱ آغاز شد و پس از گذشت یک صد سال در ۳۱ دسامبر ۲۱۰۰ به پایان خواهد رسید. در کاربردهای عامیانه ممکن است آغاز سده بیست و یکم از ۱ ژانویه ۲۰۰۰ و پایان آن در ۳۱ دسامبر ۲۰۹۹ در نظر گرفته شود که عقیدهای رایج اما نادرست و غیررسمی است.منبع: بیتوته