تبیان، دستیار زندگی

نقد فیلم «در وجه حامل»

چک بی محل

«در وجه حامل» یک چک بی محل در سینمای امروز است که نزد مخاطب پاس نمی شود و در پایان او را سرخورده از سینما خارج می کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
در وجه حامل
فیلم را می توان به «سگ کشی» بهرام بیضایی هم شبیه دانست و البته بسیاری از تله فیلم ها و سریال های تلویزیونی که در آن زنی بار مسئولیت مواجهه با طلبکاران همسرش را بر دوش می کشد و یک تنه به جنگی تن می دهد که جان و جهانش را تسخیر کرده و او را به قهرمانی تنها و زخمی بدل می کند که قرار است قصه زندگی او، روایت و بازنمایی آسیب ها و دردهایی باشد که بر پیکره جامعه ای بیمار نشسته و همه را به ویژه آدم های ساده و پاک تر را در خود فرو می بلعد و نابود می کند.

قصه نه تنها قصه آشنایی است که قصه ای تکراری است که بارها آن را در فیلم های مختلف شاهد بودیم. قصه ای که در پس خود قرار است قهرمانش زنی باشد که در چنبره ساختاری مردسالارانه قرار گرفته و باید گلیم شرافت خود را هم از این آب آلوده بیرون بکشد. با این حال وقتی فیلمنامه سر و شکل درستی نداشته باشد و پر از ابهام در شخصیت پردازی و پردازش قصه باشد این قصه تکراری نه تنها ملال انگیز می شود که مجهول و مبهم هم باقی می ماند.

تلاش فیلم برای قهرمان سازی از زن قصه است نه اینکه خود قصه پتانسیل و ظرفیت این قهرمان سازی را داشته باشد و مشکل فیلم در صورت بندی مفهومی قصه همینجاست.


به نظر می رسد که فیلمساز قصد داشته تا از این قصه آشنا به نوعی آشنازدایی کند و این کار را از طریق تغییر زاویه دید درام و برجسته کردن نقش مهری(ژاله صامتی) به قصه ای زنانه بدل کند. زنی که از یک سو زندگی اش در آستانه یک فروپاشی مالی قرار گرفته و از سوی دیگر اعتماد به همسرش. حالا او نه تنها در جنگ و جدال و مبارزه برای حفظ زندگی و رهایی از این بحران بلکه نیازمند ترمیم اعتمادی است که به همسرش دارد. او 97 میلیون پولی را که در یک معامله مالی بدست آورده خرج چه کرده و چرا این قصه را از او پنهان کرده است.

در پایان فیلم البته با حضور مرد همسایه و اعترافاتش، پرده از راز این ماجرا گشوده شده و ایرج به قهرمانی مفلوک بدل می شود که نه تنها اعتماد دوباره مهری را جلب می کند(صحنه قرار دادن رختخواب ایرج کنار خود) که اعتبار بیشتری هم در نزد او می یابد.

تلاش فیلم برای قهرمان سازی از زن قصه است نه اینکه خود قصه پتانسیل و ظرفیت این قهرمان سازی را داشته باشد و مشکل فیلم در صورت بندی مفهومی قصه همینجاست. قهرمان باید از ذات قصه و اتمسفر حاکم بر فضای داستان، زایش کند و زاده شود نه اینکه از بیرون و به واسطه برخی عناصر و تمهیدات دراماتیک به آن الصاق یا به مخاطب القاء شود. مبهم بودن فراز و نشیب های قصه و فقدان شخصیت های پردازش شده و قوام یافته موجب می شود مخاطب هم از عمق و اصل ماجرای مالی ایرج و مناسبات آدم هایی که به این قصه مرتبط هستند سر دربیاورد و هم در نهایت با شخصیت زن قصه همراهی و همدلی کند. انگار هیچکدام از عناصر قصه و بار عاطفی- روانی آن بر ساختار درام نمی نشیند و مخاطب را با قهرمان یا قهرمان های قصه همراه نمی کند.


قهرمان ناتمام

فیلم واجد دو قهرمان است. یکی ایرج که در فرایند رمزگشایی از اتفاقی که برایش افتاده به قهرمان بدل می شود به ویژه به قهرمان زندگی مهری و دوم و مهمتر از ایرج خود مهری است که قرار است قهرمان زن قصه باشد مثل اغلب قهرمان های زن که در جهان مردسالارانه به یک جنگنجوی تنها بدل می شوند. اما عدم انسجام در فیلمنامه و شخصیت پردازی دقیق موجب شده تا مهری به یک قهرمان ناتمام بدل شود.

در این میان البته نمی توان به بازی خوب ژاله صامتی اشاره نکرد که بار اصلی فیلم بر دوش اوست و البته همین نیم بند اعتباری که می توان برای شریف بودن قصه فیلم و نگاه فیلمساز داشت.


«در وجه حامل» البته زنان دیگری هم دارد مثل زن همسایه که از همان طبقه و خاستگاه مهری است و اصلا نمی داند همسرش در چه وضعی به سر می برد یا زن پولدار خانه ای که مهری برای کار به آنجا رفته و علی رغم رفاهی که دارد آرامش ندارد و امضای همسرش را توسط مهری جعل می کند. تمام تصویر سازی هایی از که کاراکترها می بینم تیپ سازی و کلیشه ای ساز است که باورمندی آنها را مخدوش می کند و به شعاری شدن قصه و دیالوگ ها هم منجر می شود. اینکه زن طبقه فرودست علی رغم بدبختی هایی که دارد حس خوشبختی می کند و زن طبقه پولدار علی رغم رفاهی که دارد دچار فرسایش روانی و جنگ عصبی است و خوشبخت نیست. رمزگشایی های فیلم هم از این دست است، ناگهانی و تصادفی. تصادفی همسر سابق(رعنا آزادی ور) مردی که کلاهبردار است(محسن کیایی) همان لحظه ای سر می رسد که مهری به دفتر کارش رفته تا زمینی ارزان بخرد و با دعوای آنها متوجه می شود فریب خورده است. از سر تصادف برادر مهری همان شبی که طلبکارها به درخانه ایرج آمده اند متحول شده و چک صد میلیونی برای خواهرش می کشد.

مهمتر از همه اینها ابهام و عدم شفافیتی است که در روابط و مناسبت های آدم بده قصه وجود دارد که مخاطب خط و ربط آنها را نمی فهمد. «در وجه حامل» یک چک بی محل در سینمای امروز است که نزد مخاطب پاس نمی شود و در پایان او را سرخورده از سینما خارج می کند. در این میان البته نمی توان به بازی خوب ژاله صامتی اشاره نکرد که بار اصلی فیلم بر دوش اوست و البته همین نیم بند اعتباری که می توان برای شریف بودن قصه فیلم و نگاه فیلمساز داشت. کاش این نگاه شریف با قصه ای قابل دفاع روایت می شد.


شناسنامه فیلم

در وجه حامل
نویسنده و کارگردان: بهمن کامیار
بازیگران: ژاله صامتی، محمدرضا غفاری، ،احسان امانی، رویا جاوید نیا، محسن کیایی ، رعنا آزادی ور و ... .
خلاصه داستان: این فیلم داستان آن روایتگر زندگی زنی به نام مهری است که ناخواسته درگیر ماجرایی مجهول می‌شود و در پی حل آن است.