تبیان، دستیار زندگی

ریشه فقر، فساد و تبعیض در ایران امروز

در جهان فقر و فساد و تبعیض وجود دارد؛ زیرا تحول در علوم انسانی نداشته‌ و متکی به علوم انسانی غربی هستیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
علوم انسانی
سید سعید زاهد زاهدانی استاد جامعه شناسی دانشگاه شیراز درباره چیستی تحول در علوم انسانی گفت: برای اینکه متوجه شویم علوم انسانی چیست و چه تحولی در آن لازم است باید آنچه را که به عنوان علوم انسانی شناخته می شود، مرور کنیم و ریشه های آن را بررسی کنیم و توضیح دهیم چرا این مجموعه نیازهای ما را رفع نمی کند.

زاهد ادامه داد: علوم انسانی اجتماعی ما نیازهای ما را رفع نمی کند و به همین علت نیاز به تحول در آن داریم. علوم انسانی موجود به صورت رسمی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی شکل گرفت و در قرن ۲۰ بالنده شد. در اواخر قرن بیستم سوالات و انتقاداتی نسبت به آن مطرح شد و صحبت از بحران در علوم انسانی و اجتماعی در غرب مطرح گردید.

وی افزود: غرب معتقد بود این علوم نیازهای آن را برطرف نمی کند بنابراین در قرن ۲۱ بازنگری در این علوم می شود. بعضی از اندیشمندان غربی هم بحث تحول در علوم انسانی و اجتماعی را مطرح می کنند. تحول در این علوم از ابتدای انقلاب اسلامی مطرح بوده و امروز هم پیگیری شده و پیشرفت هایی هم داشته است.

استاد جامعه شناسی دانشگاه شیراز یادآور شد: آنچه که در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی شکل گرفت در ابتدا جدا شدن اندیشه ها و انیشمندان غرب از واقعیت غیب بود. واقعیت های عالم دو دسته اند: واقعیت های مشهود و واقعیت های غیر مشهود. واقعیت های مشهود واقعیت هایی هستند که ما به وسیله پنج حس مان بر آنها احاطه داریم. آنچه که با این حواس قابل درک نیست واقعیت غیب محسوب می شود.

وی با اشاره به اینکه واقعیت غیب وجود خداوند است، گفت: همه انسانها اذعان دارند که خدا وجود دارد. کسانی که خدا را انکار می کنند خود را فریب می دهد. بنابراین خدا هست اما ما آن را با حواس پنج گانه نمی توانیم دریابیم. اگر فهم را به کمک بگیریم باز نمی توانیم پی به وجود خدا ببریم اما می دانیم واقعیت دارد و ما همه دنیا را قائم به خدا می دانیم.

زاهد، حجیت دانستن تجربه را عدم مراجعه به واقعیت غیب دانست و گفت: تجربه اساس مشاهده است. بنابراین علوم تجربی شکل گرفت و نسبتی که بین علوم شکل گرفت باعث شکل گیری تمدن مدرن شد. اتکا به حس و علوم تجربی همه واقعیت نیست بلکه بخشی از واقعیت مشهود است.

وی افزود: مسلمانان با اعتقاد به واقعیت غیب که توحید و معاد و نبوت است استناد به واقعیت غیب می کنند و اگر این اعتقاد را از خود جدا کنیم یعنی مسلمان نیستیم. حال که نمی توانیم مانند غرب سکولار شویم و واقعیت غیب را از خود بگیریم چگونه می توانیم آن را درک کنیم؟ تنها راه درک واقعیت غیب، از خدا پرسیدن و مراجعه به کتاب اوست. می توانیم به قرآن مراجعه و واقعیت غیب را از او بگیریم.

وی دلیل اعتبار بالای قرآن را برشمرد و گفت: اول اینکه از ابتدا تا به امروز هیچ تغییری در قرآن حاصل نشده است. دوم هیچ مسلمانی نیست که کتابی غیر از آن را قبول داشته باشد. سوم این که قرآن کتابی غیر قابل تغییر است. چهارم شیوه نگارش قرآن منحصر به خودش است. پنجم قرآن از نظر فصاحت و بلاغت معجزه است. امضای خداوند در همه آیات قرآن وجود دارد و نمی توان آن را انکار کرد. پس می توانیم از دانش الهی به واقعیت غیب برسیم.

وی با اشاره به علوم انسانی اسلامی گفت: علوم انسانی اسلامی ضمن اینکه تجربی است باید واقعیت غیب را هم ببیند. تحول در علوم انسانی می خواهد علوم انسانی و اجتماعی به مراتب کامل تر و مترقی تر از آن چیزی که امروز وجود دارد و در عین حال تجربی هم هست، برسد.

زاهد در پایان سخنانش گفت: تحول در علوم واژه غریب و ابداعی نیست و همه دنیا در همه علوم به دنبال تحول هستند. ما اهل بیت(ع) را به عنوان مفسران اصلی قرآن می دانیم و چرا از این نقطه قوت دست براریم. تحول در علوم انسانی لایه های پنهان غیب را برای ما نشان می دهد و تجربه فکری و ذهنی و عملی از آن پیدا می کنیم و بر اساس آن برنامه ریزی می شود. در جهان فقر و فساد و تبعیض وجود دارد، زیرا تحول در علوم انسانی نداشته ایم و متکی به علوم انسانی غربی هستیم.
منبع:
بخشی از گفت و گوی سید سعید زاهد زاهدانی با پایگاه خبری تحلیلی طلیعه با عنوان "فقر، فساد و تبعیض نتیجه اتکاء به علوم انسانی غربی است".
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.