تبیان، دستیار زندگی

دردسرهای حضور «جواد یساری» در یک فیلم

سینمایی که فرهنگی نیست

در روزهایی که تحت تاثیر جام جهانی و نمایش بازی‌های فوتبال در سینماها خبرهای فوتبالی بیشتر از فیلم‌ها در صدر اخبار سینمایی قرار دارد، فیلمی روی پرده رفته که برای معرفی‌اش بیش از همه به حضور جواد یساری خواننده ممنوع الکارسابق در آن اشاره می‌شود. یک فیلم سطحی که حرفی برای گفتن ندارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دشمن زن

مانند تعداد زیادی از فیلم های ساخته شده درباره تقابل زنان و مردان در سال های گذشته که لحظات کمدی داستان از مقابل هم قرار گرفتن شخصیت های زن و مرد داستان و بگومگوهای آن ها شکل گرفته، «دشمنِ زن» هم همین مسیر را رفته با این تفاوت که در این تقابل بیش از حد سطحی و دم دستی عمل کرده. «دشمن زن» اولین تجربه کارگردانی کریم امینی است و تهیه کنندگی آن را عبدالله علیخانی و حسین فرح بخش در موسسه پویا فیلم برعهده داشتند.

یک روایت عجیب اما واقعی!

روایت یکی از اولین سانس های نمایش فیلم «دشمن زن» در سینمای پردیس شکوفه تهران:

روز سه شنبه است و به معمول سه شنبه های سینما که بهای بلیت نصف قیمت است جمعیت بیشتری برای فیلم دیدن به سینما آمدند. با توجه به اکران تازه «دشمن زن» تعداد قابل توجهی از آن هایی که برای این فیلم بلیت تهیه کردند به قصد دیدن فیلم دیگری راهی سینما شدند و از پر شدن سایر سانس ها به این سالن رسیدند.

سالن پر شده و تبلیغات قبل از نمایش فیلم درحال پخش است، شخصی که ظاهرا از ماموران سینماست داخل سالن می شود و از مردمی که برای تماشای فیلم آمده اند می خواهد چند لحظه سکوت کنند تا نکته مهمی را بگوید و ادامه می دهد: «همگی توجه کنید فیلم چند صحنه‌ رقص و آواز دارد، لطفا کسی حرکتی انجام ندهد! بعد دوباره با تاکید حرفش را تکرار می کند و ادامه می‌دهد لطفا همه توجه کنید چون سینما دوربین مداربسته دارد و ما می‌بینیمتان، برای همین بعدا مجبور می‌شویم مزاحم‌تان شویم!»

بلاتکلیفی مسئولین فرهنگی روز به روز بیشتر می شود و مخاطب سرگردان ترین فرد در مواجهه با محصولات فرهنگی است


بعد از این صحبت های عجیب، فیلم شروع می‌شود؛ تا میانه های آن که می رسد به سکانسی با حضور جواد یساری و جایی که او در قالب شخصیت حقیقی خود که یک خواننده است، به یک رستوران سنتی رفته و همراه با گروهش به آوازخوانی می پردازد، سام درخشانی و بهرنگ علوی هم به عنوان بازیگران اصلی «دشمن زن» به عنوان مشتری به رستوران آمدند و در این سکانس حضور دارند.

با شروع این سکانس چند نفر وارد سالن می شوند و پراکنده در قسمت های مختلف می ایستند تا ظاهرا جدی بودن تذکر ابتدایی را پیگیری کنند. جالب تماشاگرانی هستند که یا از عجیب بودن این برخورد و یا از نگرانی عاقبت حرکت های اضافی همه در سکوت فیلم را دنبال می کنند، جز دو سه نفری که دست می زنند و البته با تذکر ماموران سینما مواجه می شوند.

این در حالی است که حاضران در سالن ترکیب سنی پایینی دارند و احتمالا نام جواد یساری و بیشتر چهره اش برایشان ناآشنا است.

فرهنگ سطحی

مطمئنا روایتی که از یک سئانس نمایش «دشمن زن» در یکی از سینماها عنوان شد معیار و ملاک قضاوت این حرکت و اجرای آن در تمام سینماها نیست؛ اما همین اندازه اش هم جای تامل دارد. چند نکته: اول در مورد محتوای فیلم: مخاطب با یک کمدی سطحی و بیراه نیست اگر بگوییم مبتذل مواجه است. مخاطبی که حتی تنها صرف سرگرم شدن راهی سینما می شود، شایسته این است که هر محتوایی را به خوردش داد؟ از طرفی دقیقا با آغاز نمایش فیلم خبر دریافت مجوز برای بازگشت جواد یساری به عرصه فعالیت رسمی رسانه ای شد. البته «دشمن زن» تقریبا در سکوت خبری تولید شد و با رونمایی از تبلیغات و پوسترهای فیلم حضور جواد یساری در آن مورد توجه قرار گرفت و در ادامه اش صحبت هایی از داشتن یا نداشتن مجوز فعالیت برای این خواننده به میان آمد. آیا روال معمول این است که مجوز ها بعد از عمل صادر شود و یا فقط برای عده ای خاص میان بُری است تا راحت تر به مجوز برسند؟ موضوع مورد بحث تایید یا رد دریافت مجوز جواد یساری نیست، آنچه در اینجا اهمیت دارد سازوکار بی معیاری است که هیچ چارچوب مشخصی ندارد و در موقعیت های مشابه متفاوت عمل می کند.

دوم از جهت رفتار به اصطلاح بازدارنده ای که بر فرض درست بودنش در نهایت بی سلیقگی اجرا می شود. مخاطبی که دیدن یک کمدی شاد را در یک محیط رسمی و قانونی انتخاب کرده نیاز به تذکر و تهدید قبل از نمایش فیلم دارد؟ اگر متولیان فرهنگی برای نمایش این فیلم موافق بودند چه دلیلی دارد تماشاگر را در تنگنایی قرار دهند که او را بی جهت حساس کند؟ اگر هم نسبت به مجوزهای خودشان تردید دارند بهتر نیست قبل از عمومی شدن یک اتفاق ابتدا تکلیف آن را برای خودشان روشن کنند تا مخاطب دچار سردرگمی نشود؟

بلاتکلیفی مسئولین فرهنگی روز به روز بیشتر می شود و مخاطب سرگردان ترین فرد در مواجهه با محصولات فرهنگی است. در زمانی که انواع خواننده های تازه از راه رسیده در تلویزیون حضور دارند و اتفاقا سطحی ترین و بی محتواترین ترانه ها را اجرا می کنند انجام این برخورد به جهت نگرانی از ابتذال فرهنگی کمی دور از ذهن است و در جوابش تنها می شود به یک مدیریت سلیقه ای رسید که در عین بی سلیقگی اجرا شده است.

تنها نتیجه دیدن فیلمی با این سطح از محتوا برای مخاطب و در ادامه برخورد مسئولین این سینما متاسفانه سینمایی است که نه فیلمش نسبتی با فرهنگ دارد نه متولیانش... .