تبیان، دستیار زندگی

"دیالوگ" راهی به سوی اتحاد ادیان

ضرورت گفت و گوی ادیان در جهان سکولاریسم

در دیالوگ زبان اصیل گشوده می شود. زبان رسمی و متداول نیز با دیالوگ قوت می گیرد. قوت و نشاط زبان در حقیقت عین قدرت فهم و خرد است به این ترتیب دیالوگ آغاز پیروی از عقل و قانون است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
دیالوگ بین ادیان


در عالم خیال فکر کنیم که اگر پیامبران، پیامبران مرسل یا بطور کلی پیامبران در مجلسی گرد می آمدند با هم چه می گفتند؟ مشکل است که ما بتوانیم حدس بزنیم که پیامبران با هم چه می گفتند، اما اگر جسارت نباشد می توان گفت که چه چیزها را نمی گفتند. شاید بتوان گفت  آنها در اصول دین هم وارد نمی شدند پس نقل مجلسشان چه بود؟ آنها در بحث اصول دین وارد نمی شدند زیرا اصلاً با هم بحث نمی کردند. دیالوگ را با بحث اشتباه نباید کرد، دیالوگ مناظره نیست و انبیا با هم در نهایت اتحاد بودند.

دیالوگ چیست

 دیالوگ چیست و برای چیست؟ دیالوگ، گشودن زبان دل و گوش جان است. اگر آشنایی نباشد دیالوگ نیست. جایی که تکلف و تحکم و قصد غلبه و تمتّع و بهره برداری باشد، دیالوگ راه پیدا نمی کند.
دیالوگ بین ادیان هم باید شرایط کلی هر دیالوگی را داشته باشد ولی مشکل اینست که کسانی دیالوگ بین ادیان را بی وجه می دانند پس اول بپرسیم که آیا دیالوگ بین ادیان ممکن است؟ اصلاً چرا مسئله دیالوگ بین ادیان پیش آمده است؟ در زمانهای گذشته بحث و مناظره بود اما از دیالوگ و لزوم آن کسی چیزی نمی گفت. اگر هم احیاناً حقیقت دیالوگ متحقق می شد، این حقیقت بصورت مسئله در نیامده بود. دیالوگ میان ادیان مسئله ای متعلق به زمان ماست و ما به آن نیاز داریم و اگر این نیاز نبود مسئله هم مطرح نمی شد. این نیاز از کجا آمده است؟ چرا ما محتاج دیالوگیم؟ به این پرسش پاسخهای متفاوت می توان داد.

دیالوگ در ساحت عشق ممکن است. وقتی می گویم عشق، مراد یک حالت روانشناسی نیست. ما تا از وضع عادی و علم رسمی خارج نشویم و از ساحت تمتع وجود خود نگذریم در بند سود و زیانیم.


ادیان توحیدی مانند دین اسلام، مسیحیت و یهودیت یک مبنای واحد دارند و آنجاست که امام موسی صدر در ده ها مورد به مقوله وحدت ادیان تاکید می کند.
امام موسی صدر در یکی از سخنرانی هایش میان دیانات و ادیان جدایی می اندازد و می گوید وحدت ادیان و تنوع دیانات در این گفتار دیانت را چیزی شبیه شریعت در نظر می گیرد که دارای تنوع است. این گفت و گوهای تو در تو رابطه طولی دارند، سیر منطقی این گفتمان ها بر خلاف معمول نگاه هایی که ما داریم از جزیی به کلی نیست، یعنی باید اول یک گفتمان مشترک ادیان توحیدی درست کنیم و سپس یک نگاه جهانی و جهان شمول و تفسیر فلسفه دینی جهان شمول ارایه دهیم.

بی اخلاقی معضل عصر جدید

 یک گرفتاری مهم عصر کنونی بی اخلاقی است و این گرفتاری اختصاص به غرب یا جای دیگر ندارد. درس بزرگ پیامبر اکرم را به یاد آوریم که فرمود بعثت لاتمم مکارم الأخلاق. دیالوگ با اخلاق چه نسبت دارد؟ اخلاقی بودن مشروط به  بستگی داشتن به نظامی از ارزش ها و دیگر توانایی اتخاذ تصمیم و انتخاب در موقع و مقام خاص. هیچ سیستم اخلاقی متضمن دستور العمل های معینی در همه اوضاع و مواقع زندگی بشر نیست. این مواضع و مواقع چیست؟
اخلاق هر ماهیتی داشته باشد و هر وقت و از هر زمان که بوجود آمده باشد اکنون یک شخص اخلاقی باید در برابر جهان متجدد تصمیم بگیرد. تصمیم اخلاقی را مردم بر سر دو راهی و چند راهی در تنهایی و با قبول درد انتخاب و نتایج آن اتخاذ می کنند. این تصمیم ها از یکسو متکی به حقیقت متحقق در عالم شخص تصمیم گیرنده است و از سوی دیگر ناظر به کمال زندگی آدمی است.


دیالوگ شروع پیروی عقل

در دیالوگ (همزبانی و همداستانی) زبان اصیل گشوده می شود. زبان رسمی و متداول نیز با دیالوگ قوت می گیرد. قوت و نشاط زبان در حقیقت عین قدرت فهم و خرد است به این ترتیب دیالوگ آغاز پیروی از عقل و قانون است. دیالوگ مبنای نظم است. ما با حقیقت، با آزادی و با صرفنظر کردن از تمتّع به قانون و نظم و تمتّع می رسیم.

بسیاری از پیروان ادیان مختلف آماده اند که سخن معتقدان به ادیان دیگر را بشنوند. این آمادگی به معنای دست برداشتن از اعتقادات نیست. 


مختصر اینکه فرهنگ و آداب دانی در پی همزبانی و گفت و شنود قلبی می آید یعنی آن بر این مبتنی است. دیالوگ کجا و چگونه ممکن می شود؟ دیالوگ در ساحت عشق ممکن است. وقتی می گویم عشق، مراد یک حالت روانشناسی نیست. ما تا از وضع عادی و علم رسمی خارج نشویم و از ساحت تمتع وجود خود نگذریم در بند سود و زیانیم. نه اینکه در اندیشه سود و زیان نباید بود بلکه در این ساحت دیالوگ مورد ندارد. ساحت دیالوگ بالاتر از ساحت تمتع و مصلحت بینی است باین جهت در فیزیک و فقه و در تجارت و سیاست دیالوگ جایی ندارد. در این موارد و مواقع باید از روش و قواعد و تدابیر پیروی کرد. حتی اگر کسی بیاید و اساس علم را تغییر بدهد باز هم راهی به دیالوگ باز نمی شود. در هندسه می توان از اصل اقلیدس گذشت و اصل دیگری را پذیرفت. در این صورت نظم هندسه نظم دیگری می شود اما باز یک علم عقلی و استدلالی است پس در علم به معنی جدید هم هم دیالوگ نیست. این نبودن دیالوگ بمعنی ناقص بودن علم نیست بلکه عالم علم از عالم دیالوگ متفاوت است. دیالوگ حکایت درد دل است اما در علم درد جایی ندارد.

باز بودن گوش شرط همداستانی و گفت و شنود است. وقتی گوش باز باشد زبان هم باز می شود. به نظر من گوش مقدم بر زبان است. البته تصور نشود که همواره در هر گفتاری گفتی برای شنیدن هست. گفتن و شنیدن بهم بسته اند. وقتی زبان لکنت می گیرد، گوشها سنگین می شود. وقتی گوشها باز می شود که زبانها بلاغت پیدا می کنند.

دیالوگ بین ادیان چیست؟

 مقصود از گفت و شنود ادیان بحث در اصول و فروع و حقانیت ادیان نیست. شاید یکی از مسائل زمان ما این باشد که در شرایط کنونی جهان متجدد دین داری چگونه ممکن است و چگونه یک شخص می تواند دیندار باشد. ظاهراً اکنون این مسئله مطرح شده است و به این جهت بسیاری از پیروان ادیان مختلف آماده اند که سخن معتقدان به ادیان دیگر را بشنوند. این آمادگی به معنای دست برداشتن از اعتقادات نیست. اگر کسی حاضر است از یک بودایی و مسیحی و یهودی یا از یک زردشتی سخن بشنود آمادگی او حاکی از دست برداشتن از عقاید نیست. دینداران می خواهند بدانند در عصر سکولاریزاسیون دین چه جایگاهی دارد و چگونه می توان اعتقادات دینی را با قواعد تجدد حفظ کرد. قضیه این نیست که جمعی از مردم بکوشند تا دین را در عالم کنونی حفظ کنند بلکه این قوت و قدرت دینی است که تمام نشده است. تا آنجا که می دانیم از زمانی که بشر بوجود آمده دین هم بوده است. حتی در دوره جدید که سکولاریزاسیون غالب شده، دین از میان نرفته است. سکولاریزاسیون بی دینی نیست بلکه از جمله شرایط و لوازم افزایش نفوذ علم و قدرت تکنیک است. سکولاریزاسیون به معنی دخالت علم و سیاست در امور مدنی و ترتیب زندگی است

با پیش آمد سکولاریزاسیون دین از میان نمی رود هرچند که در شرایطی شاید به خطر بیفتد. با توجه به این نکات گفتگوی ادیان برای تذکر دینداران و حفظ دین ضرورت دارد. گفتگوی ادیان، سکولاریزاسیون را از میان نمی برد. در جهان کنونی سکولاریزاسیون هنوز در حال بسط و گسترش است و شاید هیچکس نداند که آینده آن چه می شود. در جهان سکولاریزه کنونی قدرتی که علم و تکنولوژی دارد خارق العاده است و غرور هم با این قدرت افزایش یافته است. شاید دیالوگ بین ادیان بتواند غرور قدرت را که گاهی در برابر روح دین و دینداری قرار می گیرد، بشناسد و متذکر شود که این غرور جهان و زندگی بشر را به خطر می اندازد.


منبع:
- سخنرانی رضا داوری اردکانی با عنوان "شرائط امکان دیالوگ میان ادیان"، شماره 56 مجله نامه فرهنگ
- سخنرانی حجت الاسلام نجفعلی میرزایی در نشست  "گفتمان مشترک ادیان و مذاهب از نگاه امام موسی صدر"
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.