دیدگاه شهید بهشتی درباره یک نهضت
کدام مسلمانان اسلام را زنده نگه میدارند
اکثریت مردم در طول تاریخ، به روزمرگی خو کرده و خواهان نوعی از نظام و قدرت بودند که بشود با آن زندگی روزمره را گذراند!
پاسخ بسیاری از این قبیل سوالها را شهید دکتر حسین بهشتی را در کتاب "سه گونه اسلام" داده است. وی معتقد است که برای اینکه با اسلام آشناتر شویم چه بهتر که تعریف آن را از خود قرآن بگیریم. بهشتی در این قسمت از کلام و برای روشن شدن تفاوت میان آنانی که تنها به اسم اسلام بسنده میکنند و گروهی که مسلمان واقعی هستند، به بررسی وضع نهضتها به طور کلی میپردازد.
سید محمدحسین بهشتی یکی از مبارزان انقلاب اسلامی بود که تمام تلاش خود را در راستای احقاق حکومتی اسلامی بهکار گرفت. وی بسیار خوش اخلاق و ساده زیست بود.
اسلام جویان در کلام شهید بهشتی
او در یک تقسیمبندی کلی، نهضتها را به پنج گروه اصلی تقسیم میکند که عبارتند از:۱. جستجوگران راستین حق که دلشان در عشق حق میتپد، سالها به این سو و آن سو رفته اند، جستجو کردهاند و گمشده خود را پیدا نکردهاند. حال نهضتی تازه پیدا شده، دعوتی تازه به گوششان میخورد، به سراغ این دعوت میروند که ببینند آیا آن راه راستی که میخواهند در همین دعوت به دستشان میآید یا خیر؟
۲. دستهی دیگر؛ مردمِ ناراضی از وضع موجود هستند که بنا به همین نارضایتی، هر دعوت تازهای که احتمال بدهند برای آنها وضع بهتری به وجود میآورد برایشان قابل توجه است. اینها حقیقتا در پی وضع بهتری هستند بی آنکه آرمانهای عالیتری داشته باشند. پس به این امید که در شرایط جدید ممکن است وضع بهتری داشته باشند به آن نهضت جدید روی میآورند.
اکثریت مردم در طول تاریخ همین طور بودهاند، طالب زندگی روزمره، به روزمرگی خو کرده و خواهان یک نوع نظام و قدرتی که بشود با آن زندگی روزمره را گذراند.
3. افرادی کمابیش پیدا میشوند که در شرایط موجود بیش از نارضایتی، اصولا یک گمشده دارند؛ مخصوصا جاهطلبهایی که در محیط کنونی فرصتی برای رشد و ترقی و رسیدن به مقام دلخواه پیدا نکردهاند. اینها به محض آن که صدای تازهای به گوششان میخورد، میگویند سراغ این صدای تازه برویم، شاید در آن مسیر "از آن نمد به ما کلاهی برسد". حتی گاهی در میان آنان چهرههایی پیدا میشوند که کارهای قهرمانانه میکنند.
4. گروه بعدی فرصتطلبان هستند؛ کسانی که اصولا به انداز گروه سوم هم حاضر نیستند تن به خطر دهند، کسانی که در کمینگاه خود غنودهاند، چشم میاندازند تا از دور ببینند از کجا زمینهای برای یک سفرهی گسترده فراهم میشود که آنها هم بر سر سفره آمادهای که با رنج دیگران پهن شده، حاضر شوند و شکمی از عزا در بیاورند! به مالی برسند و به نامی. در حالی که تاکنون هیچ تاخت و تازی نداشتهاند.
۵. بیشتر مردم از این قبیل هستند، کسانی که اصولا کاری به این کارها ندارند، مردم معمولیاند؛ پیروان مذهب زندگی آرام. میخواهند با همان زندگی روزمره خودشان سرگرم باشند و برای پرداختن به زندگی روزمره این را تجربه کردهاند که باید در پناه یک قدرتی زندگی کنند. حالا این قدرت خواه قدرت دیروز باشد خواه قدرت امروز...
دکتر بهشتی با معرفی، تبیین و توضیح این پنج گروه سعی دارد تا تفاوت میان کسانی که اسلام تابعیتی را پذیرفتهاند و آنان که خود را سرسپردهی اسلام راستین قرار دادهاند، روشن کند. او طبق آیات شریفهی قرآن، مهمترین تفاوت را در ایمان و عمل میبیند:
مومن، مسلم به اسلام راستین؛ با ایمان و با عمل همراه است. این اسلام شناسنامهای و آن اسلام تابعیتی میشد با ایمان همراه نباشد، میشد با عمل همراه نباشد و ظاهری باشد ولی اسلام راستین با ایمان راستین، ایمان قلبی با عمل و پایبندی راستین همراه است.
در ادامهی کتاب که بخشی از سخنرانی ایشان در اتریش و در میان دانشجویان انجمن اسلامی اتحادیه اروپا ایراد شده است، شهید بزرگوار به نوع دیگری از اسلام اشاره دارد به نام اسلام اقلیمی.
از دهه سوم به این طرف، نهضت اسلام با نوع سومی از مسلمانان روبروست: مسلمانان "پدر و مادری" و " اقلیمی" که ما باشیم. چرا شما مسلمانی؟ چون پدر و مادرم مسلمان بودهاند. اگر مسلمان اقلیمی یا مسلمان شناسنامهای، مسلمان زاده شده باشد و صحیح تربیت بشود میشود مسلمان راستین؛ یعنی از مسلمانان گروه اول و گرنه مسلمانی میشود که چون پدر و مادرش مسلمان بودهاند، مسلمان شده است. من به اینها مسلمانهای عادتی میگویم زیرا عادت کردهاند مسلمان باشند.
او در ادامه توضیح میدهد که اسلام را کسانی زنده نگه میدارند که اسلامشان، اسلام راستین باشد، یعنی همان گروه اولی که نهضت را زنده نگه میدارند.
در ادامه ی بحث قبل، که مبنی بر دیدگاه دقیق دکتر بهشتی در تعریف یک نهضت بود بنا را بر این گذاشتیم از گفته های شهید بهشتی دریابیم که "چگونه میتوان از آن چهارگروه بیرون آمد و به گروه اول پیوست؟"
"برنامه روشن است. برنامه ی مستمر خودسازی با استفاده از همه عوامل موثر در خودسازی، اما نه خودسازی خانقاهی که خودسازی اسلامی مدنظر است. انسانِ در اجتماع و در میدان عمل و تلاش، نه انسان تک و تنها.
باید توجه داشته باشیم که بیم ناهمرنگ بودن با جامعه را به دل راه ندهیم. به گفته ی بهشتی: "همه ی نهضت های مترقی اینطور بوده اند، یعنی با یک، دو و چند نفری شروع شده اند که آن چندنفر از نظر طرز فکر، آرمان و از نظر رفتار در ارتباط با محیط زمانشان ناهمرنگ بوده اند."
البته ذکر این نکته ضروری است که منظور شهید بهشتی از بیان گروه شناسی یک جامعه در رابطه با یک نهضت، بدون هیچگونه برچسبی به اشخاص یا قشرها یا طبقات بوده است. تا آنجا که دقیقا اعلام میکند: "حواسمان باشد که به رفقایمان برچسب نزنیم اینها دوستانمان هستند؛ باید جذبشان کنیم."
در این رابطه بهشتی ذکر میکند:" گروه اول شجاع است و پاکباخته؛ خودنما، مراعی و ریاکار نیست؛ جاه طلب نیست؛ تفوق طلب نیست؛ اهل ایثار است و معیارهایش برای سنجیدن یکی است.
گروه اول مسلمان است و اسلام، آیین انصاف است.
خودپسندی، کار جمعی را سخت می کند!
شهید بهشتی، خودپسندی را یکی از عوامل مهمی میداند که به واسطه ی آن، کار جمعی سخت میشود . این در حالی است که توجه به کار جمعی و اهتمام به آن را، ضمن در نظر گرفتن ویژگی ها و خصایص افراد، یکی از مهمترین عوامل دعوت از چهار گروه دیگر به گروه اول میداند.در این جای سخن، شهید بزرگوار از کمبود سرمایه ی اجتماعی به عنوان یکی از ارکان مهم، شکوه میکند:" بزرگترین فقر ما، فقر انسانی بوده است یعنی همیشه هرکاری را خواستیم انجام دهیم در درجه اول، آدم آن کار را کم داشتیم. "
در ارزشمندی تربیت یک انسان مسلمان راستین، همین بس که پیغمبر اکرم به امیرالمومنین- هنگامی که میخواست وی را به یمن برای ماموریتی بفرستد- فرمود: علی! تو برای کار و ماموریتی میروی که اگر در این راه خدا به دست تو یک نفر را به راه راست هدایت کند، آن یک نفر، قیمتش از همه ی این منظومه شمسی بالاتر است.
شهید بهشتی با آوردن این حکایت ابراز میکند:" یک انسان دارای آرمان، یک دنیاست. برای خودش دنیایی است حاکم بر دنیای بیرون. توانا باشید! احساس توانایی کنیم! "
شهید بهشتی، گشاده رویی را یکی از پیش شرط های اساسی دعوت میداند:" با گشاده رویی آنها را تحویل بگیرید و بعد اقدام به تربیت آنها کنید. چرا که انسان تا محرک و انگیزه ی افراد را نداند ، به درستی نمیتواند با آنها روبرو شود."
اگر با کوشش هایتان و با این برنامه هایی که دارید کمی بهتر از امروزتان بشوید، موفقیت بزرگی است. اگر در این برنامه ها یک نمونه ساخته بشود، ایده آل است. الان شما با مقداری خصلت های خوب آمده اید، اینها را هم که از دست ندهید و بدتر نشوید، موفقیتی است در خور ملاحظه!
"این مطلق گرایی و مطلق طلبی آفت زندگی ماست. من نمی دانم چطور است که برای سایر مسائل زندگیمان به اصل نسبت چسبیده ایم! چه طور در عمران اخلاقی، عمران معنوی و عمران نظام اجتماعی نمیخواهد نسبت برایمان ارزش داشته باشد؟!
شهید بهشتی ضمن برشمردن ویژگیهای گروه هشدار میدهد که: " حرکت ها باید در پی رشد و گسترش کمی خویشتن باشند اما، به این اما توجه کنید، نه گسترش سریع و رشد سرطانی!
آنچه از سخنان دکتر شهید بهشتی این طور استنباط می شود برای اصلاح جامعه نباید عجول بود باید تغیییرات از تک تک افراد آن جامعه آغاز گردد و تغییر در هر فرد به معنای یک انقلاب درونییست، برای به دست آمدن یک نهضت اسلامی باید به تک تک افراد توجه شده تا به اهداف والای نهضت دست پیدا کرده و به معنای واقعی یک جامعه مدنی داشته باشیم.