تبیان، دستیار زندگی

نیازی به تفکر نیست، هرچه گفتیم اجرا کن

زنان بازندگان اصلی سرمایه‌داری مدرن/ جای خالی تفکر انتقادی در جامعه زنان

نه تنها زنان بلكه كل جامعه در دنیای مدرن از فقدان تفكر انتقادی رنج می برند و تنها سیستم سرمایه داری است كه از این آب گل آلود ماهی می گیرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : ساجده مقدمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
زنان و کار

زنان بخشی مهم از جامعه‌‌ی مدرن اند. جامعه‌ایی كه فرصت های بسیاری را در اختیار آنها قرار داده اما در عین حال عرصه را برای ابراز وجود بسیاری از جنبه های هویتی آنها تنگ كرده است. زنان به عنوان تعیین كنندگان اصلی آینده و حتی اكنون جوامع، تحت فشارهای زیادی قرار دارند. فشارهایی كه در ظاهر ادعا می كنند برای زنان آزادی به ارمغان می آورند، اما پشت پرده آنها چیز دیگری است. قرار نیست نگاه این یادداشت به سبك های زندگی جدید زنان در اثر فشارهای اجتماعی و فرهنگی، نگاهی مذهبی باشد.
 

ردپای سرمایه داری در سبک زندگی زنان

هرچند كه نگرش مذهب به زنان ظرافت و باریك بینی های خاص خود را دارد؛ به نحوی كه خلاء آن به صورت مشهودی در سایر نگرش ها دیده می شود. شاید بهتر باشد بگوییم می خواهیم با نگرش اصحاب مكتب فرانكفورت به این قضیه بنگریم. قصد داریم به این مسئله بپردازیم كه پشت سبك زندگی كنونی زنان می توان ردپایی از سرمایه داری و سودهای آنان پیدا كرد! آیا می توان در سرگرمی ها و اوقات فراغت زنان، پوشش و آرایش آنها، خانه داری، بچه داری و حتی تحصیلات آنها ردپایی از فرهنگ توده ای، عدم عقلانیت و صنعت فرهنگ را پیدا كرد.

چه كسی برای زنان جامعه ما تعیین می کند چه بپوشند؟

حال بیایید زنان را در جامعه در تمامی عرصه ها و مشاغل تصور كنید. خانمی فروشنده، كارمند، آرایشگر، راننده، دانشجو و ... اغلب این خانم‌ها متناسب با فضا بیشتر و برخی كمتر آرایش كرده اند. مانتوهای تنگ و چسبان یا گشاد و جلو باز پوشیده اند. پاشنه‌ كفش‌هایشان گاهی اوقات تا 12 سانت هم می رود. در اینجا اصلا بحث بر سر زیبایی نیست و این كه فلان خانم دوست دارد آرایش كند یا دوست دارد فلان لباس را بپوشد. هرچند كه این دوست داشتن هم باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد. بحث اصلی ما این است كه چه كسی برای زنان جامعه ما و حتی كل جهان تعیین می كند فلان لباس را بپوشند یا آرایش بكنند یا نكنند و اگر آرایش می کنند به چه نحوی آرایش كنند!

واقعیت مطلب این است كه زنان برای تطابق با ایده‌آل‌هایی كه در جامعه برای زنی نمونه و ایده آل ایجاد شده، باید سختی ها و فشارهای روحی و جسمی بسیاری را متحمل شوند. بیایید از موضوع ساده ای مثل كفش شروع كنیم.
خانمی منشی یا صندوق دار فروشگاهی بزرگ را تصور كنید. این خانم ها برای تطابق با ایده آل زن نمونه در تصور خود و یا حتی در اذهان عموم سعی می كنند كفشی با پاشنه بلند پوشیده تا هم متناسب باشند و هم بلند قدتر جلوه كنند و هم نوع راه رفتن شان شبیه به مدل‌ها باشد. اما واقعا آقایان برای نشان دادن تصویری ایده آل از خود مجبورند در طول ساعات كاری 8 ساعته خود چنین رنج های جسمانی را متحمل شوند!  مسلما خیر. همه‌ اینها در صورتی است كه خانم منشی یا صندوق دار ما تن به پوشیدن كفش پاشنه بلند بدهد و در طول ساعات كاری چنین كفشی را بپوشد.

اما خانمی كه این رنج فیزیكی را متحمل نمی شود و كفشی پاشنه بلند نمی پوشد؛ نمی تواند از رنج روانی شانه خالی كند. این خانم به صرف دیدن سایر خانم ها با كفش پاشنه بلند، شروع به مذمت خود می كند و در درون خود را سرزنش می كند كه نتوانسته آراسته و متناسب هم چون سایر زنان باشد. این مثال بسیار جزئی و خرد بود. زندگی زنان در دنیای كنونی پر است از چنین رنج های جسمی و روحی كه دنیای مدرن بر آنها وارد می كند و زنان نیز بدون هیچ گونه تفكری چنین رنج هایی را به جان می خرند بدون آن كه در قبال آنها كوچك ترین پاداشی دریافت كنند.

جامعه زنان و خلا جدی تفکر انتقادی

مكتب فرانكفورت به عنوان مكتبی متأخر در جامعه شناسی نوعی چرخش نگرشی محسوب می شود. این مكتب رویه معمول تحسین و تایید مدرنیته و پیامدهای آن را كنار می‌گذارد و با نگرشی انتقادی مدرنیته و پیامدها و حتی در برخی موارد متفكران ان را زیر سوال می برد. در این نقطه است كه می توان از نظریات مكتب فرانكفورت به عنوان مرجعی برای نقد مدرنیته بهره برد.

اولین مبدا و نقطه شروع در این مكتب انتقاد است. مكتب فرانكفورت كه به مكتب انتقادی نیز شهرت دارد؛ جهان نوین را سرشار از عدم عقلانیت می داند.  از مثال جزئی كفش پاشنه بلند می توان به شاخصه ای مهم در مكتب فرانكفورت رهنمون شد: نگاه انتقادی. نگاهی كه خلاء آن به شدت در زنان جامعه ما حس می شود. به نظر متفكری هم چون هربرت ماركوزه هرچند كه جامعه نوین تجسم عقلانیت به نظر می رسد اما این جامعه در كل غیر عقلانی است. این عدم عقلانیت در مثال فوق به خوبی مشهود است.

پس آنچه در بدو امر نه تنها زنان بلكه مردان و حتی كل افراد جامعه باید به آن اهتمام بورزند؛ كسب نگاه انتقادی است. منظور از انتقاد نه وارد كردن ایراد و اشكال بدون هرگونه عقلانیت بلكه عدم پذیرش ساده انگارانه امور و كاربرد عقلانیت ذاتی ونه عقلانیت صوری است. در این معنا باید خرد و عقل خود را به كاربیاندازیم و نه آن كه صرفا با تفكر تكنوكراتیك به دنبال پیداكردن موثرین ترین وسایل برای رسیدن به اهدافی باشیم كه قدرتمندان ان را مهم می دانند.
در واقع خودمان باید با خرد و بینش و به دور از فشارهای پوچ اجتماعی اهداف زندگی مان را انتخاب كرده و سپس با در نظرگرفتن اخلاق، ارزش ها و ایده آل های مادی و معنوی و بر مبنای عقل و عقیده وسایل رسیدن به این اهداف را انتخاب كنیم.

زنان و انتخاب مسیر تکنوکراتیک در سیلاب مدرنیته

دنیای مدرن بدون درنظرگرفتن نیازها و ابعاد روحی و جسمی زنان آنان را در سیلاب اهدافی قرار می دهد و زنان نیز بدون هرگونه تفكر انتقادی آن اهداف را اتخاذ كرده و با انتخاب مسیرهای تكنوكراتیك سعی در رسیدن به ان اهداف دارند.
در صورتی كه زنان با كسب تفكر انتقادی می توانند به راحتی از شرّ بسیاری از اهداف تحمیلی اجتماع راحت شوند و در عین حال اهداف و مسیر های خاص خود برای رسیدن به آنها را ابداع كنند. خلا نگرش انتقادی تنها به سیستم سرمایه داری كمك می كند؛ چراكه افراد بدون داشتن چنین نگاهی به راحتی خود را در چرخه نیازهای كاذبی قرار می دهند كه سرمایه داری برای آنها ایجاد كرده است و تمام زندگی آنها در این خلاصه می شود كه نیازهای ساخته شده سیستم سرمایه داری برای خودشان را رفع كنند و از رفع نیازهای حقیقی كه واقعا براساس فطرت خود به آن نیازمندند؛ غفلت می‌كنند.
در حضور این نیازهای كاذب و تلاش برای رفع آن، تنها سرمایه داران و سیستم استثماری آنها نفع می برند و جمعیت جهانی از درون تهی و تهی تر می شوند.از هرگونه معنا و اخلاقی خالی می شوند و روز و شب شان در این خلاصه می شود كه فلان كار را بكنند یا نه.



منابع:

1.      برداشت هایی در نظریه جامعه معاصر. ترنر و الیوت؛ ترجمه فرهنگ ارشاد.انتشارات جامعه شناسان.
2.      كشاكش آرا در جامعه شناسی.استیون سیدمن؛ ترجمه هادی جلیلی.نشر نی.
3.      نظریه اجتماعی مدرن.یان كرایب؛ ترجمه عباس مخبر.نشرآگه.
4.      نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر. جورج ریتزر؛ ترجمه محسن ثلاثی.انتشارات علمی.
5.      نظریه های جامعه شناسی. تقی آزاد ارمكی.انتشارات سروش.
6.       نظریه های متأخر جامعه شناسی.حمیدرضا جلائی پور و جمال محمدی.نشر نی

 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.