تبیان، دستیار زندگی

21 خرداد 1360

حفاظت از جان بنی صدر

در پی صدور حكم بركناری ابوالحسن بنی صدر از مقام فرماندهی كل قوا و مخفی شدن نامبرده، سازمان مجاهدین خلق در اطلاعیه ای رسماً مسئولیت دفاع و حفاظت از جان بنی صدر را بر عهده گرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

ابوالحسن بنی صدر

بنی صدر تنها سه روز بعد از ورود به ایران سخنرانی‌های خود را در دانشگاه شریف آغاز کرد. این جلسات و سخنرانی‌ها به مدت ده روز یعنی تا زمان پیروزی انقلاب طول کشید. به محض ورود به ایران و با موافقت امام خمینی بنی صدر عضو شورای انقلاب شد، ولی حاضر به همکاری با دولت موقت نشد و مهدی بازرگان نیز پذیرای این پیشنهاد نبود.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، امام خمینی که عهده‌دار کنترل کشور بودند، دولت موقت را به کار گمارد و بنی صدر را ابتدا در ماه تیر ۵۸ به معاونت وزارت اقتصاد و دارایی و سپس در ماه آبان به سمت وزیر اقتصاد و دارایی منصوب کردند. بنی صدر همچنین از ابتدای بهار ۱۳۵۸ به عضویت شورای انقلاب درآمد و تا خاتمهٔ عملکرد شورای انقلاب در تیر ۱۳۵۹ به عضویت خود در این شورا ادامه داد.

مدتی بعد از استعفای دولت موقت مهدی بازرگان، او با حمایت جامعه برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید شد و در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۸ با به دست آوردن حدود یازده میلیون رای به عنوان اولین رئیس‌جمهور تاریخ ایران انتخاب گشت.

او در این انتخابات، ۷۶ درصد آرا را کسب کرد و کمتر از یک سال و نیم رییس جمهور بود اما از ابتدای سال 1360 نمایندگان مجلس و دیگر سران مملکتی مشکلات کشور را به طریقی می دیدند که به دنبالش عزل بنی صدر بود. 

روزهای پایانی خرداد و هفته اول تیر هر سال یادآور رویدادی مهم در تاریخ انقلاب اسلامی است، در چنین روزهایی بود که عدم کفایت سیاسی اولین رئیس جمهور ایران اسلامی توسط مجلس شورای اسلامی تصویب و امام خمینی بنی‌صدر را از این مقام برکنار کردند.

بی شک برکناری بنی‌صدر از ریاست جمهوری و حوادث خونبار بعدی از شورش مسلحانه منافقین گرفته تا به شهادت رسیدن آیت‌الله بهشتی و نیز ترور نافرجام حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای امام جمعه تهران و نماینده وقت مجلس شورای اسلامی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ انقلاب در طول نزدیک به چهار دهه گذشته است.

آیت الله خامنه‌ای در جلسه 30 خرداد 1360 مجلس و در یک سخنرانی تاریخی 14 دلیل عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور وقت را بر می‌شمرند که بازخوانی این 14 دلیل تاریخ گویای سال‌های اول پس از انقلاب می‌تواند محسوب شود. 

دلایل بی‌کفایتی بنی صدر؛
۱ – عدم احترام به نهادهای قانونی
آیت الله خامنه‌ای در ادامه دلایل بی‌کفایتی بنی صدر را در موارد زیر خلاصه کردند ؛
رئیس جمهور صلاحیت وکفایت خود را بایددر احترام به نهادهای قانونی ثابت کند چرا که مشروعیت او مبتنی بر حرمت قانون اساسی است که آن نهادها بخشی از تحقق خارجی آن را تشکیل می‌دهند. آقای بنی‌صدر بارها به نهادهای قانونی بی‌حرمتی روا داشته و به این طریق پایه مشروعیت خود را سست کرده است.
۲- رعایت نکردن حرمت جمهوری و رئیس جمهور
رئیس جمهور بالاترین مقامی است که حفظ حرمت نظام جمهوری از او انتظار می‌رود تحقیر جمهوری تحقیر رئیس جمهوری است. آقای بنی صدر در یک جمله کوتاه جمهوری اسلامی و نهاد ریاست جمهوری را تحقیر میکند «این جمهوری، جمهوری‌ای نیست که من فخر کنم رئیس آن باشم.»
۳- استفاده از هر ابزاری در مقابله با مخالفان
آقای بنی صدر در مقابله با کسانی که وی آنها را دشمن خود فرض می‌کرد از هیچ اقدامی اباء نکرد و حتی از اینکه رویه‌های تخریبش اساس جمهوری اسلامی واستقلال کشور را خدشه‌دار کند پروائی نورزید. شاید امروز بالاخره وقت آن رسیده باشد که بپرسیم ماجرای بحران عمومی که یکی از نزدیکان و مشاوران وی درمناظره کذایی تلویزیونی مطرح کرد واقعا چه بود؟ سندهای افشاگرانه‌ای در این زمینه در دست است براساس صورت یکی از جلسات جمع مشاوران وهمکاران نزدیک ایشان یکی از نقشه‌های آنان این بوده است که پس از روی کار آمدن دولتی که مجلس به آن متمایل است اما آقای بنی صدر اورا نمی‌پسندد و با کارشکنی‌ها و مخالف‌خوانی‌ها جلو موفقیت او را بگیرند تا بی‌آبرو و ساکت شود و با یک جدال سیاسی کارها را خود قبضه کنند. رفتار شخص آقای بنی صدر و دوستانش در مقابله با دولت آقای رجایی قدم به قدم نشان‌دهنده همین طرح است تقوای سیاسی و تعهد اسلامی که شرط اصلی ریاست جمهوری است چنین روشی را تقبیح می‌کند وهرگز با آن نمی‌سازد.
۴- سیاست گرایی به جای حقیقت گرایی
در انقلاب ما و نیز در جمهوری ما که ثمره آن بود ویژگی بارز و چشمگیری که می‌توانست آن را از همه تجربه‌های مشابه ممتاز کند حقیقت‌گرایی به جای سیاست‌گرایی بود. همه چیز در روش و رفتار امام وخطوط سیاست داخلی وخارجی ما از چنین روشی خبر می‌داد. آقای بنی صدر در مقام ریاست جمهوری این روش را نقض کرد و سیاست بازی را جانشین حقیقت گرائی کرد.
۵- صادق و راستگو نبودن
یکی از اصول اخلاقی اسلام ومصداق بارز تقوی وامانت که جزو صلاحیت‌ها وشرائط رئیس جمهور در قانون اساسی به شمار آمده صداقت و راست‌گویی است. آقای بنی صدر این شرایط را نقض کرده واساس کار خود را بر عدم صداقت در اظهار و در عمل نهاده است.
۶- بی‌قدر و منزلت کردن امام و امت
بی شک چهره منور و شخصیت والای معنوی و روحانی و هوشمندی و قاطعیت امام خمینی سنگین‌ترین وزنه انقلاب و جمهوری ما است. حضور مردم در صحنه وزنه عظیم دیگری است که دشمن را مایوس می‌کند و نظام جمهوری اسلامی صحنه اقدام و مجاهدت امام وامت است هم اکنون آیا کوشش عمدی یا سهوی در بی‌قدر و منزلت کردن این عظمت‌ها به چه تعبیر می‌شود؟ خیانت یا عدم کفایت؟
۷- رعایت نکردن حیثیت جمهوری در خارج از کشور
رئیس جمهور باید حیثیت جمهوری را در خارج از کشور حفظ کند. تخلف از این کار اگر خیانت نباشد قطعا بی‌کفایتی سیاسی واخلاقی و خیلی بی‌کفایتی‌های دیگر است در طول ۹ ماه گذشته یعنی از اوایل تشکیل دولت جدید و حتی پیش از آن بزرگترین بلندگوی تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی آقای بنی‌صدر بود و شگفتا که با اصرار در مطبوعات خارج نیز درج و منتشر می‌گردید.
۸- مشاوران بدنام و مشکوک
کمترین حد کفایت سیاسی آن است که محدوده مشاوران نزدیک و همکاران و یاران رئیس جمهور از عناصر بدسابقه و بدنام ولااقل مشکوک ومورد سوء ظن پاک باشد.
۹- افشای اسرار اقتصادی کشور
افشای اسرار اقتصادی کشور نیز یکی دیگر از دلائل عدم کفایت آقای بنی صدر است. اظهار میزان نیاز ایران به صدور نفت و میزان موجودی ارزی کشور و اظهار فلج اقتصادی از آن جمله است.
۱۰- ایجاد تشنج در کشور پیش از جنگ
در ۳۰ شهریور ۵۹ حمله بزرگ متجاوزان عراقی به ما آغاز شد. ۱۳ روز قبل از آن آقای بنی‌صدر در یک سخنرانی با مشتعل کردن آتش اختلافات داخلی و با طرح مسائلی… منشاء یک سلسله خصومت‌های داخلی میان مردم و پیدایش جو اختلاف و کدورت شد آیا بنی‌صدر در آن هنگام از حدوث قریب‌الوقوع جنگ مطلع بود یا خیر؟ به هر تقدیر یکی از دو شق، بی‌هوشی و بی‌تقوائی یعنی به هر حال بی‌‌کفایتی بر آن منطبق است. به گمان زیاد بنی‌صدر انتظار چنین حمله‌ای را داشت خود ایشان در یک جا تصریح می‌کند که «من خبر داشتم» ولی قاعدتا او چنان کسی است که مناقشات و درگیری‌های سیاسی برای او بر هر چیزی مقدم است، حتی در حال جنگ، نمونه‌ای از این روحیه را که هرگز در طول جنگ نتوانست آن‌را پوشیده نگه دارد در شماره‌های متوالی کارنامه و در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های عاشورا و ۱۴ اسفند و قزوین واصفهان وغیره به وضوح می‌توان دید.
۱۱- بی‌توجهی به خط رهبری انقلاب
رئیس جمهور باید در جهت تحقق آرمان‌های اسلامی بکوشد ودر این زمینه توجه به خط اصلی انقلاب و رهبری آن که مورد پذیرش تمام توده‌های میلیونی کشور است حائز اهمیت فراوان است. کفایت سیاسی رئیس جمهور در درک صحیح پایه‌های رهبری و حرکت در جهت رهنمودهای آن تجلی می‌کند وآقای بنی‌صدر نه تنها در این جهت حرکت نکرد بلکه عملا در مقابل رهبری ایستاد و رهنمودهای امام امت مبنی بر خط آرامش و جلوگیری از تشنج‌آفرینی را آشکارا زیر پا نهاد.
۱2- حرکت به سمت قدرت مطلقه و استبداد
نفی قدرت مطلقه از ویژگی‌های انقلاب ما بود طبعا جمهوری ما پذیرش هر قدرت دیگری ابا و امتناع داشت و قانون اساسی ما نیز بر همین پایه، پایه شکستن قدرت و تقسیم آن میان نهادهای مختلف قانونی شکل گرفته است. آقای بنی صدر درست به عکس همواره جویا و تلاش‌گر قدرت مطلقه بود. طبیعی بود که در برابر او مقاومت شود و او این مقاومت را کارشکنی می‌نمود و جای تاسف است که کسانی هنوز هم همان سخن را تکرار می‌کنند و قولا و عملا به قدرت‌طلبی و قدرت‌گرائی جنبه مشروعیت می‌بخشند.
۱۳– اخلال‌گری و شورش
عجیب‌ترین پدیده‌ای که در رابطه با عدم کفایت ایشان قابل بررسی است اخلال و شورش‌گری ایشان است. این از هر کس در یک نظام اجتماعی قابل تصور باشد از رئیس یک دولت غیرمعقول است بارها ایشان مردم را کارگران را نظامیان را به مقاومت در برابر نظم موجود دعوت کرده است.
۱۴– خصلت‌های ناپسند فردی از جمله غرور
خصلتهای شخص ایشان نیز هر کدام در سلب صلاحیت‌های لازم برای یک رئیس جمهوری دولت اسلامی دارای نقش است غرور وی که خود را اندیشه بزرگ قرن و کتاب خود را بزرگترین اثر تاریخ اسلام می‌شناسد که نوار گفته ایشان که اتفاقا در همین جا در عمارت دبیرخانه کنونی مجلس گفته‌اند موجود است .


پی نوشت:
1- موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
2- روزنامه کیهان