تبیان، دستیار زندگی
در اول خرداد ماه 1339 در جنوب تهران(خیابان خراسان) پا به دنیا گذاشت. دوره ابتدائی را در مدارس پندار رازی و سعدی تهران و دوره متوسطه را در دبیرستان های توانا و هرمز آرش در نارمک پشت سر نهاد. محسن مولائی فعالیت خود را همزمان با اوج گیری با پخش اعلامیه و الص
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهید محسن مولائی

شهید محسن مولائی

در اول خرداد ماه 1339 در جنوب تهران(خیابان خراسان) پا به دنیا گذاشت. دوره ابتدائی را در مدارس پندار رازی و سعدی تهران و دوره متوسطه را در دبیرستان های توانا و هرمز آرش در نارمک پشت سر نهاد. محسن مولائی فعالیت خود را همزمان با اوج گیری با پخش اعلامیه و الصاق پوستر در منطقه شروع نمود و چهره ای شناخته شده برای ناحیه گردید. با به اغتشاش کشاندن کلاس و مدرسه باعث تعطیلی مدرسه شد و پس از اعلام بازگشایی مدارس اقدام به ایجاد نمازخانه و انجمن اسلامی نمود و با کمک دیگر همرزمانش سه تن از دبیران مفسد را پاکسازی و اخراج نمود. در کلیه راهپیمائی های قبل از پیروزی انقلاب شرکت و سمت رهبری را به عهده داشت. با کمک دیگر برادرانش میدان اسب دوانی فرح آباد را تسخییر و سپس به مقامات ذیصلاح تحویل نمودند. گرفتن سالن تفریحات سالم خامنه ای و تبدیل آن به کانون اسلامی و مرکز فعالیت قرار دادن آن، واگذار کردن سینما ماندانا به شورای روحانیت منطقه، تأسیس دفتر منطقه هشت حزب جمهوری اسلامی ایران در اول نارمک به اتفاق تعداد دیگری از برادران، عضویت در کمیته مرکز و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی، عضویت در حزب جمهوری مرکز و فعالیت در واحد دانش آموزان مرکز از دیگر فعالیت های این شهید فداکار بوده است. محسن کسی بود که پس از شهادت، چهره واقعی او برای خانواده اش شناخته شد، زیرا هیچ یک از فعالیت های خود را بازگو نمیکرد. شهید محسن مولائی در همه درگیری ها شرکت می کرد و اگر چه مضروب بیرون می آمد، اما کسی نبود که از صحنه خارج شود زیرا که معنی فرار را نمی دانست. او مضروب 14 اسفند بود، در محیطی که سراسر پر بود از منافقین و فدائیان خلق، بدون ترس با عشق به شهادت در مقابل آن خائنین ایستاد و از آرمان خود دفاع کرد و مضروب به خانه آمد. او عاشق مرادش دکتر بهشتی بود تا آنجا امکان داشت تا وقتی که دکتر در حزب بودند سعی می کرد بماند و نمازش را به دکتر اقتدا کند. برادر شهیدمان محسن در قید هیچگونه وسائل رفاهی نبود و به راستی که او یک برادر و فرزندی نمونه در خانوار بشمار می رفت و همیشه در منزل یک شعار می داد:

حزب فقط حزب الله                       رهبر فقط روح الله