تبیان، دستیار زندگی

کنفرانس تهران

روایت هایی متفاوت از سفر استالین به ایران

عملیات دی دی و هجوم سربازان متفقین به سواحل نرماندی فرانسه در تهران کلید زده شد. استالین خواستار اجرای این عملیات بود تا از فشار ارتش آلمان در جبهه شرقی علیه شوروی کاسته شود. اما چرچیل مخالف بود و طرح‌های دیگری داشت. حضور روزولت در تهران و پشتیبانی او از ایده استالین، چرچیل را مجبور کرد تا این طرح را بپذیرد...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
استالین

بعد از اشغال کشور توسط توسط نیروهای متفقین، کنفرانس تهران (اسم رمز: یوریکا) با شرکت چرچیل، روزولت و استالین از ۶ تا ۹ آذرماه ۱۳۲۲ (۲۸ نوامبر تا اول دسامبر ۱۹۴۳) به صورت سرّی و محرمانه در سفارت شوروی در تهران، پایتخت ایران برگزار شد و این کنفرانس با این هدف آغاز شد که به موضوع نحوه ادامه جنگ با آلمان بپردازد.

این کنفرانس در پی کنفرانس قاهره و پیش از کنفرانس‌های پتسدام و یالتا برگزار شد. هدف کلّی همهٔ این کنفرانس‌ها توافق درباره چهرهٔ جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم بود.

این کنفرانس که در تهران تشکیل شد، این کنفرانس توسط شاه مورد مانور تبلیغاتی فراوان قرار گرفت.

شاه بعدها با ابراز عباراتی چون توجه بیش از حد سران سه کشور به او و یا اینکه شخص استالین به دیدار او آمد، مدعی بود سران دولت با برخوردی که حاکی از جایگاه قدرت شاه بود، پیشنهادهایی نیز به سود ایران دادند؛ اما شاهنشاه آنها را نپذیرفته است. به‌رغم این ادعاها، شواهد تاریخی نقض این ادعاها را نشان می‌دهد. 

شاه همچنین مدعی بود استالین بعد از دیدار با او پیشنهاد کرد تعدادی هواپیما و تانک روسی در اختیار ایران بگذارد و شاه نیز این پیشنهاد را با خرسندی فراوان قبول کرد؛ اما بعدها هنگامی که اتحاد شوروی تکلیف کرد که این اسلحه مورد استفاده واحدهای تحت فرماندهی افسران شوروی قرار گیرد پیشنهاد نخست‌وزیر شوروی را رد کرده و تانکها و هواپیماها را نپذیرفته است... گویا انتخاب تهران به عنوان کانون کنفرانس بزرگ سه کشور متفقین، شاه را دچار این توهم نموده بود که این تصمیم با جایگاه سیاسی او در ارتباط است. در حالی که انتخاب تهران، ناشی از چند دلیل متفاوت بود.

علت انتخاب تهران برای برگزاری این کنفرانس، نزدیکی آن به شوروی بود چرا که ژوزف استالین، رهبر این کشور می‌خواست در اوج جنگ جهانی دوم نزدیک مسکو باشد. از طرفی دیگر، متفقین به دلیل اشغال ایران، تهران را در اختیار داشتند و تأمین امنیت این شهر برایشان آسان بود.

علت اصلی انتخاب تهران به عنوان محل کنفرانس ناشی از مسائل جغرافیایی و امنیتی آن بود. در زمان برگزاری کنفرانس و پیش از آن، تهران در اشغال متفقین قرار داشت و از این رو دسترسی به آن برای متفقین به خصوص شوروی آسان‌تر بود و امکان ملاقات سران سه کشور را نیز تسهیل می‌نمود. از سویی مسائل امنیتی و کنترل اوضاع نیز راحت‌تر بود. از این رو «به پیشنهاد استالین نخست‌وزیر شوروی، تهران برای اجتماع سران کشورهای شوروی، انگلستان و آمریکا در نظر گرفته شد».

در جریان کنفرانس، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و از آنجا که کنفرانسها در سفارت تشکیل شده بود، سران سه کشور تنها در محل سفارت با شاه دیدار می‌کردند نه در کاخ شاه و یا مکانهای پیشنهادی او. البته شاه مفتخرانه مدعی است که استالین شخصاً به دیدار او آمد و به مذاکره پرداخت؛ اما واقعیت آن است که این دیدار نیز با اصرار یکی از اطرافیان شاه به نام احمدعلی سپهر صورت گرفت.

شاه از این تصمیم و انتخاب تهران به عنوان محل مذاکرات خبر نداشت و سران سه کشور بعد از نهایی شدن تصمیم، شاه را در جریان این انتخاب قرار دادند. به عبارتی شاه بعد از سفر سران متفقین به ایران، از موضوع آگاه شد. البته بعد از ورود روسای آمریکا، شوروی و انگلیس نیز اولین کسی که از این ماجرا مطلع شد علی سهیلی، نخست‌وزیر کشور بود نه شخص شاه. از این رو باید گفت، انتخاب تهران از سوی سران سه کشور جهت دیدار و یا گفت و گو متأثر از جایگاه شاه و یا شخصیت سیاسی او نبود؛ بلکه به دلیل مسائل سیاسی و امنیتی بود.

از آنجا که این کنفرانس در محل سفارت شوروی برگزار شده بود، محمدرضا شاه به سفارت شوروی می‌رفت و در کنفرانس شرکت می‌کرد. البته محور گفت‌و‌گوی شاه و نمایندگان ایران با سران متفقین، بیشتر در رابطه با حفظ تمامیت ارضی ایران و خروج متفقین از کشور بعد از پایان جنگ بود که در نهایت نیز با صدور اعلامیه‌ای توسط سران سه کشور، مورد تأکید قرار گرفت. از این رو ماهیت و نحوه گفت‌و‌‎گو بر اساس تشخیص روسای سه کشور و مسائل جزئی قرار داشت که در بیشتر موارد نیز شاه تقاضا دهنده آن دیدارها و مذاکرات بود.

بررسی کنفرانس تهران و اظهارات مبالغه‌آمیز شاه در باب دیدارها و گفت‌و‌گوهای صورت گرفته او با سران سه کشور آمریکا، انگلیس و شوروی نشان دهنده این است که شاه در آن دوران که با ضعف قدرت سیاسی مواجه بود، تلاش داشت از این دیدارها به عنوان ابزاری جهت نشان دادن قدرت خود استفاده نماید. البته شاه به دلیل توهم خودبزرگ بینی که تا آخر عمر بدان دچار بود، همواره تلاش داشت این رخدادها را ناشی از جایگاه و قدرت سیاسی خود تفسیر کند که ریشه آن نیز به حقارتهای وابستگی او به انگلیس و آمریکا بازمی‌گشت. در مقابل، غرب و آمریکا که به خوبی به ضعف سیاسی شاه آگاه بودند، هیچ‌گاه او را در جریانات تصمیمات خود قرار نمی‌داند، حتی موضوعاتی که با مسائل ایران ارتباط مستقیم داشت.




پی نوشت:
1- آیا استالین به دیدار شاه رفت؟، زهرا سعیدی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
2- «کنفرانس تهران»، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی