تبیان، دستیار زندگی

دولت ساسانی

علت فروپاشی ساسانیان چه بود

سقوط امپراتوری ساسانیان، با آن‌همه كر و فر و حشمت و شوكت یكی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخ جهان و بلكه مهم‌ترین واقعه تاریخ جهان باستان تلقی می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ساسانیان

شاهنشاهی ساسانی یا ساسانیان (که ساکنینش به آن ایرانشهر می‌گفتند) آخرین شاهنشاهی ایرانی پیش از ظهور اسلام و حمله تازیان به ایران است که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی (۴۲۷ سال) بر ایران فرمانروایی کردند؛ این شاهنشاهی یکپارچه را اردشیر بابکان با شکست اردوان چهارم، آخرین شاهنشاه اشکانی بنا کرد و ایران را مجدداً پس از سقوط هخامنشیان برای نخستین بار یکپارچه ساخته و زیر فرمان تنها یک دولت شاهنشاهی درآورد. شاهنشاهان ساسانی که ریشه‌شان از استان پارس بود، بر پهنهٔ بزرگی از آسیای باختری چیرگی یافته و در کنار امپراتوری روم-بیزانس، در طی دوره‌ای بالغ بر ۴۰۰ سال، ابرقدرت دنیای باستان محسوب می‌شدند. پایتخت ایران در این دوره، شهر تیسپون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. بر طبق افسانه‌ای، پرچم ایران در این دوره، درفش کاویانی بود.

دورهٔ ساسانی یکی از مهمترین، حساس‌ترین و تأثیرگذارترین دوره‌های تاریخ ایران شناخته می‌شود. شاهنشاهی ساسانی، آخرینشاهنشاهی ایرانی پیش از حمله اعراب به ایران و اسلام‌آوردن ایرانیان است.

در دورهٔ ساسانی، تمدن ایرانی از بسیاری جهات به نهایت شکوفایی و رونق خود رسید. ایران در دورهٔ ساسانیان، تأثیر زیادی بر فرهنگ روم گذاشت. تأثیر ساسانیان تنها محدود به مرزهای ایران نبود، تأثیر آن‌ها به هند، چین، اروپای غربی و آفریقا هم می‌رسد. ساسانیان نقشی برجسته در شکل‌گیری هنر اروپایی و آسیایی در دوره‌های میانه داشتند. بخش عمدهٔ چیزی که امروزه به نام دوران طلایی اسلام در هنر، معماری، موسیقی و دیگر زمینه‌ها شناخته می‌شود، از ساسانیان بهجهان اسلام منتقل شد.

جامعهٔ ساسانی به گونهٔ طبقاتی اداره می‌شد. جامعه به چهار طبقه موبدان، جنگاوران، دبیران و پیشه‌وران تقسیم می‌شد. دین رسمی شاهنشاهی ساسانی، کیش زرتشتی بود و اوستا و زند منابع اصلی حقوقی و دینی حکومت ساسانی محسوب می‌شدند. دورهٔ شاهنشاهی ساسانیان، در سال ۶۵۱، پس از کشته‌شدن یزدگرد سوم طی حمله اعراب به ایران، به پایان رسید و ایران تحت سلطهٔ اعراب مسلمان درآمد.

سقوط امپراتوری ساسانیان، تا جایی كه به ایران هم مربوط می‌شود، این رویداد، از آنچنان اهمیتی برخوردار است كه در تمام دوره‌بندی‌های مرسوم و رایج، به عنوان نقطه عطف تلقی می‌شود؛ یعنی شكست ارتش ساسانیان از مسلمانان و برچیده شدن نظام شاهنشاهی ایرانی، سراسر تاریخ دراز دامن و كهنسال این سرزمین را به دو بخش پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیم می‌كند.

آنچه این واقعه را چنین یكه و بی‌همتا می‌اندازد، فقط این وجه شگفت‌انگیز نیست كه گروه‌های معدودی از مهاجمان عمدتا چادرنشین كه تا دیروز خراج‌گزاران شاهان ساسانی بودند، توانستند بر ارتش نظام‌مند و مقتدر ولی‌نعمتان قلچماق پیشین خود، چیره شوند و بنای پادشاهی ایشان را از بنیاد برافكنند، بلكه این واقعیت هم هست كه در همان زمان، اتفاقا ساسانیان- لااقل در ظاهر- از چنان اقتداری برخوردار بودند كه سودای تصرف كل جهان را در سر می‌پروراندند. در همان سال‌ها آخرین جنگ بزرگ جهان باستان میان دو امپراتوری بزرگ خاور نزدیك یعنی بیزانس و شاهنشاهی ساسانی تا جایی پیش رفته بود كه می‌توانست به تغییر جدی نقشه جهان در دوره «باستان متاخر» منجر شود. در این مقطع، ساسانیان در اوج عملیات بزرگ خود علیه رومی‌ها بودند. زمانی كه ایرانیان در سال ٦١٥ میلادی، به كرانه جنوبی دریای سیاه رسیدند، هراكلیوس (٦٤١-٦١٠ م.)، امپراتوری بیزانس، آماده بود به فرزندخواندگی خسرو دوم (٦٢٨-٥٩١ م.) یا همان خسروپرویز مشهور در‌آید اما به‌یكباره ورق برگشت چرا كه در یكی از «شگفت‌انگیزترین بخت‌برگشتگی‌ها در تاریخ جنگ‌ها» (كه خود مساله‌ای ناگشوده است) و پس از شكست ساسانیان در سال‌های آخر جنگ مزبور (در فاصله ٦٢٨-٦٢١)، ناگهان خیزشی بی‌سابقه جهان «پساباستان» را فراگرفت: اعراب در فاصله زمانی كوتاهی نخست بساط امپراتوری ایران و سپس با فاصله اندكی امپراتوری بیزانس را بر‌انداختند. 

سقوط غیرمنتظره شاهنشاهی ساسانی در یک دوره پنج‌ساله به اتمام رسید و بیشتر قلمروهای آن ضمیمه خلافت اسلامی شدند، با این حال، بیشتر شهرهای ایرانی در برابر مهاجمین مسلمان مقاومت کردند و چندین بار در برابر آن‌ها جنگیدند. خلفای مسلمان مکرراً شورش‌ها در شهرهی همدان، اصفهان و ری سرکوب می‌کردند. مردم ایران در ابتدا برای گرویدن به اسلام، به‌طور اندکی تحت فشار قرار داشتند، تحت لوای قانون ذمی در دولت اسلامی و پرداخت جزیه به دین خود باقی ماندند. گفته می‌شود خلیفه عمر گهگاه هیئتی تشکیل می‌داد تا مالیات‌ها بررسی شوند، تا داوری کند که آیا آن‌ها از مبلغی که زمین می‌توانست بهره دهد بیشتر هستند یا نه. گرویدن مردم ایران به اسلام به تدریج صورت گرفت، خصوصاً با تلاش‌های نخبگان ایرانی برای بدست آوردن جایگاه ناموری تحت خلفای عباسی شدت یافت. ساسانیان اولین سلسله‌ای در ایران هستند که ایده «ایرانشهر» را به عنوان یک ایده سیاسی و هویت فرهنگی ایرانیان برپا می‌کنند. 



پی نوشت:
1- فدرالیسم ایرانی در دولت ساسانی، كتاب «زوال و فروپاشی ساسانیان»، محسن آزمودهمرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، روزنامه ایران
2- ایران در زمان ساسانیان - آرتور کریستینسن