تبیان، دستیار زندگی

احکام استدلالی تقلید؛

شرایط مرجع تقلید چیست؟

از آنجایی كه مرجعیت نوعی ریاست عمومی بر مردم است به حسب عادت محل آمد و شد مردم قرار می گیرد و خواسته خدای متعال این است كه زنان به صورت عادی كمتر در معرض توجه باشند؛ لذا این مسئولیت بزرگ را از دوش آنان برداشته است؛ هر چند زن می تواند مجتهد گردد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تقلید
مسئله تقلید از مباحث مهم برای شیعیان است که از سال های گذشته تاکنون، اشکالات و شبهاتی پیرامون این موضوع مطرح شده است؛ به همین منظور در شماره های متعدد، نکاتی خلاصه و مفید پیرامون این بحث ارائه خواهیم داد.

* تقلید در فروع دین
تقلید در احكام، عمل كردن به دستور مجتهد است و از مجتهدى باید تقلید كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شیعۀ دوازده امامى و حلال‌زاده و زنده و عادل باشد (و نیز بنا بر احتیاط واجب باید از مجتهدى تقلید كرد كه حریص به دنیا نباشد) و از مجتهدین دیگر اعلم باشد؛ یعنى در فهمیدن حكم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد. {توضیح المسائل امام علیه الرحمه مساله 2}

* از چه كسی باید تقلید كرد؟
گفته شد فردی كه نمی داند خواسته خدای متعال چیست، برای فراگیری  احكام الهی و عمل به آن به فرموده قرآن و اهل بیت علیهم السلام و عقل و نیز با توجه به روش و سیره عاقلان جامعه باید مراجعه به دین شناس نماید كه در اصطلاح روز به آن مجتهد و مرجع تقلید گفته می شود.

* حال سخن این است صفات و ویژگی های مرجع تقلید چیست؟
مسئله بالا درصدد بیان این موارد است امام علیه الرحمه 9 شرط برای مرجع تقلید ذكر می نماید كه برخی از این شروط روشن است؛ اما برخی نیاز به توضیح دارد.

امام حسن عسكری علیه السلام در حدیثی فرمود:
فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ- حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ- مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ- فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ- وَ ذَلِكَ لَا یَكُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا كُلَّهُم .../ پس هر فقیهى كه مراقب نفسش بوده و حافظ دین خود است و نیز مخالف هواى نفس و مطیع امر مولایش باشد عوام حق تقلید از او را خواهند داشت و این شرائط تنها مشمول برخى از فقهاى شیعى مى‏گردد؛ نه تمامشان.  {وسائل الشیعة؛ ج‌27، ص: 131}

بنابراین مجتهد باید آراسته به زینت تقوی بوده تا از مسیر عدالت خارج نگردد و در فتوا آنچه را كه فهمید حكم الهی است، بیان كند. و چون مزین به لباس مرجعیت شده الگوی جامعه در علم و عمل می گردد و برای آنكه جامعه از مسیر هدایت خارج نشود باید دارای ملكه عدالت باشد.

طهارت مولد یعنی حلال زادگی شرط شده است تا به حسب ظاهر اهانت به اسلام به ویژه مذهب تشیع نباشد؛ شاهد آنكه در برخی از روایات از امام جماعت شدن زنازاده منع شده است؛ هرچند می تواند به اجتهاد برسد و در تقوی و عدالت از نیكان روزگار به حساب آید. (القواعد الفقهیة و الاجتهاد و التقلید (دروس فی مسائل علم الأصول)؛ ج‌5، ص: 213))

و نیز معلوم است كه «حب الدنیا رأس كل خطیئه» یعنی كسی كه دنیا را برای دنیا بخواهد و تاریخ گواه این قضیه است كه چه بسیار كه دم از ولایت اهل بیت(ع) می زدند و اما حرص دنیا موجب گمراهی نه تنها خود؛ بلكه گروه كثیری گردید مانند واقفیه كه شیخ الطائفه جناب شیخ طوسی، علت توقف در امامت حضرت كاظم علیه السلام  را فریفته شدن به اموال و ثروت‏‌های فراوانی دانسته است که در نزد آنان جمع شده بود. چنانکه در الغیبة نوشته، اولین کسانی که بر امامت امام هفتم شیعیان توقف کردند، علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی بوده‌اند که «در مال دنیا طمع کردند و به حطام آن دل بستند» الغیبة للحجة ؛ ص63

البته روشن است كه دنیا  مزرعه آخرت و تجارتكده مؤمن است و اموالی كه خدا روزی آنان می كند را در راه خدا صرف می كند و مما رزقناهم ینفقون و از این طرق محبوب رب العالمین می گردد.

و از آنجایی كه مرجعیت نوعی ریاست عمومی بر مردم است به حسب عادت محل آمد و شد مردم قرار می گیرد و خواسته خدای متعال این است كه زنان به صورت عادی كمتر در معرض توجه باشند؛ لذا این مسئولیت بزرگ را از دوش آنان برداشته است؛ هر چند زن می تواند مجتهد گردد.  موسوعة الإمام الخوئی؛ ج‌1، ص: 187

مجتهد باید اعلم باشد زیرا مكلف درصدد یافتن حكم الهی هست و عقل او میفهمد اگر اعلم مشخص بود كلام او حجت است و اگر بین او و مجتهد دیگر اختلاف فتوا بود اگر بنا باشد كه تقلید از دیگری جایز باشد و در واقع به كسی كه حجیت كلام او درمقابل مجتهد اعلم مشكوك است، مراجعه نموده ایم و عقل می گوید در این صورت احتمال مخالفت با حكم الهی وجود دارد؛ پس دفع ضرر محتمل لازم است. {موسوعة الإمام الخوئی؛ ج‌1، ص: 107}

در مورد زنده بودن مرجع تقلید سه صورت فرض  شده است:

1- تقلید از میت جایز است چه در زمان حیات او از او تقلید كرده باشیم یا خیر.

2- تقلید از میت در هیچ شرایطی جایز نیست.

3- تقلید از میت جایز نیست؛ مگر اینكه در زمان حیات وی از او تقلید كرده باشیم. 

آنچه مراجع بزرگوار در زمان ما به آن قائل هستند  فرض سوم است.

ودر این زمینه علاوه بر ادعای اجماع و برخی روایات به آیه شریفه نفر «وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ»توبه /122 استناد شده است. مرحوم آیه الله العظمی خوئی می فرماید ظاهر این آیه بر انذار توسط منذر زنده می باشد. {موسوعة الإمام الخوئی؛ ج‌1، ص: 81}  

اما از آن جائی كه مسئله تقلید یك مساله عقلی نیز می باشد با استناد به حكم  عقل به این بحث خاتمه می دهیم.  مرحوم آیه الله العظمی حكیم دراین زمینه چنین می نویسد: ما در این زمینه شك داریم كه اگر از میت تقلید كنیم آیا به وظیفه خود عمل كرده ایم یا خیر. با مراجعه به اصل عقلی به هنگام دوران و شك بین تعیین و تخییر، می فهمیم جایز است كه از مجتهد زنده تقلید كنیم و حجیت این تقلید برای ما معلوم است؛ ولی در مورد تقلید از میت شك داریم كه دراین صورت به همان چه معلوم است اكتفا می كنیم  واین موافق احتیاط نیز می باشد.{مستمسك العروة الوثقى؛ ج‌1، ص: 22}



منبع: خبرگزاری رسمی حوزه