تبیان، دستیار زندگی

در پی افزایش برنامه‌های غیر بومی

رسانه ملی ایرانی می‌خواهیم!

رسانه ملی در هر یک از قالب‌های محتوایی خود در یک شبکه‌های ماهواره‌ای یا شبکه‌های مجازی، رقیب دارد و باید هرچه زودتر تکلیف خود را در حوزه‌ی محتوا و پیشگامی در این عرصه مشخص کند که مقلد است یا مرجع! در غیر این صورت با مشکلات فراوانی در ابعاد مختلف همراه خواهد شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تلویزیون
امروزه نفوذ فرهنگی و جنگ نرم، بار را بر دوش صدا و سیما سنگین کرده است اما رسانه ملی کاستی‌ها و نقاط ضعفی دارد که چرخ این نهاد را در این مصاف و در راستای فرهنگ سازی و هدایت افکار عمومی لنگ گذاشته است. در دو مطلب گذشته "رسانه‌ی ملی را بهم بریزیم!" و "رسانه ملی زیر دستگاه اکسیژن" به وظایف این رسانه در جبهه فرهنگی و راه‌کارهای تقویت زیرساختی و مدیریتی آن  اشاره داشتیم. امروز به برخی از  نقاط ضعف سیما و مواردی که باید توجه بیشتری در حوزه محتوا نسبت بدان صورت گیرد، اشاره می‌کنیم:

به روز رسانی تولید محتوا

برنامه ریزی غیرمنسجم، سلیقه گرایی، فقدان خلاقیت و تمسک به رویکردها و قواعد قدیمی در تولید محتوا، در کنار مشکلات مالی مزید بر علت شده تا رشد متوازن و مطلوبی در عملکرد رسانه ملی وجود نداشته و کیفیت محتوا رضایت مخاطبان را تامین نکند.

سریال‌ها؛ پاشنه آشیل سیما

درست است که سریال و فیلم به تنهایی برای افزایش جذابیت در یک رسانه کافی محسوب می‌شود اما رسانه ملی در تامین و تولید سریال‌های جذاب بسیار اُفت کرده و این موضوع، هم در کمیت و هم در کیفیت این قالب قابل مشاهده است. اکنون شبکه‌های سیما بیشتر نان فیلم‌های سینمایی، سریال‌های خارجی و بازپخش سریال‌های گذشته را می‌خورند. افت در کیفیت و کمیت برنامه‌های ماه مبارک رمضان امسال نیز به خوبی قابل احساس است. این در حالی است که برای سرگرمی و فرهنگ‌سازی نیاز به فرهنگ و کالای ایرانی در قاب رسانه ملی داریم!

تکثر رسانه‌ای، وجود رسانه‌های موازی و جریانِ آزاد اطلاعات؛ رویکردهای جدید در دروازبانی و انتشار اخبار و تحلیل را می‌طلبد اما متاسفانه رسانه ملی با انتشار محدود و گزینشی اخبار باعث می‌شود رسانه‌های دیگر گوی هدایت افکار عمومی را ربوده و اعتماد مخاطب را نسبت به بی‌طرفی رسانه ملی خدشه‌دار کنند.



چهارچوب‌های عجیب و غریب

سیاستگذاری‌های محتوایی و آیین‌نامه‌ها و چهارچوب‌های مربوط به آن در سیما یا وجود ندارند یا دچار ضعف و سلیقه‌گرایی شده است؛ این ضعف در فقدان بروز خلاقیت، نداشتن سیاست‌های جدید برای تولید محتوا و سانسورهای بدسلیقه، نمود بیشتری دارد که از نمونه‌های آن سانسور در ترجمه سخنرانی مرسی، سانسور سخنان دانشجویان در دیدار رهبری، عدم نمایشِ ساز در برنامه‌ها و مشکل در پوشش برخی برنامه‌های ورزشی است.


فقدان خلاقیت در محتوا

از دیگر نقاط ضعف رسانه ملی پیشگام نبودن در ابداع برنامه و تولید محتوا است. دورهمی، برنامه‌های استندآپ کمدی، مسابقه‌های خوانندگی و سریال‌هایی چون جومونگ؛ هرچند در ایجاد تنوع و جذابیت در رسانه ملی موثر بوده است اما نداشتن خلاقیت و تنوع لازم در طولانی مدت می‌تواند از وجود یک رسانه پیشگام و جذاب برای مخاطب جلوگیری کند.

باز کردن دایره گفتمان ملی

رسانه ملی باید صدای همه مردم و اقوام باشد. متاسفانه برخوردهای سوگیرانه و گزینشی در برخی مناسبت‌ها با مردم و رفتارهای جناحی در برخی از برنامه‌ها، باعث اعتمادزدایی و ناقض جامعیت در این رسانه شده است. تجدید نظر در اینگونه سیاست‌ها و رفتارها و رسیدن به رسانه‌ای در  سطح کاملا ملی، راه‌کاری مهم برای جذب حداکثری و جلب اعتماد در مخاطبان است.

خبرگویی به سبک دهه 60

فضای این روزهای رسانه ملی با چند سال پیش تفاوت دارد چه برسد به دهه‌های گذشته؛ تکثر رسانه‌ای، وجود رسانه‌های موازی و جریان آزاد اطلاعات رویکردهای جدید در دروازبانی و انتشار اخبار و تحلیل را می‌طلبد اما متاسفانه رسانه ملی با انتشار محدود و گزینشی اخبار باعث می‌شود رسانه‌های دیگر؛ گوی اطلاع‌رسانی و هدایت افکار عمومی را ربوده و اعتماد مخاطب را نسبت به جامعیت و بی‌طرفی رسانه ملی خدشه‌دار کنند.


پرداخت های نامناسب و ذائقه سوزی

رسانه ملی نیاز دارد تا به نیازهای مخاطب پاسخگو باشد اما نباید در این زمینه دچار ذائقه‌سوزی شود. قهرمان‌سازی کاذب از سلبریتی‌ها، موسیقی‌گرایی افراطی و پر و بال دادن به خوانندگان نوظهور از جمله روش‌هایی است که رسانه ملی برای ایجاد جذابیت اتخاذ کرده و همین مسئله؛ باعث  دور شدن رسانه ملی از جریان‌سازی و فرهنگ‌سازی در جامعه شده است.

تقویت کالای ملی در رسانه ملی

باید توجه داشت که رسانه ملی در تهییج احساسات بی‌توفیق نیست اما در فرهنگ‌سازی بازوانی قوی ندارد و این مهم، در اشاعه‌ی فرهنگ مصرف کالای داخلی و اصلاح مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی جامعه به خوبی دیده می‌شود. رسانه ملی باید بیشترین نقش را در اصلاح الگوی مصرف و تقویت تولید ملی داشته باشد. حال سوال اینجا است که تا به حال چند برنامه موفق در این باره ساخته شده؟ جز برنامه های گفتگو محور و اخبار، از چند برنامه در این راستا می‌توانید نام ببرید؟

مخاطبِ یک‌سویه برنامه‌های مذهبی

جامعه ایران، جامعه‌ای مذهبی است با این حال آسیب‌های اجتماعی به مدد شبکه‌های ماهواره‌ای رشد فزاینده‌ای داشته‌اند اما نقش رسانه ملی در صیانت از ارزش‌ها و ترویج آنها چه بوده است؟ سوال این است که برنامه‌های مذهبی رسانه ملی به جز نیاز قشر سفید جامعه به نیازهای سایر جوامع نیز پاسخگو بوده است؟ رسانه ملی باید برای ترویج ارزش‌های در میان همه اقشار جامعه، برنامه‌ریزی کند و پاسخگوی تمامی افراد با سلایق و دیدگاه‌های مختلف باشد.

آخر سخن

کاستی‌های رسانه ملی ناشی از محدودیت مالی یا منابع انسانی چیزی جدا از ضعف در برنامه‌ریزی، عملکرد و رویکردهای عمومی این رسانه است. رسانه ملی باید تغییرات فناوری و تحول فضای سیاست های مربوط به فرهنگ‌سازی، اطلاع رسانی و محتوایی را درک، خود را فرزند زمان حاضر کرده و سعی کند اعتماد مخاطب را به دست آورد و رسالت های خود را بعنوان یک رسانه به خوبی اعمال کند، این اساسی ترین گام برای مقابله با جنگ نرم و پروژه های نفوذ است رسانه ملی ایرانی پاسخگوی نیاز مخاطب امروز با تولید و خلاقیت های داخلی است.