تبیان، دستیار زندگی

درباره اشعار علوی دو شاعر جوان

در سجده سرت شکافت مولای نماز

در خیلِ شهریاران جوان شعر آیینی و علوی نام محمد مهدی سیار و مهدی جهاندار بواسطه حضور و بروز مضامین امروزی در آثارشان بیشتر به چشم می آید. شاعرانی که شخصیت امام علی(ع) را در سروده های خود، به عنوان یک اسوه توصیف می کنند نه یک اسطوره.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
پوستر شهادت امام علی
شعر علوی بعد از شعر عاشورایی، از برجسته ترین حوزه های شعری در ادبیات آیینی است. مضامین این شعر همه درباره امام علی (ع) و در خدمت تشیع است؛از ولادت تا امامت و از امامت تا شهادت. مدیحه، غدیریه و مرثیه درباره امام اول شیعیان از گونه های شعر علوی است که شاعران آیینی خصوصا در دوره معاصر اشعار وزین و قابل توجهی دارند. اشعاری که در آن  نه تنها به توصیف شخصیت آن حضرت پرداخته می شود، بلکه تصویری از اوضاع و احوال دوران حکومت و امامت حضرت علی(ع)، مظلومیت شیعه و .... به مخاطب ارائه می دهد.

در میان شاعران معاصر و البته جوان شعر آیینی که در لابلای شعر سوگ و اندوه برای امام همام تشیع ، به مضامین اخلاقی، سیاسی و اجتماعی آن حضرت نیز توجه کرده اند، می توان به محمد مهدی سیار و مهدی جهاندار اشاره کرد که اشعار آیینی آنان مورد استقبال مخاطب عام قرار گرفته است.

خطوط آخرِ سیار در وصف علی(ع)

دکتر محمد مهدی سیار از شاعران نسل جوان است. شاعر و ترانه سرایی که در سالهای اخیر او را با شعرهای سیاسی و اجتماعی و ترانه هایش می شناسند.سروده هایی که بارها از رسانه ملی در قالب کلیپ و حتی مداحی پخش شده است.

محمد مهدی سیار


سیار پیش از آن که چنین در فضای مجازی به شاعری سیاسی مشهور شود، شاعری آیینی است. شاعری که شعر هایش امروزی است و عشق و زیبایی حرف اول را در آن می زند. از آن جهت امروزی که ترانه هایش را خوانندگانی همچون نیما مسیحا، سالار عقیلی، فریدون بیگدلی و حامد زمانی اجرا کرده اند. سیار شاعری غزل‌سراست و در قالب شعر نو نیمایی و رباعی هم سروده هایی دارد.«بی‌خوابی عمیق» اولین مجموعه‌ شعر اوست که  نیمی از اشعار آن در قالب نیمایی است و نیم دیگر غزل.

در میان شاعران معاصر و البته جوان شعر آیینی که در لابلای شعر سوگ و اندوه برای امام همام تشیع ، به مضامین اخلاقی، سیاسی و اجتماعی آن حضرت نیز توجه کرده اند، می توان به محمد مهدی سیار و مهدی جهاندار اشاره کرد که اشعار آیینی آنان مورد استقبال مخاطب عام قرار گرفته است.


«رودخوانی» عنوان دومین کتاب سیار است که شامل 50 قطعه شعر نیمایی و رباعی و غزل و چهار پاره و برخی از دیگر گونه های شعری است. آخرین اثر این شاعر هم «حق السکوت» نام دارد که  مجموعه  غزل هایی است که بیشترشان پنج یا شش بیت دارند.

اما همانطور که گفته شد، بخشی از سروده های آیینی سیار در حوزه شعر، از حضور و شخصیت امام علی (ع)  و حتی نهج البلاغه تاثیر می گیرد. در هر سه کتاب او اشعاری درباره مولای متقیان و برداشت از نهج البلاغه وجود دارد.

او در «رودخوانی»، رباعی بسیار زیبایی درباره شهادت امیرالمومنین (ع) سروده است:

مسجد ز اذان آخرت مست هنوز
محراب به یاد قامتت هست هنوز

در سجده سرت شکافت مولای نماز
زآن واقعه سجده سر شکسته‌ست هنوز

***

آه آن سر سرفراز ناگاه شکافت
فرق سر یک نماز ناگاه شکافتود

انگار شب تولد مولا بود
پیشانی کعبه باز ناگاه شکافت

***

پنهان پشت تمام این اشیا بود
پنهان شده بود و باز هم پیدا بود

این خلقت و حشر و نشر، این مرگ و حیات
قایم باشک بازی او با ما بود

***

بی‌تو منم و دقایقی پژمرده
نه زنده حساب می‌شوم نه مرده

تلخ است اوقات، تلخ و خالی، مثل
فردای قرارهای برهم خورده

***

آنجا با هفت قلم آرایش
تنها ... با هفت قلم آرایش

تا از که دل و دین ببرد آمده باز
دنیا با هفت قلم آرایش

بیشتر بخوانید:
امام علی در شعر فارسی


یکی از سروده های خاص سیار در حق السکوت با عنوان «خطوط آخر» است که ترجیع بند آن «نهج البلاغه» است.نکته جالب توجه این غزل، استفاده از متن کتاب شریف نهج البلاغه و نامه 45 ام امیرالمومنین است که در اینجا با علامت ستاره مشخص شده :

امام رو به رهایی عمامه روی زمین
قیامتی شد ـ بعد از اقامه ـ روی زمین

خطوط آخر نهج البلاغه ریخت به خاک
امام، رو به رهایی... عمامه روی زمین

قیامتی شد -بعد از اقامه- روی زمین
خطوط آخر نهج البلاغه ریخت به خاک

چکید خون خدا در ادامه روی زمین ...
خودت بگو، به که دل خوش کنند بعد از تو

گرسنگان «حجاز» و «یمامه» روی زمین
زمان به خواب ببیند که باز امیرانی

رقم زنند به رسم تو نامه روی زمین:
«مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان

مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین.» *
تو رفته ای و زمین مانده است و ما اینک

و میزهای پُر از بخشنامه ... روی زمین!

مهدی جهاندار و عشق سوزان علی(ع)

مهدی جهاندار بر خلاف سروده های معروفی که دارد، چهره ای گمنام در میان اهالی شعر و ادب است. گمنام نه از جهت محتوا و کیفیت شعر، بلکه از آن جهت که در مراسم و گردهمایی های ادبی کمتر حضور پیدا می کند.

مهدی جهاندار


مهدی جهاندار هم به مانند سیار شاعری آیینی است و اهل اصفهان. شعر های سیاسی و انقلابی او در سال های اخیر بازتاب زیادی در فضای رسانه ای داشته است. خصوصا شعری که درباره فتنه 88 در حضور مقام معظم رهبری خوانده است.

با این حال مهدی جهاندار را باید شاعری آیینی با دغدغه های اجتماعی و انقلابی دانست که سروده هایش درباره ائمه (ع) تنها بیان توصیفات بزرگان دین نیست. در لابلای ابیات شعر جهاندار می توان مضامین اجتماعی و دغدغه های امروزی را یافت. وقتی از امام علی (ع) سخن می گوید به عدالت او هم اشاره می کند. جهاندار از شاگردان مرحوم آقاسی بوده و طبعا ردپایی از شاگردی استاد، در چنین نمونه هایی دیده می شود.

جهاندار از جمله شاعرانی است که سرودن شعر سیاسی، اجتماعی و حتی عاشقانه را جزیی از مسیر زندگی یک شاعر می داند. اعتقادی که شاعر را فقط در یک حوزه خاص چهارچوب فکری محدود و خلاصه نمی کند.

شعر تضمین، غزل،سپید و نیمایی، قالب هایی است که این شاعر جوان، سروده هایی قابل توجه دارد. «عشق سوزان است»، آخرین اثر این شاعر در بازار کتاب شعر با استقبال چشمگیری روبرو شد و قطعه «چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی/چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی» مورد توجه قرار گرفت.

 دو غزلی که در ادامه می خوانید، سروده هایی آیینی درباره شهادت امیرالمومنین (ع) است.مهدی جهاندار در غزل دوم، به زیبایی و هنرمندی عظمت شب قدر را با بزرگی امام علی(ع) پیوند می زند.

یاعلی

یک کوچه غیرت ای قلندر تا علی مانده است
شمشیر بردارد هرآنکس با علی مانده است

دیشب تمام کوچه های کوفه را گشتم
تنها علی تنها علی تنها علی مانده است

ای ماهتاب آهسته تر اینجا قدم بگذار
در جزر و مد چاه، یک دریا علی مانده است

از خیل مردانی که می گفتند می مانیم
انگار تنها ابن ملجم با علی مانده است

ای مرد بر تیغت مبادا خاک بنشیند
برخیز تا برخاستن یک یا علی مانده است


کسی آن سوی حسینیه

کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ دلی
هی بگویم بعَلیّ ٍ بعلی ٍ بعلی

مطلعُ الفجرشب قدر، سلام تو خوش است
اُدخلوها بِسلام ٍ ابدیّ ٍ ازلی

اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس
تا الستانه و مستانه بگوییم بلی

همه قدقامتیان را به تماشا بنشان
تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی

کسی آنسوی حسینیّه نشسته است هنوز
همه رفتند شب قدر تمام است ولی

باز قرآن به سرش دارد و هی می گوید
بحسین بن علی ٍ بحسین بن علی