وظیفه ما درباره آگاهی دانشآموزان از مسائل جنسی
متأسفانه خانوادهها، کمترین توجه را به کادر آموزشی و اجرائی مدرسههای پولی دارند و بیشتر به تبلیغات این مدرسهها درباره امکانات رایانهای یا نمرههای آزمونی و کنکوری توجه میکنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/03/09 ساعت 13:05
یکی از رخدادهای تأسفباری که چند روز پیش در آموزشوپرورش ما رخ داد، سوءاستفاده جنسی یکی از کارکنان اجرائی یکی از دبیرستانهای پولی پسرانه منطقه 2 تهران از شماری از دانشآموزان بود. نکته مهمی که در همین آغاز یادداشت باید به آن اشاره کرد، این است که فرد متخلف، نه آموزگار رسمی آموزشوپرورش که نیرویی آزاد است.
مدرسههای پولی، در بهکارگیری نیروهای خود، دست بازی دارند و میتوانند از هر کسی که خودشان تشخیص میدهند یا از هر کسی که با مسئولان مدرسه آشناست، در بخش آموزش و بخش کارهای اجرائی مدرسه بهره بگیرند و آموزشوپرورش تقریبا هیچ نظارتی بر این افراد ندارد. این در حالی است که نهادهای جهانی آموزش بر این نکته بسیار تأکید دارند که در گستره آموزش، از کسانی استفاده شود که دورههای رسمی آموزشی را گذرانده باشند و برای کار در مدرسه، مجوز رسمی داشته باشند.
نکته دوم به این برمیگردد که متأسفانه خانوادهها، کمترین توجه را به کادر آموزشی و اجرائی مدرسههای پولی دارند و بیشتر به تبلیغات این مدرسهها درباره امکانات رایانهای یا نمرههای آزمونی و کنکوری توجه میکنند (درخور درنگ اینکه نمرههای آزمونی بالا در مدرسههای پولی، بیش از هر چیز به گزینش دانشآموز برمیگردد). کمتر دیده شده است که خانوادهای هنگام نامنویسی فرزندش، در پی شناخت جدی آموزگاران و کارکنان اجرائی مدرسه باشد و به این نکته دقت کند که نیروهای مدرسه، چه کسانی هستند و چه پیشینه کاری و آموزشیای دارند. در همین جا میتوان به مسئولیت خانوادهها در قبال آموزش جنسی بچههای خود اشاره کرد.خانواده باید از دوران کودکی، به فرزند خود بیاموزد که رفتار طبیعی انسان در گستره مسائل جنسی باید چگونه باشد و کودک نباید اجازه سوءاستفاده را به هیچکس دیگری بدهد. مدرسه نیز، در قبال مسائل جنسی مسئولیت دارد و باید آموزشهای بایسته را در اختیار بچهها بگذارد.
شوربختانه در ایران، برخی گمان میکنند که هر چه در زمینه مسائل جنسی کمتر سخن گفته و کمتر به بچهها، آموزش داده شود، جامعه از سلامت جنسی و روانی بیشتری برخوردار خواهد بود در حالی که آموزش مسائل جنسی (البته فراخور سن دانشآموز و فرهنگ جامعه) یکی از آموزشهای فراگیر در سیستمهای آموزشی پیشرو است.
اما نکته پایانی این یادداشت کوتاه به این برمیگردد که بیماری پدوفیلی (لذتبردن از عمل جنسی با کودکان) در همه جای جهان گسترده است. شوربختانه در ایران، آمار درست و دقیقی از این بیماران در دست نیست اما با توجه به آمارهای جهانی میتوان به برآوردی سه تا پنج درصدی رسید؛ یعنی سه تا پنج درصد بزرگسالان ایران به این بیماری مبتلا هستند. بیشتر بیماران مبتلا به پدوفیلی، قربانیان خود را از میان آشنایان خود انتخاب میکنند. همین مسئله ضرورت آشنایی بیشتر پدر- مادران و کودکان با سوءاستفادههای جنسی را بیشتر نشان میدهد. سوءاستفاده جنسی از کودکان، بیشتر در جاهایی رخ میدهد که مجریان قانون حضور ندارند و آگاهی و هوشیاریهای شخصی است که میتواند از رخدادن آنها جلوگیری کند.
منبع: روزنامه شرق
مدرسههای پولی، در بهکارگیری نیروهای خود، دست بازی دارند و میتوانند از هر کسی که خودشان تشخیص میدهند یا از هر کسی که با مسئولان مدرسه آشناست، در بخش آموزش و بخش کارهای اجرائی مدرسه بهره بگیرند و آموزشوپرورش تقریبا هیچ نظارتی بر این افراد ندارد. این در حالی است که نهادهای جهانی آموزش بر این نکته بسیار تأکید دارند که در گستره آموزش، از کسانی استفاده شود که دورههای رسمی آموزشی را گذرانده باشند و برای کار در مدرسه، مجوز رسمی داشته باشند.
نکته دوم به این برمیگردد که متأسفانه خانوادهها، کمترین توجه را به کادر آموزشی و اجرائی مدرسههای پولی دارند و بیشتر به تبلیغات این مدرسهها درباره امکانات رایانهای یا نمرههای آزمونی و کنکوری توجه میکنند (درخور درنگ اینکه نمرههای آزمونی بالا در مدرسههای پولی، بیش از هر چیز به گزینش دانشآموز برمیگردد). کمتر دیده شده است که خانوادهای هنگام نامنویسی فرزندش، در پی شناخت جدی آموزگاران و کارکنان اجرائی مدرسه باشد و به این نکته دقت کند که نیروهای مدرسه، چه کسانی هستند و چه پیشینه کاری و آموزشیای دارند. در همین جا میتوان به مسئولیت خانوادهها در قبال آموزش جنسی بچههای خود اشاره کرد.خانواده باید از دوران کودکی، به فرزند خود بیاموزد که رفتار طبیعی انسان در گستره مسائل جنسی باید چگونه باشد و کودک نباید اجازه سوءاستفاده را به هیچکس دیگری بدهد. مدرسه نیز، در قبال مسائل جنسی مسئولیت دارد و باید آموزشهای بایسته را در اختیار بچهها بگذارد.
شوربختانه در ایران، برخی گمان میکنند که هر چه در زمینه مسائل جنسی کمتر سخن گفته و کمتر به بچهها، آموزش داده شود، جامعه از سلامت جنسی و روانی بیشتری برخوردار خواهد بود در حالی که آموزش مسائل جنسی (البته فراخور سن دانشآموز و فرهنگ جامعه) یکی از آموزشهای فراگیر در سیستمهای آموزشی پیشرو است.
اما نکته پایانی این یادداشت کوتاه به این برمیگردد که بیماری پدوفیلی (لذتبردن از عمل جنسی با کودکان) در همه جای جهان گسترده است. شوربختانه در ایران، آمار درست و دقیقی از این بیماران در دست نیست اما با توجه به آمارهای جهانی میتوان به برآوردی سه تا پنج درصدی رسید؛ یعنی سه تا پنج درصد بزرگسالان ایران به این بیماری مبتلا هستند. بیشتر بیماران مبتلا به پدوفیلی، قربانیان خود را از میان آشنایان خود انتخاب میکنند. همین مسئله ضرورت آشنایی بیشتر پدر- مادران و کودکان با سوءاستفادههای جنسی را بیشتر نشان میدهد. سوءاستفاده جنسی از کودکان، بیشتر در جاهایی رخ میدهد که مجریان قانون حضور ندارند و آگاهی و هوشیاریهای شخصی است که میتواند از رخدادن آنها جلوگیری کند.
منبع: روزنامه شرق