چالههای پیش روی رسانه ملی
رسانهی ملی زیر دستگاه اکسیژن!
آیا رسانه ملی از چالههای خود درون چاه می افتد؟ چه کسی نجات دهنده آینده این رسانه در عصر تکثر رسانه است؟
رسانه ملی برای موفقیت در برابر تکثر رسانههای رقیب و در جهت گسترش ضریب نفوذ و تاثیرگذاری هرچه بیشتر، نیاز دارد تا رضایتمندی مخاطبان را افزایش دهد، برای این منظور میبایست کاستیهای این رسانه رفع و نقاط قوت آن تقویت شود.
باید توجه داشت، برای انجام رسالتهای آموزشی و مدیریت افکار عمومی و فرهنگسازی در این عصر، راهی جز بازنگری در رویکردها و روشهای جاری نیست هر چند؛ موانعی چون ساختار نیروی انسانی یا منابع مالی در بروز کاستیها و توسعه فعالیتها نقش اساسی دارد اما، توجه به زیربناها و شناسایی مشکلات ذیل آن، موردی است که به صورت مستقل و فارغ از مشکلات وابسته نیاز به توجه ویژه دارد.
رهبر معظم انقلاب نیز با اشاره به این روند میفرمایند: "شما بدانید که من در مواجههی با صدا و سیما همیشه موضع انتقادی دارم." و از این بیان، ضرورت بازنگری در عملکرد سیما، بر طرف کردن نواقص و تقویت رویکردهای مدیریتی آن را آشکارا در مییابیم.
در مطلب گذشته، بازنگری در زیرساختهای فنی، شیوههای مدیریت و رویکردهای محتوایی بهعنوان سه راهکار اساسی برای رفع کاستیهای رسانه ملی عنوان شد که در ادامه به مصادیق و مشکلات به شرح زیر میپردازیم:
در همین راستا نگاه به بستر اینترنت، انتشار و اطلاعرسانی از این طریق، آیپیتیوی ها، کیفیت ضبط تصاویر دیجیتال، تصویر سازی سه بعدی، فرستندههای دیجیتال، پوشش و سیگنال رسانی از مواردی است که در ارتقا زیر ساختها باید بدان توجه شود. البته رسانه ملی عزم خود را برای تغییر آغاز کرده و طبق گزارش معاون این سازمان، سامانه تلویزیون اجتماعی برای بهرهبرداری در رژی پخش، استودیوهای برنامه و پیش تولید، فرستنده دیجیتال تلویزیونی 6kw برای استقرار در ایستگاه پرقدرت تلویزیونی برج میلاد، طراحی و ساخت آنتن پارابولیک با کاربری ارتباط لینکهای مایکروویو پرسرعت بین مراکز و ایستگاههای فرستنده و تقویتکننده sspbku –band با توان 250 وات با کاربری استفاده در ارسال ماهوارهای از جمله این اقدامات است.
همزمان با تغییرات فناوری مفاهیمی چون دسترسی آزاد، هزینه کم، سرعت و گسترش اطلاعات، انعکاس رویدادها و تفسیرها متحول شده و نیاز است با ارتقا سخت افزاری و نرم افزاری، شیوه های مدیریت افکار عمومی نیز به روز شود.
بودجهی حدود 4 هزار میلیاردی هر چند در برابر برخی رسانه های رقیب زیاد نیست اما اعتبار کمی برای جریان ساز بودن و رسانه ای طراز انقلاب اسلامی داشتن نیست. سوال اینجاست چرا ماحصل این بودجه با جمعیت چند هزار نفری کارمندان، جذابیت و افزایش کیفیت نیست؟ برخی از رسانه های رقیب با ساختاری چابک تر، در جریان سازی و فرهنگ سازی و ترویج آسیبها گوی رقابت را از صدا و سیما ربوده اند بعنوان مثال تاثیر شبکه های ماهواره ای در فروپاشی خانواده ها و افزایش طلاق در مقابل برنامه سازی های رسانه ملی برای افزایش ازدواج و استحکام بنیان خانواده کاملا محسوس است، بسیاری از پرونده های قضایی از این تاثیر حکایت دارند؛ در همین راستا مدیریت بر منابع مالی و انسانی سازمان نیازمند بازنگری است.
این مهم درباره مصادیقی چون تعیین تکلیف تلویزیون خصوصی در ایران، مالکیت معنوی و کپی رایت، و قواعد نظارت و چهارچوب های محتوایی تولید محتوا اهمیت بسیاری دارد.
مسلما تغییر در فلسفه و کارکرد شورای نظارت، روش های نظارت و نحوه اثر گزارش های آنها از اولین گام ها در رفع کاستی ها و پیشرفت سازمان صدا و سیما است.
ادامه دارد ...
باید توجه داشت، برای انجام رسالتهای آموزشی و مدیریت افکار عمومی و فرهنگسازی در این عصر، راهی جز بازنگری در رویکردها و روشهای جاری نیست هر چند؛ موانعی چون ساختار نیروی انسانی یا منابع مالی در بروز کاستیها و توسعه فعالیتها نقش اساسی دارد اما، توجه به زیربناها و شناسایی مشکلات ذیل آن، موردی است که به صورت مستقل و فارغ از مشکلات وابسته نیاز به توجه ویژه دارد.
رهبر معظم انقلاب نیز با اشاره به این روند میفرمایند: "شما بدانید که من در مواجههی با صدا و سیما همیشه موضع انتقادی دارم." و از این بیان، ضرورت بازنگری در عملکرد سیما، بر طرف کردن نواقص و تقویت رویکردهای مدیریتی آن را آشکارا در مییابیم.
در مطلب گذشته، بازنگری در زیرساختهای فنی، شیوههای مدیریت و رویکردهای محتوایی بهعنوان سه راهکار اساسی برای رفع کاستیهای رسانه ملی عنوان شد که در ادامه به مصادیق و مشکلات به شرح زیر میپردازیم:
الف: بروز رسانی ساختارهای فنی
رسانهها همواره نیاز دارد تا برای ارتقا کمی و کیفی برنامههای خود، همزمان با توسعه تکنولوژی حرکت کند. رسانه ملی باید با توجه به سرعت تغییر در فناوریهای مرتبط؛ بستر تولید، انتشار و توزیع خود را بروز کند. البته مسئولین صدا و سیما اعلام کردهاند که سال 2020 ، نقطهای استکه صدا و سیما باید گامهای اساسی در حوزه فنی، زیرساخت و توسعه را به سرانجام برساند.در همین راستا نگاه به بستر اینترنت، انتشار و اطلاعرسانی از این طریق، آیپیتیوی ها، کیفیت ضبط تصاویر دیجیتال، تصویر سازی سه بعدی، فرستندههای دیجیتال، پوشش و سیگنال رسانی از مواردی است که در ارتقا زیر ساختها باید بدان توجه شود. البته رسانه ملی عزم خود را برای تغییر آغاز کرده و طبق گزارش معاون این سازمان، سامانه تلویزیون اجتماعی برای بهرهبرداری در رژی پخش، استودیوهای برنامه و پیش تولید، فرستنده دیجیتال تلویزیونی 6kw برای استقرار در ایستگاه پرقدرت تلویزیونی برج میلاد، طراحی و ساخت آنتن پارابولیک با کاربری ارتباط لینکهای مایکروویو پرسرعت بین مراکز و ایستگاههای فرستنده و تقویتکننده sspbku –band با توان 250 وات با کاربری استفاده در ارسال ماهوارهای از جمله این اقدامات است.
بیشتر بخوانید: |
همزمان با تغییرات فناوری مفاهیمی چون دسترسی آزاد، هزینه کم، سرعت و گسترش اطلاعات، انعکاس رویدادها و تفسیرها متحول شده و نیاز است با ارتقا سخت افزاری و نرم افزاری، شیوه های مدیریت افکار عمومی نیز به روز شود.
ب: به روز رسانی شیوه های مدیریت
محتوا و زیر ساخت صدا و سیما پیشرفت نمی کند مگر اینکه در روش های مدیریتی بازنگری شود. منظور از این مدیریت در همه ابعاد مالی، زیر ساختی، محتوایی و منابع انسانی می باشد. در نهایت امر نیز نتیجه این تغییر می بایست افزایش رضایتمندی مخاطبان باشد.بودجهی حدود 4 هزار میلیاردی هر چند در برابر برخی رسانه های رقیب زیاد نیست اما اعتبار کمی برای جریان ساز بودن و رسانه ای طراز انقلاب اسلامی داشتن نیست. سوال اینجاست چرا ماحصل این بودجه با جمعیت چند هزار نفری کارمندان، جذابیت و افزایش کیفیت نیست؟ برخی از رسانه های رقیب با ساختاری چابک تر، در جریان سازی و فرهنگ سازی و ترویج آسیبها گوی رقابت را از صدا و سیما ربوده اند بعنوان مثال تاثیر شبکه های ماهواره ای در فروپاشی خانواده ها و افزایش طلاق در مقابل برنامه سازی های رسانه ملی برای افزایش ازدواج و استحکام بنیان خانواده کاملا محسوس است، بسیاری از پرونده های قضایی از این تاثیر حکایت دارند؛ در همین راستا مدیریت بر منابع مالی و انسانی سازمان نیازمند بازنگری است.
شبکهها، نقطه قوت یا ضعف؟
رسانه ملی چند سال پیش احساس کرد برای مقابله با صدها شبکه ماهواره ای رقیب می بایست به صورت قارچ گونه شبکه های موضوعی خود را افزایش دهد اما این توسعه در کنار کمبود بودجه نتوانست منتج به جذابیت و کیفیت بیشتر شود و نتیجه آن بعد از چند سال حذف و ادغام آن شبکه ها شد و نشان داد که به جای ارتقای کمی شبکه ها، نیازمند افزایش کیفیت در همین چند شبکه موجود هستیم. می بایست توسعه های کمی و گزارش پر کن را از دایره فعالیت ها حذف کنیم.مدیریت جوانم آرزوست!
مدیریت رسانه ملی، سالیان مدیدی است که در دست نسل اول انقلاب است، ماحصل این مدیریت را در جایگاه فعلی این رسانه و میزان رضایتمندی مخاطبان می بینیم، شاید وقت آن باشد تا با سپردن مدیریت اجرایی این رسانه به نسل های جوان و متخصص پویایی و نوآوری را مهمان این رسانه کنیم. مدیریت جوان همراه خود انگیزه، مدیریت جهادی، چابکی و ریسک پذیری که نیاز امروز رسانه ما است را به همراه خواهد داشت. موردی که در دوره جدید مدیریت رسانه ملی آغاز شده و شبکه های پویا، افق، چهار و سه نسل جدید مدیران را به خود راه داده است این می تواند شروع دوران جدید و شیوه های نو در این سازمان باشد.قانون جامع و آیین نامههای کاربردی
در قانون اساسی، صدا وسیما به اندازه اصل 175 جا دارد. اساسنامه آن نیز بعد از تصویب در سال 62 تغییر خاصی به خود ندیده است. همچنین طرح قانون جامع صدا و سیما هم هنوز درگیر بروکراسی های اداری می باشد. این نابسامانی در قانون و آیین نامه های مرتبط در همه سطوح مدیریت، نظارت، تولید و انتشار محتوا مشاهده شده و رسانه ملی نیاز دارد تا برای بهره وری بهتر هر چه زودتر قانون جامع خود را دریافت و پیاده سازی کرده و آیین نامه های اداری خود را منطبق با تغییرات فنی و محتوایی به روز رسانی کند.این مهم درباره مصادیقی چون تعیین تکلیف تلویزیون خصوصی در ایران، مالکیت معنوی و کپی رایت، و قواعد نظارت و چهارچوب های محتوایی تولید محتوا اهمیت بسیاری دارد.
نقطه ضعفی به اسم شورای نظارت
نظارت بر صدا و سیما نقطه عطف مهمی است که می بایست محل شناسایی نواقص و رفع آنها باشد اما متاسفانه این شورا مانند بسیاری از شوراهای دیگر در کشور حالت فرمایشی و فانتزی دارد. تا به حال چند گزارش اساسی که منتج به تغییر در رویکردهای مدیریتی وارتقای کیفیت تولید برنامه ها شده باشد را مطالعه کرده و اثر آنها را دیده اید؟مسلما تغییر در فلسفه و کارکرد شورای نظارت، روش های نظارت و نحوه اثر گزارش های آنها از اولین گام ها در رفع کاستی ها و پیشرفت سازمان صدا و سیما است.
رصد و آیندهنگری فانتزی نیست؟
مدیریت یک سازمان اگر به حل و فصل مسائل اجرایی متوقف بماند، نمی توان آینده خوبی را برای آن سازمان متصور شد. در همین زمینه صدا و سیما نیاز دارد در کنار تقویت بنیان های نظارتی بر عملکرد روزانه خود، مدیریت آینده نگر را برای ارتقا جایگاه فعلی و به دست آوردن قدرت در عصر تکثر رسانه ای ایجاد کند. در این همین رابطه آینده شیوه های مدیریت، تولید محتوا و فناوری می بایست رصد و بومی سازی شود که این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و کارکرد هوشمند سازی در فرآیندهای رسانه و فناوری های نوین میباشد.ادامه دارد ...