تبیان، دستیار زندگی

ثمره ماه مبارک رمضان چیست؟

حجت الاسلام ماندگاری گفت: هر کس از ماه رمضان نهایت استفاده را ببرد، از نماز شب، تلاوت قرآن، سفره اطعام، روزه، دعا و نیایش، آنگاه تقوا را به او می دهند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماندگاری

متن زیر سخنان حجت الاسلام ماندگاری در برنامه سمت خداست که در ادامه می خوانید؛

پیامبر می فرماید: هر کس در غروب اول ماه رمضان زنده باشد کارت دعوتش به دستش رسیده است. بعضی ها فکر نکنند که فقط روزه دارها میهمان هستند. روزه هم یکی از سفره های این ماه است و همه ی مخلوقات عالم میهمان هستند. خدا این نور را حتی برای آنهایی که خواب یا مست هستند یا حیات حیوانی دارند پخش کرده است. حتی حیوانات هم از عطر رمضان استفاده می برند، هیچ کس استثنا نشده است. پیامبر می فرماید یا ایها الناس یعنی همه ی شما. خدا در این ماه همه را به میهمانی آورده است و جدا نکرده است. هرکس که قبل از ماه رمضان بیشتر بندگی خدا را کرده و بیشتر خودش را برای بندگی آماده کرده است سرش بیشتر بالاست. هر کس که برای بندگی آماده نشده باشد خودش خجالت می کشد. همه ی ما با امام زمان (عج) داریم وارد این میهمانی شدیم.

از  امام زمان (عج) بخواهیم برای ما که ما به طفیلی وجود ایشان در ماه رمضان نفس می کشیم کمک کند که پاک بشویم،به ایشان بگوییم اگر ما خراب باشیم برای شما خوب نیست، می گویند که شما که این قدر تمیز و پاک هستید چرا آنهایی که به طفیلی تو آمده اند، آلوده هستند؟

 برای تمام کسانی که گناه می کنند یک استغفار بکنیم و از امام زمان (عج ) بخواهیم که برای آنها استغفار کند. هنوز هیچ کس نمی داند که ماه رمضان چه خبر است و این چیزهایی که ما می گوییم از روایات است. پیامبر فرمودند که اگر بندگان خدا می دانستند که ماه رمضان چه خبر است از خدا می خواستند که همه ی سال رمضان باشد. رمضان را کسی نمی تواند توصیف کند و این ماه یک فرصت استثنایی است. شهر الرمضان الذی انزل فیه القرآن.

 می گویند که پیرمردی وارد بازار عطر فروش ها شد و تا بوی عطر به او خورد، غش کرد. همه تعجب کردند که مگر می شود کسی از بوی عطر حالش بد بشود. فردی که از شغل این مرد خبر داشت به آنها گفت که این مرد کود فروش است و بینی او با بوی کود آشناست با بوی عطر آشنا نیست. مقداری کود خشک آوردند و جلوی بینی او گرفتند و به هوش آمد. ما چقدر شامه ی خودمان را با بوی متعفن گناه آلوده کرده ایم که از بوی رمضان لذت نمی بریم. ممکن است که به شوخی بگویند که با ماه رمضان و ماه گرسنگی آمد!؟ باز ماه محدودیت آمد؟  ذائقه ی ما مادی و گناه شده است. پاداش ماه رمضان پاداش معنوی و اخروی و ظرفیتی است.

خدا یک ماه را ماه بندگی گذاشته است. یک سفره ی آن روزه است. یک سفره اش نماز شب است. ببینید که راجع به سحر خیزی چقدر آیه آورده است. در سوره ی اسرا می فرماید: خوش به حال آنهایی که در نیمه شب بیدار بشوند و سر به خاک بگذارند.

ماه رمضان فرصت بندگی است. ما برای بندگی شاخصه هایی داریم. یکی از شاخصه های بندگی این است که به خواب غفلت نرویم. گاهی خواب معمولی ما را در غفلت می اندازد. در روایتی از پیامبر سوال شد ابغض ما خلق الله؟  حضرت فرمودند: کسی که شب مثل یک مرده افتاده و روزش را به بطالت می گذراند. اولین شاخصه ی بندگی که در رمضان خیلی پررنگ است، این است که خواب نمانیم و باید وسط خواب در سحر بیدار بشویم.

اگر من یک ماه تمرین کنم و خوابم را نصف کنم و دو رکعت نماز بخوانم و سر به خاک بگذارم و خدا در سوره ی مزمل می فرماید که بلند شو و نخواب. در سحر سه تا قل هو الله بخوانید. در آیه می فرماید که تلاوت سحر چشم دل انسان را باز می کند. در سحر و نیمه شب جلوه های دنیا خاموش است. انسانها خواب هستند و چراغها خاموش است و زینت های دنیا خاموش است و چون خواب برادر مرگ است انسان یاد حشر قیامت می افتد. یاد مرگ انسان را از خواب بیدار می کند. کسانی که منکر خدا هستند منکر مرگ نیستند چون آن را می بینند.

قرآن می فرماید: آنهایی که نصف شب بیدار هستند. یک فرصت استثنایی رمضان سحرخیزی است، یکی نماز شب و یکی انس با قرآن است. سفره ی قرآن در رمضان پهن است. در فروشگاه و اداره می توانید در مواقع بیکاری قرآن بخوانید. یک فرصت آن روزه است.برای کسانی که سالم هستند مکلف هستند که روزه بگیرند. بچه هایی که به سن تکلیف رسیده اند، ضعف و بی حالی مجوز روزه خوردن آنها نمی شود مگر اینکه برای آنها ضرر داشته باشد که خدا می فرماید: نباید این افراد روزه بگیرند.

 مهم بندگی است. یک فرصت رمضان سفره های افطار است. بیایید از این فرصت های رمضان استفاده کنید. این فرصت طلبی زیباست. در این ماه خدا همه ی جنس ها را به قیمت بالا می خرد. شیطان هم در غل و زنجیر است. نفس کشیدن و خواب شما را عبادت قرار می دهم. خدا در روزه این تمرین را گذاشته است که ببینید ولی ننوشید و نخورید، سراغ قرآن هم برو، نصف شب بلند بشو، افطاری بده. اینها برای لعلکم تتقون است. می خواهیم در مورد تقوا در زندگی صحبت بکنیم. بعضی از ما انسانها حتما باید از بیرون ما را کنترل کند. اگر پلیس سر چهارراه نباشد چراغ قرمز را رد می کنیم و اگر مامور در اداره نباشد درست کار نمی کنیم. باید پلیس، ناظر، دوربین و حراست باشد تا من درست کار بکنم.

آیا می توان به تعداد هفتاد و پنج میلیون بازرس گذاشت؟  با ناظر بیرونی نمی توان کار را درست کرد زیرا می شود سر ناظر بیرون را کلاه گذاشت. تقوا یعنی خودکنترلی. خدا یک ماه را فرصت بندگی گذاشته است و می گوید که به تمام کارهایت هم چند برابر پاداش می دهم تا تو انگیزه پیدا بکنی و به این وادی تمرین بروی و روزه بگیری. رمضان مثل حج است و در احرام همسر انسان بر انسان حرام می شود. در موقع احرام نباید بوی خوش استشمام بکنی و صورتت را بخارانی. این دین می خواهد شما را بپروراند. خدا در مقابل این تمرینها به شما مضاعف پاداش می دهد.

بخاطر اینکه به این قدرت برسی و مدرک تقوا بگیری و دیگر به ناظر احتیاجی نداشته باشی که برای نماز تو را هُل بدهد. بیست سال پیش ماه رمضان بود، در شهری بودم. یک آقایی به من گفت که ما را به زور می آورند که پشت سرشما نماز بخوانیم. یکی گفت که ما وضو هم نداریم و روزه هم نیستیم. این نماز بخاطر رئیس اداره بوده است. موتور این فرد برای نماز خاموش است و یکی او را هل داده و به سر سجاده ی نماز آورده است. این به درد نمی خورد. من به آنها گفتم که چند روز به من فرصت بدهید که دین را به شما معرفی کنم، اگر موتور شما روشن شد که خوب است ولی اگر این اتفاق نیفتاد من می روم.

به لطف خدا و با برکت ماه رمضان آنها اصلاح شدند و بعضی از آنها که تابحال نماز نخوانده بودند در منزل نماز خوان شدند. تقوای یعنی اینکه برای واجبات کسی ما را هُل ندهد و برای محرمات کسی جلوی ما را نگیرد. الان برای بعضی از محرمات قانون اجتماعی است و بعضی ها بخاطر این قانون محرمات را انجام نمی دهند. بعضی مواقع در پروازهای خارجی وقتی از مرز ایران عبور می کنیم قیافه ها عوض می شود زیرا قانون برداشته می شود. این تقوا نیست.

تقوا یعنی اینکه من خودم برای نماز بلند بشوم نه اینکه کسی ما را بیدار بکند. آیا شده که من برای نمازصبح چند بار بلند بشوم که خواب نمانم؟  آیاشده که تقوا من را بیدار بکند؟  آیا شده که تقوا ترمز من بشود؟  دیگر در پشت چراغ قرمز مامور نگذارند و خودم، خودم را کنترل کنم. وقتی حس کردم که خدا به اندازه ی کافی جیب من را پر کرد، نباید بگذارم که اسراف بشود،باید آنرا انفاق کنم. حتما لازم نیست که زلزله بشود، احساسات من را تحریک بکنند تا من کمک بکنم.

خودم به این نقطه برسم که از دارائی هایم بدهم، در مصیبت ها صبر بکنم، این گواهینامه می شود. پس در این ماه رمضان هر کس از آن نهایت استفاده را ببرد، از نماز شب، تلاوت قرآن، سفره اطعام، روزه، دعا و نیایش، آنگاه گواهینامه ی تقوا را به او می دهند، موتور روشن می شود و او به سمت خدا می رود و انالله واناالیه راجعون می شود.


منبع : مهر
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.