قانون منع روزه خواری ناقض آزادی است یا اصلی عقلی؟
چرا باید روزه خواران جریمه شوند؟
قانون جریمه روزه خواران به جهت حفظ احترام اکثریت مردم جامعه که روزه دار هستند وضع شده است و تبعیت از چنین قانونی که حقوق اکثریت را تامین می کند و از طرفی حقوق اقلیت را هم تضییع نمی کند به هیچ وجه مخالف با آزادی انسان ها نیست.
در احکام اسلامی و به تبع آن قوانین جمهوری اسلامی بعضی از مسائل واجب مانند حجاب در قانون ایران اسلامی وجود دارند که مردم مکلف به رعایت آن ها به خصوص در اجتماع و مکان های عمومی هستند.
از جمله قوانینی که اجرای آن حاشیه های بسیاری داشته، منع روزه خواری در ملأ عام است. مردم حتی اگر نخواهند روزه بگیرند و یا نتوانند روزه بگیرند حق ندارند در انظار عمومی اظهار به روزه خواری کنند.
اما این موضوع به یک مسئله اختلاف برانگیز تبدیل شده است چون بعضیها این قانون و تعطیلی اغذیه فروشیها و یا جریمه و مجازاتهای مربوط به آن را منافی آزادی میدانند.اما آیا این قانون فقط در ایران اجرا می شود؟ و آیا قانون منع روزه خواری با آزادی انسانها منافات دارد؟
اعدام؛ مجازات روزهخواری در بعضی از کشور ها
قانون منع روزهخواری در ملأ عام و مجازات مجرمین در کشور های عربی و مسلمان متفاوت است. برخی از این کشور ها عرصه را آنقدر تنگ گرده اند که روزه خوار را اعدام میکنند و در برخی از کشور های دیگر به جریمه نقدی اکتفا می شود.[1] در جدول زیر می توانید به تفصیل مجازاتی را که هر کشور برای روزه خواری در نظر گرفته است مشاهده کنید:همچنین در کشوری مانند مالزی که چهل درصد جمعیتش اصلا مسلمان نیستند و نیز تمام بدنه دولت و حکومتش مانند ایران اسلامی نیست، در ماه رمضان به رستورانها اطلاعیه می دهد که به احترام این ماه غذا نفروشید و در صورت تخلف فروشندگان و یا روزه خواران شش ماه زندان و هزار رینگیت (یک میلیون تومان)[2] جریمه در نظر گرفته شده است.
اما جرم روزه خواری در ملأ عام، در ایران، طبق ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی جرم بوده وکسانی که اقدام به روزه خواری در ملا عام می کنند به 10 روز تا دو ماه حبس و یا 74 ضربه شلاق محکوم می شوند.
بنابراین اکثر کشورهای اسلامی برای مقابله با پدیده روزهخواری که موجب بی احترامی به ماه رمضان و تقدس روزه می شود تعزیرات مختلفی را در نظر گرفته اند و فقط ایران نیست که مردم را از خوردن در انظار عمومی منع میکند.
مجازات روزهخواری ناقض آزادی نیست
یکی از شبهات پیرامون قانون منع روزه خواری، این است که مردم در اصل پذیرش دین آزادند چه برسد به بخشی از آن مثل روزه؛ پس اجبار در این مسئله به منزله نفی آزادی است.اما اشکال کنندگان، به این توجه ندارند که در متن این قانون قید شده با کسانی که در ملا عام اقدام به روزه خواری کنند برخورد می شود. یعنی این حکم و این قانون مربوط به صحنه اجتماع است و در حقیقت مردم را مکلف به رعایت احترام روزهداران در اجتماع می کند؛ بنابراین اگر کسی در خانه خود و یا در جایی که مردم حضور ندارند و ملا عام محسوب نمیشود روزه را بخورد، هیچ کس حق تعرض به او را ندارد، حتی اگر عمدا اقدام به روزهخواری کرده باشد.
این قانون به جهت حفظ احترام اکثریت مردم جامعه که روزه دار هستند وضع شده است و تبعیت از چنین قانونی که حقوق اکثریت را تامین می کند و از طرفی حقوق اقلیت را هم تضییع نمی کند به هیچ وجه مخالف با آزادی انسان ها نیست.
اما نکته آخر اینکه قانون مقابله با روزه خواری نه تنها مخالف با آزادی نیست بلکه اصلی مسلم برای احترام به عقاید مردم دیندار است. یعنی حتی اگر قانونگذار این جریمهها را هم وضع نمی کرد عقل بشر می فهمید که باید احترام روزه داران را حفظ کند.
منشا قانون منع روزه خواری در اسلام
ممکن است برای کسی سوال پیش بیاید که این ماده قانونی بنابر چه مبنایی در فقه وضع شده است یا صراحتا این حد در اسلام معرفی شده و یا به جهت دیگری این حکم اجرا می شود. برای یافتن پاسخ این سوال به سراغ حجت الاسلام چیت سازیان رفتیم و ابعاد این مسئله را بررسی کردیم:چیتسازیان: بگذارید من یک حکم کلی بگویم؛ تنها حکم و مناط این قضیه قاعده "تعزیر" است. تعزیر در قرآن کریم هست، اما در روایات بیشتر آمده است. تعزیر در دست قاضی است و بین یک ضربه تا نود و نه ضربه شلاق می تواند باشد. حالا اگر کسی روزه اش را خورد، از باب تعزیر قاضی می تواند شخص را تأدیب کند.
وی درباره ثابت نبودن قانون 74 ضربه شلاق گفتند:
بستگی دارد روزهخوار در چه زمان و مکانی روزهخواری کند. به طور مثال اگر شب قدر اقدام کند یا در مسجد باشد و یا اینکه نوجوان روزهخواری کند یا پیر مرد همه اینها متفاوت است. یعنی با توجه به زمان و مکان روزهخواری یا فرد، سن و یا اینکه دفعه اولش است یا دفعه چندمش باشد، همه اینها به دست قاضی است و میتواند حکم متفاوت شود.
وی در ادامه درباره حکم اعدام ناشی از تکرار تعزیرات گفت: اگر چهار بار حکم تعزیر جاری شود، اما باز هم شخص مثلا تظاهر به روزه خواری کند، حکمش شدیدتر می شود.
بنابر این با توجه به اینکه روزه یکی از واجبات دینی و شعاور اسلامی است باید در جهت حفظ آن و احترام جایگاهش دقت کنیم.
جمهوری اسلامی نیز اگر تاکید بر منع روزی خواری دارد از همین جهت است چراکه انقلاب خود را پاسدار ارزش های اسلامی می داند.
نکته آخر اینکه اگر به آمار جرم و جنایت در ماه رمضان مراجعه کنیم، شاهد کاهش چشمگیر آن خواهیم بود؛ خب با این حساب اگر ماه رمضان و روزه داری همچنین تاثیر اجتماعی مثبتی دارد، عقل می گوید حتی اگر آن را قبول نداشته باشیم، باید این پدیده کاهش دهنده بزهکاری را حفظ کنیم.
پس توجه به برکات و آثار ماه رمضان شاید سختی های آن از جمله قانو منع روزه خواری را در نظر ماه راحت کند.
پی نوشت ها:
[1] باشگاه خبرنگاران جوان
[2] ایرنا