تبیان، دستیار زندگی

مرور اوج و فرود سریال‌ها در ماه مبارک رمضان

غروب سریال های رمضانی؟

سال‌هاست پخش سریال‌های رمضانی به یک قرار ثابت میان مخاطب و برنامه‌سازان تبدیل شده. در طول این سال‌ها نزدیک به 80 سریال از شبکه‌های مختلف سیما پخش شده که مرور این آثار نشان از محبوبیت بیشتر سریال‌های پخش شده در سال های دورتر و کم اقبالی در سال‌های اخیر دارد؛ با این اوصاف آیا سریال‌های رمضانی از نظر سوژه و کیفیت به نقطه پایان رسیدند؟ سریال‌هایی که این شب‌ها درحال پخش است تا اینجا چه قدر موفق بوده؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سریال خانه به دوش
 
اولین سریال مناسبتی سال هفتاد در همزمانی نوروز و ماه مبارک رمضان پخش شد و حالا فاصله کمی با یک تجربه سی ساله دارد. تا چند سال این دو مناسبت مهم در زمان مشترک بودند اما به مرور مسیرشان جدا شد و سال‌هاست هرکدام از این دو مناسبت تایم‌ طلایی سریال‌های مناسبتی تلویزیون را از آن خود کردند.

آغاز در دهه هفتاد، اوج در دهه هشتاد

حاصل این تجربه در سریال‌های رمضان اوج و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته. اگر بخواهیم این دوران را مرور کنیم دهه هفتاد به دلیل همزمانی نوروز و رمضان در سال‌های ابتدایی آن و وقفه در پخش سریال‌ها در دو سه سال پایانی این دهه، برای رسیدن به یک ملاک مشخص کافی نیست اما مطمئنا این دوران سرآغاز تولید سریال‌های مناسبتی است.

اما دهه هشتاد، اوج و شکوفایی سریال‌های مناسبتی اتفاق افتاد؛ با شروع این دهه سریال سازی وارد مرحله تازه‌ای می‌شود و نه تنها در ماه مبارک رمضان که از ایامی مانند نوروز هم سریال‌هایی ماندگار می‌ماند.
در دهه هشتاد رمضان‌های زیادی برگ برنده سریال‌ها از آن آثار کمدی است، سریال‌هایی که رضا عطاران و سعید آقاخانی از پیشتازان آن بودند. در فضایی دیگر «او یک فرشته بود» سریال‌های ماورایی را کلید زد، آثاری که جذابیت‌شان مخاطب را پیگیر داستان می‌کرد و حتی زمانی که به تکرار افتاد مخاطب خودش را داشت. دو سریال صاحبدلان (حسین لطیفی) و میوه ممنوعه (حسن فتحی) در میانه‌های این دهه در فضایی جدید دو داستان جدی را به تصویر کشیدند و نشان دادند می‌شود با پرداختی درست سراغ سوژه‌های سخت رفت. گمشگشته، پشت کنکوری‌ها، خانه به دوش، او یک فرشته بود، اغما، بزنگاه، در مسیر زاینده رود، جراحت و... از دیگر سریال‌هایی هستند که در طول دهه هشتاد پخش شدند و در زمان بازپخش همچنان مخاطب دارند.

بیایم به دهه نود؛ دورانی که سریال‌ها به مرور از تعدادشان کاسته و برخلاف اینکه از کاهش کمیت افزوده شدن بر کیفیت انتظار می‌رود اما اینجا نتیجه چیز دیگری شد. ابتدا سریال‌هایی که از رمضان سال 90 تا امروز پخش شده را مرور کنید:

سال 90: سقوط یک فرشته (بهرام بهرامیان) / سی‌امین روز (جواد افشار)/ پنج کیلومتر تا بهشت (علیرضا افخمی)/ سه دونگ سه دونگ/ شاهد احمدلو.

سال 91: چمدان (خسرو ملکان)/ خداحافظ بچه (منوچهر هادی)/ راز پنهان (فلورا سام)/ شاید برای شما هم اتفاق بیفتد (راما قویدل).

سال 92: دودکش (حسین لطیفی)/ خروس (سعید آقاخانی)/ مادرانه (جواد افشار)/ شاید برای شما هم اتفاق بیفتد (احمد معظمی، حسین فلاح و...).

سال 93: مدینه (سیروس مقدم)/ فاخته (محمود معظمی)/ هفت سنگ (علیرضا بذرافشان).

سال 94: پایتخت4 (سیروس مقدم)/ دردسرهای عظیم2 (برزو نیک نژاد)/ گاهی به پشت سر نگاه کن (مازیار میری).

سال 95: پادری (محمد حسین لطیفی)/ برادر (جواد افشار).

سال 96: نفس (جلیل سامان)/ زیر پای مادر (بهرنگ توفیقی).

نسبت به سریال‌های دهه هشتاد که بالاتر اشاره شد، کدام یک از این سریال‌ها در ذهن شما ماندگار شده و دیدن چند باره‌اش را انتخاب می‌کنید؟ چرا به مرور سریال‌های رمضان جذابیت سابق را ندارد و هرچه جلوتر می‌آید مخاطب را کمتر وادار به پیگیری می‌کند؟ از ابتدای سال نود سریال‌ها یا در سوژه و پرداخت ضعیف بودند یا اینکه با همان دست فرمان تکرار و کلیشه جلو آمدند.

ذائقه مخاطب سخت پسندتر از قبل شده، اما هنوز سوژه‌های تازه‌ای هست که کسی سراغش نرفته باشد. از طرفی قبل‌تر اگر داستان اجتماعی بود و تلخی داشت غالب سریال‌ها با آن درگیر نبودند، ضمن اینکه برای حال خوش مخاطب چاشنی لازم هم به آن اضافه می‌شد. اتفاقی که الان فقط بر پاشنه تلخی و عذاب مخاطب می‌چرخد. و یا قبلا درسریال‌ها درحد اشاره‌هایی کوتاه هم که شده نشانه‌هایی از ماه رمضان مثل سفره افطار و سحر می‌دیدیم که حتی اگر کمرنگ بود اما برای مخاطب رمضان دلنشین بود که از آن هم دیگر خبری نیست.


توقف سریال‌های کمدی

بیایم سراغ سریال‌های کمدی که همیشه طرفدار دارد. به گفته مدیران رسانه ملی از سال پیش سریال‌های کمدی به دلیل همزمانی ماه رمضان و روزهای عزاداری 14 و 15 خرداد حذف شد. اینکه بخاطر دو روز قرار باشد مخاطب سی شب غم ببیند خیلی منطقی به نظر نمی‌رسد. راهکار ساده‌ترش تدارک برنامه‌ای دیگر در این ایام است، مثل مینی سریال‌هایی که متناسب با ایام در شب‌های قدر پخش می‌شد.

عیار سریال‌ها در رمضان 97

اما رمضان امسال؛ سه سریال درحال پخش است: «سر دلبران» با نگاهی متفاوت سراغ زندگی روحانیون و نقش مسجد رفته. یک سوژه خوب و محترم؛ اما این اندازه شعار برای جذب مخاطب امروز جذابیت‌های لازم را دارد؟ در شبکه دو با حذف سریال «پدر» از کنداکتور سریال‌های رمضانی «بچه مهندس» به این باکس اضافه شد تا فضایی متفاوت و شاداب‌تر برای مخاطب داشته باشد، واقعا اینطور است؟ تا اینجا که حاصلش جز دلسوزی و اشک برای جواد (پسر بچه پرورشگاهی) چیز دیگری نبوده. در شبکه سه هم «رهایم نکن» آنقدر گرفتاری و غم برای شخصیت‌هایش تعریف کرده که هیچ تصویری از خوشی و امید نمی‌بینیم.

هرچند در مورد سریال‌های امسال هنوز برای قضاوت زود است اما تا اینجا که تقریبا یک سوم از کل داستان را پشت سر گذاشتیم، حاصلش چه بوده؟ چه قدر سرگرم شدیم؟ چه قدر حالمان خوب شد؟ مهمترین ضعف سریال‌ها تا اینجا کش دار بودن و کندی داستان است. داستان آنقدر کند پیش می‌رود که دیدن سریال 45 دقیقه‌ای را به سختی می‌شود به انتها رساند! و در کنارش اضافه کنید فضای تلخ و غمبار حاکم بر داستان را. مخاطب چرا باید این حجم از تلخی و استرس را برای رسیدن به یک پایان خوش تحمل کند؟ این فرمول آنقدر تکرار شده که مطمئنا این شب‌ها مخاطبان با دیدن تلخی‌های دو سریال «رهایم نکن» و «بچه مهندس» شاید غمگین شوند اما خوشبختانه این را هم می‌دانند که پایان داستان ولو در قسمت پایانی خوش است؛ آنچه مهم است حال ناخوشی است که بیننده در این سی شب دریافت می‌کند.

وقتی بعد از گذشت نزدیک به ده قسمت از سه سریال هیچ کدام آنطور که باید گُل نمی‌کند یعنی موفق نبودند، حتی اگر پایان خوشی داشته باشند.

حاصل نزدیک به سی سال تجربه این نیست

بعد از پیروزی انقلاب خیلی زود تولید برنامه‌های مناسبتی در رأس تولیدات تلویزیونی قرار گرفت و تا امروز ادامه داشته. برنامه‌هایی که در مناسبت‌های مهمی چون محرم و رمضان پخش می‌شود. اما سوال بزرگ اینجاست که چرا با گذشت این همه سال نه تنها هنوز به یک فرمول و راهکار مناسب نرسیدیم بلکه متاسفانه بعد از گذر از یک دوره اوج که در سال‌های دهه هشتاد رقم خورد با یک ثبات و حتی سیر نزولی در حرکت هستیم. ضعف تلویزیون در تولید برنامه‌های مناسبتی بحثی مفصل است و فرصتی دیگر می‌طلبد اما این قاعده در مورد سریال‌ها هم صدق می کند.

آزمون و خطاهای سریال سازی در این مسیر آنقدر دست پر هست که بشود با کمی تلاش به ذائقه مخاطب و فرمول موفقیت رسید. در مورد سریال‌های نوروزی این موفقیت تا حدودی پر رنگ تر بوده اما در مورد سریال‌های رمضانی اینطور نیست. مخاطب همچنان خواهان دیدن سریال و بیشتر پیگیر سریال های مناسبتی در ایامی مانند نوروز و رمضان است. پس باید از این فرصت استفاده کرد. مطمئنا سوژه‌ها تمام نشده، برنامه سازان هم خسته نشدند اما تلویزیون و مدیرانش نیاز به بازنگری دارند؛ از سفارش‌های تولید گرفته تا اهدافی که دنبال می‌کنند.