"توسعه بدون عدالت" ارمغان دانشگاه هاروارد برای ایران
هارواردیها درصدد بودند تا مانیفیستی برای توسعه کشورهای جهان سوم تدوین کرده تا بتوانند ضمن پاسخ گویی به برخی از نیازهای آنها، این کشورها را از افتادن به دامان بلوک شرق محفوظ بدارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1397/03/03
سازمان برنامه که در سال ۱۳۲۷ راهاندازی شد، وظیفهاش برنامهریزی و نظارت توسعهای و راهبردی نظام اقتصادی و اجتماعی کشور بود. این سازمان با ورود نیروهای جوان عمدتا تحصیل کرده در آمریکا در سالهای اواسط دهه 30 و در طول برنامه هفت ساله دوم عمرانی عملا به سرپل رسوخ تفکر جدید امریکایی در حوزه توسعه در ایران تبدیل شد. این تفکر مهمترین اولویت خود را ایجاد تحول ساختاری در ایران از طریق طراحی و تدوین مدل جدیدی از برنامهریزی در برنامه سوم عمرانی قرار داد. الحاق افرادی مانند خداداد فرمانفرمائیان، رضا مقدم به کادر سازمان برنامه و بودجه و ایجاد دفاتر اقتصادی و برنامهریزی به همت مشاوران اعزامی هاروارد به توسعه بیشتر نفوذ تفکر آمریکاییها در ایران انجامید.
تفکر هاروادیها
اما تفکر هاروادیها چه بود؟ شیوههای تحقق این تفکر چگونه ممکن بود؟ و آنها در راستای تحقق تفکر خود چه اقداماتی انجام دادند؟ یکی از تفکرات اینها امکان رشد کشورهای جهان سوم از روشهایی غیر از راههای شوروی بود. در واقع هارواردیها درصدد بودند تا مانیفیستی برای توسعه کشورهای جهان سوم تدوین کرده تا بتوانند ضمن پاسخ گویی به برخی از نیازهای آنها، این کشورها را از افتادن به دامان بلوک شرق محفوظ بدارند.این افراد اعتقاد داشتند، شرط رسیدن به رفاه اجتماعی، پیشرفت اقتصادی است. این مسئله با ایجاد بنگاههای اقتصادی به منظور تامین نیازهای داخلی، اصلاحات ارضی به منظور تامین نیروی انسانی مورد نیاز صنایع و ایجاد طبقهای مصرف کننده برای محصولات کارخانهها، ایجاد بانکها و موسسات مالی به منظور تامین سرمایه مورد نیاز صنایع، میسر میشود.
هارواردیها به دلیل اینکه اقتصاد ایران را سنتی و مبتنی بر کشاورزی میدانستند اعتقاد داشتند گذر از اقتصاد سنتی نیازمند اصلاحات ارضی است از این رو شاه را ترغیب میکردند این مسئله را زودتر به جریان بیندازد. هارواردیها اعتقاد داشتند تا زمانی اقتصاد ایران سنتی است، امکان انباشت سرمایه در این کشور فراهم نبوده و در نتیجه هیچ تغییر اجتماعی روی نمیدهد.
با این حال آنها به دلیل اینکه طبقه سرمایهدار در ایران را ضعیف ارزیابی کرده و براساس برآوردها سود تجارت در ایران را بیشتر از تولید ارزیابی می کردند اعتقاد داشتند که باید بانکها با دادن وام با بهره اندک از صنایع حمایت کنند تا امکان عبور ایران از اقتصاد سنتی به صنعتی فراهم شود.
هرچند این مسئله در آن زمان به عنوان امری مثبت و گامی در راستای توسعه صنعتی ایران ارزیابی شد اما به دلیل اینکه این نوع تفکر بنیان تامین مالی بنگاههای تولیدی را بر اساس تامین سرمایه از سوی بانکها قرار داده بود، این موضوع سبب شد تا در دهههای آینده تداوم فعالیت واحدهای تولیدی این بنگاهها به تزریق نقدینگی وابسته شود. بدین ترتیب این بنگاهها به دنبال افزایش بهرهوری و کاهش هزینه تمام شده تولید نرفتند و در نتیجه تولیدات آنها قابلیت رقابت با نمونههای خارجی را در بلندمدت از دست داد و یا اینکه هزینه تمام شده آنها به مراتب بالاتر از نمونه خارجی شد.
چگونگی تسلط هاروادیها بر اقتصاد ایران
اواخر دهه 20 و اوایل دهه 30 را میتوان به عنوان سرآغاز تسلط هارواردیها بر اقتصاد ایران عنوان کرد. در واقع انتصاب ابتهاج که از دانش اموختگان امریکا بود، به ریاست سازمان برنامه نقطه شروع تسلط این طیف بر نظام برنامهریزی کشور بود. ابتهاج در ابتدای انتصابش تلاش کرد تا با استخدام هارواردیها و دانش آموختگان امریکایی در این سازمان، تسلط خود را بر امور برنامهریزی کشور افزایش دهد. به عنوان مثال او فریدون معتمد وزیری را به عنوان رئیس کارگزینی استخدام و سپس بعد از او افرادی مانند سیروس غنی را به استخدام در آورد.ابتهاج با توجه به علاقهاش به هارواردیها در سال 1337 اقدام به ایجاد دفتر اقتصادی و دفتر فنی سازمان برنامه و دعوت از گروهی مشاوران هاروارد برای ارزیابی برنامه دوم و تدوین برنامه سوم نمود. گروه مشاوران هاروارد به دلیل ناآشنایی با محیط فرهنگی ایران و پیروی از تز اقتصاد خطی نتوانست الگوی موفقی برای برنامه سوم توسعه ارایه دهد. از این رو در انتهای برنامه سوم توسعه شاهد افزایش نقش دولت در اقتصاد، رشد شکاف اجتماعی و افزایش جمعیت بیکار در کشور بودیم.
البته خود تیم مشاوره هاروارد براین مسئله صحه گذاشته و ناآشنایی با ایران را یکی از دلایل ناموفق بودن عملکرد خود ارزیابی میکنند. این گروه در این باره گزارش داده که «ما در برنامهریزی با ایرانیها اختلاف داشتیم. آنها میگفتند باید تحول اجتماعی صورت بگیرد تا اقتصاد رشد کند و ما معتقد بودیم که این درست نیست و ما با همان تحولات اقتصادی، میتوانیم ایران را به رشد اقتصادی برسانیم.»
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، مقاله توسعه بدون عدالت