تبیان، دستیار زندگی

خطیبی که تا آخرین لحظه عمرش مطالعه کرد

مرحوم فلسفی همواره برای مبارزه با افکار غیر اسلامی و پاسخ به شبهات، در صحنه حاضر بود و با سلاح استدلال و برهان، به رویارویی علمی با افکار غیر اسلامی می‌پرداخت و همیشه هم موفق می‌شد/ می‌گفت: مبلّغ دین باید از دستاوردهای علمی بشر استفاده کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
رحمانی همدانی

 
مطلب پیش رو مصاحبه ای است با مرحوم حجت‌ الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد رحمانی همدانی، درباره منش اجتماعی و تبلیغی مرحوم آقای فلسفی (ره)؛

از نظر جنابعالی کدام‌ یک از ویژگی‌های اخلاقی مرحوم فلسفی برجستگی خاصی داشتند و شما ایشان را بیشتر با کدام یک از خصلت‌های اخلاقیشان به یاد می‌آورید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. فکر می کنم باید به این نکته اشاره کنم که ایشان هیبت و وقار خاصی داشت و لذا افراد از هر گروه و طبقه‌ای که بودند، دقیقاً می‌دانستند باید در محضر ایشان حدود اخلاق را رعایت کنند و از هر نوع بی‌ مبالاتی و بی‌ ادبی بپرهیزند، مخصوصاً ایشان نسبت به غیبت کردن حساسیت خاصی داشت و همواره تکرار و تأکید می‌کرد: راضی نیستم چه در زندگی و چه پس از مرگم در مجالس روضه‌ای که در خانه‌ام برگزار می‌شوند، کسی غیبت کند! ویژگی دیگر ایشان دستگیری از ضعفا و مستمندان و تلاش برای حل مشکلات حاجتمندان بود. این را تمام کسانی که با ایشان آمدوشد داشتند، ازنزدیک دیده اند.

سخنان و خطابه‌های مرحوم فلسفی همواره آمیخته به نکات جدید و بدیع بود. این توانایی از کدامین خصال ایشان برمی‌آمد؟

ایشان همواره مثل طلبه‌ای که در آغاز راه است، مشغول مطالعه و تحقیق بود. معمولاً چه در حوزه و چه در دانشگاه، افراد وقتی از نظر علمی به سطح خاصی می‌رسند، خود را از مطالعه و پرسش مستغنی می‌بینند و همواره از ذخایر علمی دوران تحصیل استفاده می‌کنند، اما مرحوم فلسفی تا آخرین لحظه زندگی مشغول مطالعه و تحقیق بود و مطالعه مهم‌ترین مشغولیت ایشان بود. اواخر عمرشان بود و در بیمارستان بستری بودند. پزشکان به ایشان استراحت مطلق داده بودند، با این حال موقعی که برای عیادت ایشان به بیمارستان رفتم، با همان حالت کسالت یک ساعت با من بحث علمی کردند. در سالهای پایانی عمر، دید ایشان ضعیف شده بود و نمی‌توانستند مطالعه کنند و با اندوه خاصی می‌گفتند: «از خدا مرگم را خواسته‌ام، چون فایده ندارد که زنده بمانم و نتوانم مطالعه کنم!».
همین استمرار در مطالعه و تحقیق سبب می‌ شد سخنرانیهای ایشان مشحون از نکات بدیع و جالبی در باره معانی آیات قرآن و روایت‌ها باشد. انصافاً در مقام تحلیل و تشریح برخی از آیات و روایات، ذوق و هوشمندی کم‌نظیری داشت و مقایسه‌ها و دسته‌بندیهایی را انجام می‌داد که حتی برای اهل علم  ــ‌ که خود سالها تبلیغ دینی کرده بودند ــ‌ تازگی داشت.
 

یکی از چهره‌هایی که برای مبارزه با افکار انحرافی و غیر اسلامی، همواره در میدان حضور داشت، مرحوم فلسفی بود. در حالی که شخصیتهایی که در آن شرایط دشوار، به این مصاف سخت بپردازند، چندان زیاد نبودند. از این رویکرد ایشان، چه خاطراتی دارید؟

همین‌طور است. مرحوم فلسفی همواره برای مبارزه با افکار غیر اسلامی و پاسخ به شبهات، در صحنه حاضر بود و با سلاح استدلال و برهان، به رویارویی علمی با افکار غیر اسلامی می‌پرداخت و همیشه هم موفق می‌شد. ایشان اعتقاد قلبی داشت که یک مبلغ دین، همواره باید در جریان آخرین رویدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه خود و جامعه بشری باشد و از دستاوردهای علمی و فکری بشر استفاده کند. انصافاً هم خود ایشان به بهترین نحو ممکن این توصیه را به کار می‌بست و در کتابخانه شخصی ایشان انواع و اقسام کتاب‌هایی را ــ  که ظاهراً به علوم و معارف دینی ربطی ندارند، اما ایشان در عین حال خود را از مطالعه آنها بی‌نیاز نمی‌دید ــ  می‌توان مشاهده کرد.

نگاه تحلیلی و محققانه ایشان، سبب می‌شد پیوسته خصلت پژوهشگری را در اهل علم و تحقیق تقویت و تشویق کند و با آنکه برای اهل علم و علما احترام ویژه‌ای قائل بود، اما تأکید خاصی بر تحلیل و نقد آراء آنها، حتی بزرگان این عرصه داشت. بنده داشتم کتابی در باره حضرت فاطمه‌زهرا(س) می‌نوشتم و می‌خواستم در آن، نقدی بر یکی از دیدگاههای شهید آیت الله مطهری(رضوان الله تعالی علیه) بنویسم، اما قبل از نگارش، با مرحوم فلسفی در این باره صحبت کردم. ایشان از من خواستند تا چند روزی در این باره فکر کنند. بعد به من گفتند: « در باره نکته‌ای که بر آن نقد دارید، فکر کردم و با شما هم‌نظر هستم، بنابراین خوب است نقد خود را بنویسید تا دیگران هم در باره آن بیندیشند و با شما بحث کنند».

مرحوم فلسفی در فن بلاغت کم‌نظیر و شاید بی‌نظیر بود. شما عناصر این بلاغت را چه می‌دانید؟

بله، ایشان به مسئله بلاغت در خطابه بسیار توجه داشت. بلاغت در واقع سخن گفتن متناسب با حال و فهم و درک مخاطبان است. در میان عناصر تشکیل‌دهنده بلاغت، به نظر من توجه به شرایط زمانی و مکانی از همه مهم‌تر است و مرحوم فلسفی در تشخیص این دو عنصر، به‌ راستی استاد بود و به همین علت هم سخنرانیهایش بسیار تأثیرگذار و همه‌ فهم بودند. گذشته از این، گستره واژگان و سواد ادبی، باعث می‌شد ایشان بهترین و مناسب‌ترین واژه‌ها را با توجه به سطح مخاطبان انتخاب کند.

 
 و سخن آخر؟
به نظر من شخصیتهایی چون ایشان که ذوالابعاد باشند بسیار نادرند و وجودشان مغتنم است. ایشان در خطابه و بلاغت مبدع و بانی سبک و شیوه بسیار ارزشمندی است که مطالعه و دقت در ابعاد آن می‌تواند برای تمام خطبا و وعاظ راهگشا و مفید باشد. ایشان شخصیت بسیار ارجمندی بود و بعید است به این زودی خطیبی چنین جامع‌الاطراف و ذوالابعاد پدید بیاید.

منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.