تبیان، دستیار زندگی

امام زمان(عج) کی خواهد آمد؟

وقت ظهور دقیقا معلوم نیست و در هر زمانی محتمل است، نتیجه‌اش حالت آماده‌باش دائمی است که آثار تربیتی فراوان دارد چون اگر تاریخ تعیین می‌شد، هرگاه زمانش دور بود همگان در غفلت و غرور و بی‌خبری فرو می‌رفتند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
امام زمان



ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت "رهبر موعود" عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.

ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.

همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!

ائمه معصومین(ع) همواره در پاسخ به این پرسش که حضرت حجت کی ظهور می‌کند سکوت اختیار می‌کردند و علم آن را ویژه پروردگار می‌دانستند؛ ولی کسانی یافت شده‌اند که در جواب احساسات پاک منتظران به بیاناتی خلاف واقع روی آوردند. با سیری کوتاه در بوستان معطر کلام ائمه اطهار(ع) می‌توان مضمون روایات مربوط به وقت ظهور حضرت مهدی(ع) را این‌گونه دسته‌بندی کرد:

1- علم و آگاهی از زمان ظهور، ویژه پروردگار متعال است.
2- ممکن است این آگاهی با اراده الهی در اختیار معصومان(ع) قرار گرفته باشد.
3- همواره ائمه دین مردم را از تعیین وقت ظهور پرهیز داده، به تکذیب وقت‌گذاران امر کرده‌اند.
4- وقت ظهور غیرقابل پیش‌بینی و امر ظهور ناگهانی خواهد بود.
5- وقت ظهور همانند خود ظهور از اسرار الهی است؛ ولی در برخی روایات پاره‌ای از اسرار و محدوده‌های آن ذکر شده است.
6- نحوه ‌آگاه شدن خود حضرت به هنگام ظهور متفاوت ذکر شده است.

روایات دسته نخست که علم به زمان ظهور را ویژه خداوند دانسته، بسیار است. برای نمونه توجه به موارد زیر سودمند می‌نماید:

وقتی شاعر پرآوازه شیعه دعبل خزاعی در محضر هشتمین آفتاب آسمان ولایت شعری نیک خواند و سخن را با اشاره به قیام واپسین پیشوای شیعیان به پایان برد، سرشک از دیدگان آن امام همام جاری شد و فرمود: «یا خزاعی نطق روح‌القدس علی لسانک بهذین البیتین فهل تدری من هذا الامام و متی یقوم؛ ای خزاعی، گویا روح‌القدس از لبانت با این دو بیت سخن گفت. پس آیا می‌دانی این امام کیست و کی قیام خواهد کرد؟»

سپس حضرتش به معرفی امام منتظر پرداخت و این گونه ادامه داد: «و اما متی فاخباره عن‌الوقت فقد حدثنی ابی عن ابیه عن آبائه(ع) ان النبی صلی‌الله علیه و آله قیل له یا رسول متی یخرج القائم من ذریتک؟ فقال(ع): مثله الساعهًْ التی«لایجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی‌السموات و الارض لا تاتینکم الا بغتهًْ(1 و 2) و اما اینکه چه زمانی ظهور خواهد کرد؟ پدرم از پدرش و ایشان از پدرانش نقل کرد که وقتی به پیامبر اکرم(ص) گفته شد قائم از فرزندانت کی ظهور خواهد کرد؟ آن حضرت در جواب فرمود: مثل ظهور او همانند برپایی زمان قیامت است که خداوند درباره آن فرمود: «هیچ‌کس جز او نمی‌تواند وقت آن را آشکار سازد. در آسمان‌ها و زمین، سنگین است.»

همین مطلب را آن امام غایب نیز این‌گونه یادآور شده است: «و اما ظهور الفرج فانه الی‌الله تعالی ذکره و کذب الوقاتون.» (3)

از این دو روایت و روایات دیگر در این باره به روشنی می‌توان دریافت که زمان آغاز ظهور یکی از اسرار الهی است و دست اندیشه بشر از رسیدن به آن بسی کوتاه است. اما اینکه آیا در اختیار پیامبر و ائمه(ع) قرار گرفته است یا خیر؟ به نظر می‌رسد، حتی آن حضرات(ع) نیز از علم دقیق زمان ظهور بی‌اطلاع هستند. به دو دلیل: یکی همان فرمایش پیامبر اکرم(ص) که زمان ظهور را همانند زمان قیامت از علوم ویژه خداوند دانسته، به آیه شریف استشهاد فرمود. با مراجعه به بخش پایانی آیه «یسئلونک کانک حفی عنها قل انما علمها عندالله؛ از تو سوال می‌کنند، چنانکه گویا تو از زمان وقوع آن باخبری، بگو: علمش تنها نزد خدا است»- می‌توان نتیجه گرفت آن پاکان نیز از علم دقیق زمان ظهور اطلاع نداشتند.

تاکید امامان بر تکذیب وقت‌گذاران

با این فرض که حتی ائمه معصومین(ع) از زمان ظهور بی‌اطلاع بوده‌اند می‌توان دریافت که چرا روایات فراوانی شیعیان را به تکذیب وقت‌گذاران توصیه فرموده است. برخی از این روایات عبارت است از:

1- رحمان بن کثیر می‌گوید: مهزم بر حضرت صادق(ع) وارد شد و گفت: فدایتان شوم مرا از زمان امری که منتظر آن هستیم(ظهور حضرت مهدی(عج)) خبر دهید. آن حضرت فرمود: «یا مهزم کذب الوقاتون». (وقت‌گذاران دروغ می‌گویند) (4)

2- فضیل بن یسار از حضرت باقر(ع) درباره زمان ظهور پرسید. امام(ع) فرمود: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون.»(5) از جمله ادله محکم بر نامعلوم بودن وقت ظهور روایات فراوانی است که حادثه ظهور را ناگهانی ذکر کرده است. برخی از این روایات چنین است.

الف) اصلاح شدن امر ظهور یک شبه است.

حوادث بزرگ نیازمند مقدمات فراوانی است؛ اما درباره بزرگترین حادثه نظام هستی و برقراری حکومت عدل جهانی، خداوند تمام قدرت خویش را به نمایش می‌گذارد و تمام مقدمات را در یک شب فراهم می‌آورد. علی(ع) فرمود: قال

رسول‌الله(ص): المهدی منا اهل البیت یصلح الله له امره فی لیلهًْ؛ مهدی از ما اهل بیت(ع) است که خداوند امر ظهورش را در یک شب اصلاح می‌فرماید.» (6)

بی‌تردید فراهم شدن یک شبه و ناگهانی با تعیین وقت قبلی سازگار نیست.

ب) آمدن ناگهانی

همان‌طور که اشاره شد، ظهور حضرت مهدی در کلام پیامبر(ص) به قیامت تشبیه شده و در همان آیه مورد استشهاد، ناگهانی بودن از ویژگی‌های زمان رستاخیز است که خداوند می‌فرماید: «... لاتاتیکم الا بغتهًْ؛ و جز به طور ناگهانی به سراغ شما نمی‌آید.»

ج) آمدن چون شهاب فروزان

از جمله تشبیهاتی که معصومان(ع) برای ظهور حضرت مهدی(عج) کرده‌اند، تشبیه ظهور حضرت مهدی به شهاب ‌سنگ فروزان است. پرواضح است که آشکار شدن شهاب، غیرقابل پیش‌بینی و ناگهانی خواهد بود. امام باقر(ع) پس از بیان غیبت حضرت مهدی(عج) فرمود: ثم یبدوکالشهاب الوقاد؛ سپس همانند شهابی آتشین آشکار خواهد شد.» (7) همین تشبیه از طرف پیامبر اکرم(ص) نیز به این بیان ذکر شده است: «فعند ذلک یقبل کالشهاب الثاقب...»(در آن هنگام چون شهابی آتشین ظاهر می‌شود)(8)

ویژگی‌های زمان ظهور

البته آنچه مورد اشاره قرار گرفت، بدان معنا نیست که هیچ‌یک از جزئیات زمان ظهور بیان نشده بلکه در روایات معصومان(ع) بخشی از مطالب زمان ظهور آشکارا ذکر گردیده است؛ برای مثال شماری از ویژگی‌های آن واقعه بزرگ چنین است:

1- روز ظهور با جمعه مصادف خواهد بود.
امام صادق(ع) فرمود: «ویخرج قائمنا اهل البیت یوم الجمعه؛ (9) قائم ما اهل بیت در روز جمعه ظهور خواهد کرد.»

2- روز ظهور با روز عاشورا مصادف خواهد بود.
امام باقر(ع) درباره عاشورا فرمود: «...و هذا الیوم الذی یقوم فیه القائم(10)؛ و این روز عاشورا روزی است که قائم(ع) در آن قیام خواهد کرد.»

3- سال ظهور فرد است.
امام صادق(ع) فرمود: «لایخرج القائم الا فی وتر من السنین...(11)؛ قائم(عج) ظهور نخواهد کرد مگر در یکی از سال‌های فرد.»

البته جز موارد یاد شده محدوده‌های دیگری نیز برای زمان ظهور ذکر شده که هیچ‌یک به معنای تعیین زمان نیست.

اما اینکه خود حضرت مهدی(عج) چگونه از فرا رسیدن زمان ظهور آگاه می‌شود، بیانات متفاوت است. برخی بر این دلالت دارد که خداوند با الهام بر قلب مقدس آن حضرت وی را از زمان ظهور آگاه می‌سازد.(12) بر اساس روایاتی دیگر، خداوند شمشیر آن حضرت را به زبان آورده، از آن طریق زمان ظهور را اعلام می‌دارد. (13) در روایاتی نیز آمده است: پرچمی که آن حضرت هنگام قیام در دست خواهد داشت به قدرت و اذن الهی برافراشته شده، حضرت مهدی را از آغاز ظهور مطلع می‌سازد(14) البته جمع بین همه این موارد نیز ممکن است.

در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که از جمله علل مخفی بودن زمان ظهور را می‌توان دو مورد زیر بیان کرد:

1- با مخفی بودن آن، نوعی آزادی عمل برای همگان پیدا می‌شود. از سوی دیگر، چون وقت آن دقیقا معلوم نیست و در هر زمانی محتمل است، نتیجه‌اش حالت آماده‌باش دائمی است که آثار تربیتی فراوان دارد؛ چرا که اگر تاریخ تعیین می‌شد، هرگاه زمانش دور بود همگان در غفلت و غرور و بی‌خبری فرو می‌رفتند و هرگاه زمانش نزدیک بود، ممکن بود آزادی عمل را از دست داده، اعمالشان جنبه اضطراری پیدا کند.

2- از آنجا که یکی از حکمت‌های غیبت حضرت مهدی(ع) بیم از کشته شدن به دست دشمنان است، تعیین دقیق وقت ظهور با آن حکمت منافات خواهد داشت و یقینا دشمنان برای نابودی آن حضرت آماده خواهند شد.
کوتاه سخن اینکه با معین بودن وقت دیگر انتظار معنایی نخواهد داشت.

پی‌نوشت:
1- اعراف(7): 187.
2- عیون اخبارالرضا(ع)، شیخ صدوق، ج2، ص 266.
3- کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص 290.
4- الکافی، کلینی، ج1، ص 368.
5- الکافی، ج1، ص 368؛ کتاب الغیبهًْ، ص 425.
6- کمال‌الدین، ج1، ص 152.
7- کتاب الغیبهًْ، ص 159، کمال‌الدین، ج1، ص 324.
8- کمال‌الدین، ج1، ص 287.
9- الخصال، شیخ صدوق، ج2، ص 394.
10- تهذیب‌الاحکام، شیخ طوسی، ج4، ص 300.
11- روضهًْ‌الواعظین، محمدبن حسن فتال نیشابوری، ص 263؛ کتاب الغیبهًْ، 453.
12- ر.ک: رجال‌کشی، محمدبن عمرکشی، ص 192؛ کتاب الغیبهًْ، ص 164.
13- ر.ک: کفایهًْ‌الاثر، علی‌بن محمدخزاز قمی، ص 266؛ کمال‌الدین، ج 1، ص 155.
14- ر.ک: الخرایج و الجرایع، قطب‌الدین راوندی، ج2، ص 550؛ عیون‌الاخبار الرضا(ع)، ج1، ص 63.


 منبع : ابنا
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.