کتابی که تحت تاثیر نظریات روانشناسی یونگ نوشته شده است
پیوند اسطوره، روان آدمی و زندگی
کتاب «بزرگ بانوی هستی؛ اسطوره، نماد، صور ازلی» نوشته گلی ترقی حاوی 9 مقاله است که تحت تأثیر نظریات روانشناسی یونگ نگاشته شدهاند.
وجه مشترک این مقالات کتاب «بزرگ بانوی هستی» رابطه میان مفهوم اسطوره و روان آدمی و زندگی اوست. اسطوره به عالم کشف و شهود و نزدیکی انسان و طبیعت بازمیگردد. اسطورهها نمایانگر روان ناآگاه آدمی و نیازهای خفتهی او هستند. انسان موجودی چند ساحتی است با نیازهای گوناگون. توجه به صورتهای ازلی در کنار نیروی آگاه و عقلانی انسان او را با ارزشهای والا و تخیل و دنیای عشق مربوط میکند. این در حالی است که دوران مدرن با خط بطلان کشیدن روی بسیاری از نیازهای روحانی و روانی آدمی تعادل را برهم زده است.
یونگ که خود شاگرد فروید بود، با افزودن روان ناآگاه جمعی به تفاسیر استادش ذیل ناخودآگاه، تفسیری کامل و جامع نسبت به روان آدمی ارائه داد. بر این اساس آثار عامهپسند، اسطورهها، اشعار، آثار هنری و ادبی نمایانگر ریشههای یکسانی از نیازهای روحانی جمیع انسانها هستند. یونگ معتقد بود با برقراری تعادل میان دو بخش نرینه و مادینه روان آدمی یا همان لوگوس و اروس و یا آگاه و ناخودآگاه است که شخصیت انسان به تکامل میرسد.
بخش اول به بررسی مفهوم صورت ازلی تخصص یافته است. صورت ازلی به آن دسته مفاهیم خفته در روان ناآگاه بشری اشاره دارد که برای تحقق خود نیازمند متصور شدن و شکلیافتن هستند. دایرهی بزرگ یا ماری که دم خود را به دندان گرفته نمایانگر وضعیت ابتدای روان است. وضعیتی که در آن اروس و لوگوس، تاریکی و روشنایی، نرینگی و مادینگی درهم تنیدهاند. بنیاد فرهنگ و تمدن از نگاه یونگ آن زمان گذاشته شد که آگاهی یا اصل نرینه به تدریج با کشتن نمادین مادر از دایرهای که در آن در ناخودآگاهی آمیخته بود، بیرون آمد و به صورت نیرویی مستقل درآمد. از این رو نمادهای مادینگی در ناخودآگاه باقی ماند و توسط تمدن پدرسالار پس زده شد.
در بخش دوم مفهوم پیچیدهی اسطوره رمزگشایی میشود. انسان ابتدایی پرسشهای خود را در قالب داستانهای نمادینِ اسطورهای پاسخ میگفت. از آنجایی که اسطوره تنها حقیقت راستین فرض میشد، تمامی اعمالش که در ازل به دست خدایان انجام شده بود، معنایی ازلی و لاهوتی مییافت. زندگی او بر اساس تبعیت از صورتهای ازلی پیش میرفت. هم چنین نسبت دادن روح در اشیاء حکایت از تلاش او برای دمیدن روح مقدس به امور دنیوی بود. مفهوم زمان در نگاه انسان ابتدایی معنایی متفاوت داشت. از آنجایی که مرگ در نگاه او بیمعنی و تولدی دوباره و یا بودنی دیگر معنا میداد، کمرش زیر بار سنگین زمان خم نمیشد. تاریخزدگی که همراه با دلهرهی نیستی است از خصوصیات تمدن مدرن است و برای انسان ابتدایی نامأنوس.
بخش سوم کتاب که ارزشمندترین قسمت آن محسوب میشود به بررسی روند شکلگیری و تحول مفاهیم نمادین و اساطیری در اشعار فروغ فرخزاد پرداخته است. این بررسی در نهایت سه مرحلهی اصلی را در نحوهی دگرگونی جهانبینی او معین کرده که با نمونههایی از اشعار او همراه شده است. مرحلهی اول، تضاد میان اصل لذت و اصل واقعیت است. مرحلهی دوم سفر به اعماق درون و یکی شدن با بزرگ بانوی هستی است. و مرحلهی سوم برخاستن از اعماق تاریک زمین و پرواز به سوی روان آگاه پدر است که نمادی از خویشتنیابی محسوب میشود.
بخش چهارم به نگاه یونگ به مسألهی بشقابپرندهها، طرحی که روان ناآگاه برونفکنی کرده و چیزی جز رؤیت صورت خیالی نیست، اشاره دارد. از نگاه یونگ هر اتفاق تاریخی، فعلیت یافتن رؤیایی جمعی است. او سالها پیش از آغاز شدن جنگ جهانی دوم از طریق رؤیاهای بیمارانش شکل گرفتن جنگی جهانی را پیشبینی کرده بود. از نگاه او بررسی این محتوای ناآگاه جمعی از یک سو حکایت از آرزوها و نیازهای روان جمعی انسانها دارد و از سویی دیگر هشدارهایی درمورد آنچه در شرف وقوع است میدهد. در مسألهی بقشابپرندهها نیز با امری اسطورهای سر و کار داریم زیرا فرافکنی روانی صورت گرفته است. ذهنیت عقلزدهی انسان امروزی نیز همچون انسان ابتدایی به آسمان چشم انتظار دارد با این تفاوت که آنقدر به علم و تکنولوژی وابسته شده که دیگر از نگاهش هیچ رسولی نمیتواند از راه برسد جز سفینهای فضایی از کهشکشانی دوردست.
در مجموع کتاب بزرگبانوی هستی گلی ترقی با تکیه بر آرای یونگ در زمینه اسطوره، نماد و صور ازلی نگاشته شده است. هرچند بخشهای کتاب به شیوهی منظم مرتب نشدهاند اما وجه مشخص همهی آنها روان ناآگاه و وجههی مادینهی کتمانشدهی روان آدمی است که برای رسیدن به تعالی لازم است که پذیرفته شود
بخش ششم به آشنایی و دوستی یونگ، سرانو و هرمان هسه و نزدیکی آرای این سه مربوط میشود. فصل هفتم ادبیات و هنر را که زاییدهی تخیل روان آدمی هستند از زمرهی آثاری معرفی میکند که روانشناس توان بررسی دقیق آن را دارد. اثری هم چون اولیس جیمز جویس در هفتصد و سیوپنج صفحه آنچه در هفتصد و سیوپنج روز اتفاق افتاده را روایت میکند بیآنکه اتفاقی روی بدهد. اولیس دوزخی است که مخاطب را با در انتظار نگاه داشتن، شکنجه میدهد. روانِ از همپاشیدهی انسان مدرن در آثاری هم چون اولیس به زیبایی نمایش پیدا کرده است.
فصل هشتم به شباهت میان سفر قهرمان و یا تجربههای شمنیسم و شهودات بیمار اسکیزوفرنیک پرداخته است. این دو، هم در گسستن از نظام موجود شباهت دارند و هم در سفر به اعماق درون. کمپل در اسکیزوفرنی ذاتی بیمار را به گونهای به تصویر میکشد که با فارغ شدن از جهان خارج به نیروی ناخودآگاه اجازهی تسلط پیدا کردن میدهد. در فصل پایانی کتاب نیز در باب دستاوردهای یکی دیگر از شاگردان فروید یعنی اتو رنک در زمینهی یافتن چگونگی تولد قهرمان در اسطورهها و فرهنگهای مختلف مطالبی گفته است.
در مجموع کتاب بزرگبانوی هستی گلی ترقی با تکیه بر آرای یونگ در زمینه اسطوره، نماد و صور ازلی نگاشته شده است. هرچند بخشهای کتاب به شیوهی منظم مرتب نشدهاند اما وجه مشخص همهی آنها روان ناآگاه و وجههی مادینهی کتمانشدهی روان آدمی است که برای رسیدن به تعالی لازم است که پذیرفته شود.
شناسنامه کتاب
بزرگ بانوی هستی؛ اسطوره، نماد، صور ازلی
نویسنده: گلی ترقی
انتشارات: نیلوفر
سال انتشار: 1392/ 157 صفحه
بیشتر بخوانید: چگونه تیزبین شویم |