تبیان، دستیار زندگی

نگاهی به فیلم چهارراه استانبول

داغ پلاسکو و چند قصه جذاب

چهار راه استانبول تازه ترین فیلم مصطفی کیایی است که قصه ای اجتماعی محور آن شده و به حادثه تلخ فروریختن ساختمان پلاسکو پیونده خورده.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
چهارراه استانبول
فروپاشی ساختمان پلاسکو صرفا یک حادثه غیرمترقبه متعارف نبود بلکه یک رخداد تلخ اجتماعی بود که می توان ردپای بسیاری از کاستی ها و بحران ها در مدیریت شهری را در پس آن جستجو و ریشه یابی کرد.

هاله تراژیکی که در پیرامون این حادثه شکل گرفت نیز خود این اتفاق را به یکی از مهمترین رخدادهای تلخ اجتماعی بدل کرد که قطعا در درون آن می توان ظرفیت های دراماتیکی یافت که برای روایتی سینمایی از ظرفیت بالایی برخوردار است.

مصطفی کیایی نیز تلاش کرده از ظرفیت نمایشی و دراماتیک این حادثه با رویکردی انتقادی به برخی معضلات اجتماعی- اقتصادی بهره ببرد. چهار راه استانبول به واسطه ماهیت قصه اش، یک اتفاق چند پهلوست که سویه های متفاوتی از تراژدی تا ابهام و معما با رگه هایی پررنگ از تعلیق و نقد اجتماعی و حتی حماسه را در خود دارد که این موقعیت چندگانه در قاب مصطفی کیایی در یک درهم تنیدگی با داستانی چند ضلعی،صورت بندی می شود.

 فیلم را می توان در ذیل سینمای داستانی-مستند قرار دارد که تراژدی آن خلق نمی شود؛ بلکه بازسازی می شود و دشواری کار دقیقا در همین نقطه رقم می خورد. جایی که فیلمساز باید به نوعی از یک رخداد آشنا در ذهن مخاطب، آشنایی زدایی کند.

آشنایی زدایی نه به معنای بازتفسیر واقعه که به معنای باز روایت آن ، تا بتواند رئالیسم فاجعه را در صورت و متن درام، گنجانده و از درون آن به رمزگشایی مجدد بپردازد. کیایی در ترسیم و بازنمایی فضای روحی و روانی پیرامون این حادثه و انتقال این حس و حال به مخاطب و همراه کردن او با اضطراب و دلهره این تجربه جمعی تلخ، تا حدود زیادی موفق است. در این میان نباید بازی خوب مهدی پاکدل در نقش آتش نشان را در این بازآفرینی دست کم گرفت.

فیلم داستان پرکشش و ریتم مناسبی دارد و در جلوه های ویژه بصری آتش گرفتن پلاسکو موفق عمل کرده و باورپذیری آن را تضمین می کند. بازی بد بهرام رادان، تکرار زوج رادان- کیایی و برخی موقعیت های کمیک بی موقع، یکدستی آن را مخدوش می کند اما در نهایت می توان چهار راه استانبول را از حیث تاثیر گذاری بر ذهن و احساس مخاطب بدون اینکه دچار سانتی مانتالیسم اغراق شده شود فیلمی قابل توجه دانست . به اضافه یک بازی چشم گیر از سعید چنگیزیان در نقش کوتاه که متاسفانه این نقش های کوتاهِ درخشان کمتر در جشنواره ها دیده می شود و به چشم داوران می آید.



یکی از نقاط قوت فیلم، جلوه های بصری کامپیوتری آن است که با توجه به رشد تکنولوژی های فنی در سینمای ایران، صحنه های مربوط به سقوط پلاسکو با قدرت بازنمایی . تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین صحنه های  چهارراه استانبول شده است. که به ویژه با صدا و آواز علیرضا قربانی ،این سکانس از حیث حسی و عاطفی به شدت تاثیرگذار درآمده است.

ضعف اصلی فیلم هم درست در همینجا رقم می خورد که این ترکیب در نهایت به یک سنتز و یگانگی دراماتیک نمی رسد و چندپارگی آن با وصل شدن به فروپاشی پلاسکو به عنوان محور اصلی، رفو نمی شود.

نه فقط حادثه در چهارراه استانبول رخ می دهد که خرده قصه نیز قرار است در تقاطع پلاسکو به هم برسد تا نقد درونی بر مدیریت بحران، ظرفیت دراماتیک پیدا کند. البته گریزی از داستان پردازی برای شرح یک رخدا واقعی وجود ندارد تا فیلم به ورطه مستند صرف نیفتند اما پیچ و مهره های این خرده قصه ها به درستی به هم چفت نمی شود تا بتوان فونداسیون قصه را بر زیرساختی محکم استوار کرد یا ردای مناسبی بر کالبد پلاسکو و فروپاشی آن دوخت.

چهار راه استابول مثل اکثر فیلم های کیایی از ریتم و ضربآهنگ خوبی برخوردار است و مخاطب را دچار کسالت و خستگی نمی کند. فراتر از این قصه ملتهب فیلم و هیجان برساخته آن موجب می شود تا صحنه های نفس گیری هم برای مخاطب تجربه شود که با توجه به اینکه خود مخاطب نیز از قبل این هیجان و التهاب را در شکل خبری آن تجربه کرده حالا در شکل سینمایی و به شکل داستانی دریافت و بازتولید می شود.

شاید برخی دیالوگ های فیلم سویه انتقادی آن را کمرنگ و شعاری کرده اما قطعا هیچ تماشاگری نیست که بعد از پایان فیلم تحت تاثیر وجوه احساسی آن قرار نگرفته و بار دیگر به فروپاشی پلاسکو و پیامدهای آن نیاندیشد.

چهارراه استانبول

نویسنده و کارگردان: مصطفی کیایی

بازیگران: بهرام رادان/ محسن کیایی/ سحر دولتشاهی/ رعنا آزادی ور/ ماهور الوند/ مهدی پاکدل/ مسعود کرامتی/ پوریا رحیمی سام/ بابک بهشاد/ سعید چنگیزیان/ خسرو احمدی/ تینو صالحی/ محمدحسین امیدی/ کارن کیایی/باران صوفی/ رضا شریف نژاد/علی گیل وری/ شقایق جعفری جوزانی

خلاصه‌‌‌‌‌فیلم:بهمن و احد تولیدی ورشکسته‌ای در پلاسکو دارند و از دست طلبکاران و اهالی پلاسکو فراری‌اند، روز حادثه بهترین زمان برای فرار از دست آن‌هاست.