تبیان، دستیار زندگی

بررسی انحلال زوجیت در فسخ و طلاق

عیوب مجوز فسخ نکاح

عقد نکاح به یکی از طُرق فسخ و یا طلاق و یا بذل مدّت در عقد موقت، منحل می‌شود. بدیهی است که فوت یکی از زوجین نیز منجر به انحلال زوجیت خواهد شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : صفورا صیرفی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
فسخ نکاح

امروزه اغلب زوجین با حدوث مشکلاتی در زندگی زناشویی تصمیم به متارکه می‌گیرند، در حالی که شاید در مواردی اختیار فسخ داشته باشند. هر چند در عمل طلاق و فسخ نکاح هر دو منجر به انحلال زندگی مشترک می‌شوند. ولی این دو در شالوده، با یکدیگر متفاوت هستند. زمانی که زوجین به واسطه طلاق از یکدگر جدا می‌شوند؛ بدیهی است که دیگر نمی‌توانند از فسخ نکاح اسنفاده کنند. به مواردی که باعث حق فسخ نکاح می‌شوند می‌پردازیم:

عیوب ذیل در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود

1.خصاء (بیماری جنسی)
۲. عِنَن به شرط این که ولو یک بار عمل زناشویی را انجام نداده ‌باشد. (عنن ناتوانی مرد در ایفای وظایف زناشویی است.)
عِنَن هرگاه بعد از عقدهم حادث شود، موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.

3. مقطوع بودن آلت ‌تناسلی به اندازه‌ای که قادر به عمل‌ زناشویی نباشد.

عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود

هر یک از زوجین که قبل از عقد عالم، به امراض مذکوره درطرف دیگر بوده بعد از عقد حق فسخ نخواهد داشت‌.

1. قَرَن‌ (یک نوع ناهنجاری در زنان)
2. جُذام (بیماری پوستی) ‌
3. بَرَص (بیماری پوستی پیسی)
4. افضاء (یک نوع بیماری در زنان)
5. زمین‌گیری (معلولیت جسمی)
6. نابینایی از هر دو چشم‌

عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته است. بنابراین اگر زن بعد از عقد به یكی از معایبی دچار شود كه در لحظه‌ی وقوع عقد به مرد حق فسخ می‌داد، حق فسخ برای مرد نخواهد بود.

جنون

جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینكه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ است. جنون در مرد نیز مانند عنن، هرگاه بعد از عقدهم حادث شود، موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.

طبق ماده قانون 1127، لازم به ذکر است هر یک از زوجین که قبل از عقد عالم به امراض مذکوره درطرف دیگر بوده بعد از عقد حق فسخ نخواهد داشت‌.


وصف خاص

هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد، متبانیاً (شرط بنایی) بر آن واقع شده باشد. مانند این‌که پسری با کلاه‌گیس، کچلی خود را بپوشاند و یا خانمی، با ترفندهای مختلف خود را دختر معرفی کرده در حالی که غیر از ان بوده است.
 

تفاوت‌های فسخ نکاح و طلاق

_طلاق تشریفاتی دارد؛ از جمله حضور دو نفر شاهد در حین اجرای صیغه طلاق، این درحالیست که در فسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست.

_فسخ نكاح در دوران عادت زنانگی و نفاس زن جایز است. در حالی كه طلاق زن در این دوران میسر نیست.

_برای فسخ نکاح باید دلائلی که قانونگذار مقرر نموده وجود داشته باشد به همراه بعضی شرایط از جمله بی‌اطلاعی فرد مقابل، ولی برای تحقق طلاق نیاز به وجود دلیل نسیت.

_در طلاق رشته انحلال عقد در اختیار شوهر است مگر اینکه در عقد نکاح به زوجه وکالت در طلاق داده باشد، در فسخ نکاح هریک از زوجین در شرایط خاص حق فسخ دارند.

_نقش دادگاه در طلاق پررنگ‌تر است به شکلی که اذن یا حکم دادگاه در طلاق لازم است، در فسخ نکاح حکم دادگاه  فقط به معنای اعلام انحلال ازدواج است.

_طلاق مختص عقد دائم است، درحالی‌که موارد فسخ نكاح در نکاح دائم و منقطع یكسان است.

_در طلاق از نوع رِجعی شوهر می‌تواند در ایام عده رجوع کند، در فسخ نكاح امكان رجوع وجود ندارد و تنها راه بازگشت نکاح  است.

_هرگاه شوهر قبل از نزدیکی، زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود، هرگاه عقد نكاح قبل از نزدیكی فسخ شود، زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی كه موجب فسخ ، عنن باشد.

_فسخ نكاح هرچند به کرات باعث حرمت نمی‌شود، در طلاق بعد از 3 بار حرمت ایجاد می‌شود.

_عدم ثبت طلاق در دفترخانه رسمی جرمانگاری شده، عدم ثبت فسخ ازدواج در دفترخانه جرم نیست.

فوریت در فسخ

خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ، نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می‌شود به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است.

کلام آخر

باید توجه داشت که اگر فرد بیماری، خود را قبل از عقد نکاح درمان کرده باشد قطعا از بحث ما خارج خواهد بود و شامل جواز فسخ عقد نمی‌شود. طلاق و فسخ نکاح هر دو منجر به جدایی زوجین می‌شوند هرچند که در جوهر از یکدیگر متفاوت هستند. با وجود تمام تفاوت‌هایی که بر‌شمردیم طلاق و فسخ از باب عده یکسان هستند.