تبیان، دستیار زندگی

نوجوانی مرحله استقبال از ارتباط های دوستانه

با دوستان افراطی فرزندان چه باید کرد؟

با رسیدن فرزند به دوره نوجوانی میزان وابستگی به والدین کمتر و کشش او برای برقراری ارتباط با همسالان و حتی دوستانی بزرگتر از سنش بیشتر می شود. دلبستگی های دوستانه در دوره نوجوانی زیاد اتفاق می افتد مراقبت این دوستی های افراطی باشید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دوستی در نوجوانی


در سنین نوجوانی افراد بیشتر به دنبال پیدا کردن یک همراه به عنوان دوست و رفیق هستند. نقش شخص کامل را ممکن است یکی از دوستان محیط خانوادگی، بستگان و افراد کوچه و یا محل ایفا کنند و یا علاقه نوجوان، یکی از معلمان، دبیران و یا مربیان را هدف قرار دهد. مقدمه این دوستی ممکن است جاذبیت فرد کامل، ویژگی‌های شخصیتی و یا پاره‌ای از صفات اخلاقی او باشد.

در هر حال ماهیت این نوع رابطه در ابتدا دوستانه، پاک و بی‌شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد. زمانی که این علاقه به اوج خود می‌رسد، نوجوان و فرد کامل هر دو حالت سرگردانی قرار می‌گیرند و مصرانه می‌خواهند بدانند که اکنون چه باید کرد؟ و ادامه این روابط و یا قطع آن، کدام به مصلحت نزدیکتر است؟

بهترین شیوه برای حل این مسئله این است که ابتدا توجه داشته باشیم به علل شکل‌گیری این نوع دوستی‌ها و به ویژه نحوه شدت گرفتن آنها و پس از آن به شیوه‌های برخورد با این کیفیت بپردازیم.

علل دوستی‌های افراطی
در مورد علل بروز این نوع دوستی‌های افراطی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- مجرد بودن فرد کامل (بزرگتر)
فردی که هدف علایق افراطی نوجوان قرار می‌گیرد، در غالب موارد مجرد است و به هر دلیل هنوز تشکیل خانواده نداده است.

اگر بپذیریم که ازدواج نوعی پختگی روحی در انسان به وجود می‌آورد و مضافاً به نیازهای غریزی و روانی انسان پاسخ مثبت می‌دهد، در نتیجه کمبود این ویژگی‌ها نزد افراد مجرد به صورت زمینه مساعدی بروز می‌کند و آنها را مستعد جذب نوجوانان در جهت مسایل خاص و افراطی می‌کند.

در اینجا یاد‌آوری این مطلب ضروری است که بیشتر کسانی که از ازدواج سر باز می‌زنند، به مرور زمان در انتخاب همسر، مشکل پسندتر و سخت‌گیرتر می‌شوند و با بالا رفتن سن، ازدواج آنها نیز بیش از پیش به تأخیر و تعویق می‌افتد. لذا با تشویق و ترغیب افراد کاملی که حاضر به ازدواج نیستند و ایجاد تسهیلات لازم در جهت تشکیل خانواده برایشان، می‌توان سلامت اخلاقی جامعه را تضمین کرد و با توصیف واقعیت‌های ملموس زندگی، آنها را از سخت‌گیری و اعمال سلیقه‌ها و معیارهای خیلی دشوار و استانداردهای جاه‌طلبانه بر حذر داشت.

2- کمبود و خلأ عاطفی
یکی دیگر از علل گرایش‌های عاطفی، کمبود توجهات و احساسات مثبت از سوی خانواده یا اطرافیان است. بر اثر تجربه و تحقیق، معلوم شده است که بیشتر نوجوانانی که به دام ارتباط‌ها و کشش‌های افراطی افتاده‌اند، دچار خلأ عاطفی از جانب یکی از اولیای خود و یا هر دوی آنان بوده‌اند. البته این عامل منحصر به نوجوان و کمبودهای او نمی‌شود، بلکه شامل فرد کامل هم می‌شود. چنانچه شخص کامل نیز دارای تجارب عاطفی نامناسب و آزاردهنده‌ای باشد، به طور منطقی می‌تواند عامل تشکیل محور دوستی‌های افراطی قرار گیرد، حتی در مواردی تأثیر این عامل، بیشتر از آثار کمبودهای عاطفی نوجوان است.

دستگاه روانی انسان به گونه‌ای است که اگر از حیث عاطفی مورد تهدید واقع شود، کمبود عاطفی خود را در هر جا و به وسیله هر کس جستجو و او را به عنوان تکیه‌گاه برای خود انتخاب می‌کند. جستجوی تکیه‌گاه‌های عاطفی از این حیث، دارای اهمیت است که فرد را از فروپاشی شخصیتی محافظت می‌کند و در برابر تهدیدهای محیطی پناه می‌دهد.

حضور همزمان دو عامل، یعنی کمبودهای عاطفی نوجوان و شخص کامل، وضعیت را تشدید می‌نماید و منجر به دوستی افراطی تنگاتنگ میان آن دو می‌شود.

در دوران بلوغ، مربیان و خانواده‌ها، از حیث عاطفی مراقب باشند که نوجوان، ضربه‌های عاطفی سنگین دریافت نکند. چرا که جبران آن مشکل و در مواردی غیرقابل جبران (برگشت) خواهد بود، لذا اگر با نوجوانی این چنین برخوردی داشته‌اند، سعی نمایند ضمن برقراری روابط سالم و سازنده، او را از این حیث تأمین و تغذیه کنند تا راه برای نفوذ انحرافات عمیق‌تر، مسدود گردد.


3- طبیعت دوران بلوغ
علاوه بر جنبه‌های یاد شده، ماهیّت بلوغ و احساسات نیرومند و رویاهای دور و دراز، عامل موثری در تکوین دوستی‌های افراطی است. قبلاً اشاره کردیم که عواطف در دوران بلوغ غنی‌تر و سرشارتر از دوره‌های دیگر زندگی است و نوجوانان با احساسات و عواطف سنگین، آمادگی و استعداد کامل دارد تا یکی از نقش‌های دوگانه را در ارتباط با دیگری بر عهده گیرد. متأسفانه در این دوران، تعادل موجود بین احساسات و اندیشه‌های منطقی نوجوانان بر هم می‌خورد و کفه احساسات سنگینی می‌کند و عقل را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در چنین موقعیتی آنچه بر فرد حاکم است و در تصمیم‌گیری‌ها دخالت می‌کند، عواطف قدرتمند وی می‌باشد. نوجوان به گونه‌ای دچار عدم تعادل عاطفی و هیجانی است که در موقع خشم و یا خوشحالی زیاد، نمی‌تواند رفتار ظاهری خود را تحت کنترل قرار دهد و آن غالباً با فریاد و جنبش بدنی زیاد، همراه است. به همین دلیل، این قبیل دوستی‌های افراطی نیز، زمانی محدود و مشخص دارد؛ به نحوی که شروع آن، حوالی 12 و 13 سالگی و دوام آن حداکثر تا 18 سالگی است. پس از آن، احساسات فرو می‌نشیند و به اصطلاح «تصفیه» می‌گردد. البته در مواردی معدود، پس از 18 سالگی نیز، این عوارض مشاهده شده است. منتها این موارد نسبت به دوره سنی ذکر شده بالا، کمتر و محدودتر است.

4- شخصیت‌زدگی
پاره‌ای از نوجوانان به لحاظ کمبودهای شخصیتی در خانواده، در وضع خاصی قرار می‌گیرند. تحقیرها، سرزنش‌ها و انتقادهای شدید و مداوم، هسته اصلی شخصیت آنها را مورد تهدید و اضمحلال قرار می‌دهد. این نوجوانان به تدریج فاصله خود را با والدین بیشتر می‌کنند و حتی سعی دارند که همانندسازی با والدین نداشته باشند و برخلاف شخصیت والدین، شخصیتی متفاوت و دلخواه برای خود، دست و پا کنند که البته روی بر تافتن از خانواده باعث می‌شود که نوجوان الگوهایی خارج از محیط خانواده برای خود جستجو و انتخاب نماید.

در چنین صورتی است که هر صفت و ویژگی خوب شخصیتی، می‌تواند آنان را مجذوب نماید و به این تعلّقات دامن زند و در نتیجه آنها را تحت تأثیر قرار دهد. لذا کافی است که محبوب (دوست بزرگ) از یک جنبه، شخصیتی ممتاز باشد تا بتواند دل‌های نوجوانان مورد اشاره را زیر نفوذ بگیرد.

5- توجه بیش از حد به نوجوان
برخی از نوجوانان و دانش‌آموزان به دلایلی از قبیل زیبایی ظاهر، جذابیت، خوش‌بیان بودن و یا وضعیت آراسته و در سطح خوب بودن، مورد توجه خاص و دقیق برخی از معلمان و دبیران خود قرار می‌گیرند، به ویژه اگر در صحنه‌های فعالیت‌های مدرسه درخششی چشم‌گیر هم از خود نشان دهند که در این مسئله به طور مضاعف ایجاد کشش می‌کند.

 

منبع: بر گرفته از کتاب " دنیای نوجوان" نوشته محمدرضا شرفی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.