با فکر کردن شبکه تلویزیون را تغییر دهید
ذهنخوانی رایانهای
هدست "آلتراِگو" به کاربر امکان این تجربه را میدهد که فرمانهای درونی خود را در عین سکوت ارسال کند. شبکه عصبی و حرکتهای ماهیچهای مسئول ترجمهی این سخنان هستند و فرمان صادر شده از سوی کاربر را اجرا میکنند.
هدست جدید آلتراِگو که در دانشگاه امآیتی تولید شده، به کاربر اجازه میدهد تا با ابزارهای الکترونیکی بدون دخالت دست و زبان ارتباط برقرار کند. فارغ از اینکه دهان شما الان دارد حرکت میکند شما دائماً در حال صحبت کردن با خودتان هم هستید. زمانی که متنی را میخوانید، ماهیچههای فک و صورتتان به صورتی سریع و غیرقابل درک حرکت میکنند؛ به طوری که صدای آن را در سرتان میشنوید. این نوع سخن گفتنِ ساکت را، بیان ذهنی مینامند.
اکثر افراد این حالت را دارا هستند مگر آن که فردی تندخوان باشد و خودش را با این مهارت آموزش داده و آن را تبدیل به عادتی مطلوب کند. شما همواره در طول روز این کار را انجام میدهید. هر زمانی که شروع به خواندن کنید یا حتی کلمهای را در ذهن تصور کنید این اتفاق میافتد.
مطابق همین ویژگی خاص انسان، گروهی از دانشجویان دانشگاه امآیتی (مهمترین مرکز علمی-تحقیقاتی آمریکا) توانستهاند از بیان ذهنی انسان، برای رمزگشایی همین مکالمه درونی افراد با خودشان استفاده کرده و آنها را به دستورهای دیجیتالی تبدیل کند؛ آن هم با استفاده از نوعی هوش افزوده در هدستی به نام "آلتراِگو".
طبق گزارش لابراتوار امآیتی، این ابزار به کاربر امکان این تجربه را میدهد که فرمانهای درونی خود را در عین سکوت ارسال کند. شبکه عصبی و حرکتهای ماهیچهای مسئول ترجمهی این سخنان هستند و فرمان صادر شده از سوی کاربر را اجرا میکنند. باید توجه داشت که این کار بدون هیچ گونه دخالت دست کاربر یا دستور زبانی وی انجام میشود.
"آرناو کاپور" دانشجوی رشتهی رسانه در دانشگاه امآیتی و نویسنده مقالهی مربوط به این هدست، میگوید: "انگیزه من از اختراع "آلتراِگو"، این بود که ابزاری هوشمند و دارای هوشِ افزوده ساخته شود که کارایی آن فراتر از تصور آدمی باشد. ایدهی ما از این جا شروع شد که آیا میتوانیم "پلت فرمی" درونیتر بسازیم که از فرمان انسان تبعیت کند به طوری که ماشین جزئی از انسان شود؟" در ویدئوی ساخته شده توسط این پژوهشگر و همکاران وی، نشان داده میشود که فردی این هدست را بر سر میگذارد و فرمانها در عین سکوت برای کنترل تلویزیون صادر میشود؛ مثلا ً منوی تلویزیون را تغییر میدهد.
باید توجه داشت که آلتراِگو شامل هیچ گوشی نیست. به جای آن یک جفت "هدفون هدایت استخوانی" بر روی صورت فرد قرار میگیرد و تکانههای ریز را از طریق استخوانهای صورت به گوش داخلی میرساند و به فرد اجازه میدهد که پاسخ آلتراِگو را در درون سرش بشنود. همه این فرایند کاملاً بیصدا و بدون هیچگونه بیان مکالمهای میان فرد و رایانه است.
پژوهشگران برای تأیید نتایج، آزمایش دیگری را ترتیب دادند. ده داوطلب در حالی که هدست آلتراِگو را استفاده میکنند فهرستی از 750 رقم تصادفی را در ذهن خود مرور میکنند. آلتراِگو از این آزمایش تا 92 درصد موفق بیرون آمد. در حالی که در مقایسه، "میکروفن گوگل" در سرویس تبدیل بیان به متن، 95 درصد موفق بوده است. پس میبیینم که این ابزار رقیب خوبی برای سرویس گوگل خواهد بود.
استاد راهنمای این پروژه، میگوید: "در حال حاضر، بهرهگیری از ابزارهای الکترونیکی مانند تلفنهای همراه و سایر ابزار مانند رایانهها و دستگاههای هوشمند؛ روز به روز افزایش مییابد، اما این ابزارها دردساز هم هستند و ما نیاز به اَشکال جدیدی از فاکتورها و انواع تجربههای نو داریم که این امکان را برای مردم پدید بیاورد که از دانش شگفت و خدمات بی نظیر چنین دستگاههایی بهره بگیرند اما این کار را طوری انجام دهد که این ابزارها باقی بمانند."
اکثر افراد این حالت را دارا هستند مگر آن که فردی تندخوان باشد و خودش را با این مهارت آموزش داده و آن را تبدیل به عادتی مطلوب کند. شما همواره در طول روز این کار را انجام میدهید. هر زمانی که شروع به خواندن کنید یا حتی کلمهای را در ذهن تصور کنید این اتفاق میافتد.
مطابق همین ویژگی خاص انسان، گروهی از دانشجویان دانشگاه امآیتی (مهمترین مرکز علمی-تحقیقاتی آمریکا) توانستهاند از بیان ذهنی انسان، برای رمزگشایی همین مکالمه درونی افراد با خودشان استفاده کرده و آنها را به دستورهای دیجیتالی تبدیل کند؛ آن هم با استفاده از نوعی هوش افزوده در هدستی به نام "آلتراِگو".
آلتراِگو شامل هیچ گوشی نیست. به جای آن یک جفت "هدفون هدایت استخوانی" بر روی صورت فرد قرار میگیرد و تکانههای ریز را از طریق استخوانهای صورت به گوش داخلی میرساند و به فرد اجازه میدهد که پاسخ آلتراِگو را در درون سرش بشنود.
طبق گزارش لابراتوار امآیتی، این ابزار به کاربر امکان این تجربه را میدهد که فرمانهای درونی خود را در عین سکوت ارسال کند. شبکه عصبی و حرکتهای ماهیچهای مسئول ترجمهی این سخنان هستند و فرمان صادر شده از سوی کاربر را اجرا میکنند. باید توجه داشت که این کار بدون هیچ گونه دخالت دست کاربر یا دستور زبانی وی انجام میشود.
"آرناو کاپور" دانشجوی رشتهی رسانه در دانشگاه امآیتی و نویسنده مقالهی مربوط به این هدست، میگوید: "انگیزه من از اختراع "آلتراِگو"، این بود که ابزاری هوشمند و دارای هوشِ افزوده ساخته شود که کارایی آن فراتر از تصور آدمی باشد. ایدهی ما از این جا شروع شد که آیا میتوانیم "پلت فرمی" درونیتر بسازیم که از فرمان انسان تبعیت کند به طوری که ماشین جزئی از انسان شود؟" در ویدئوی ساخته شده توسط این پژوهشگر و همکاران وی، نشان داده میشود که فردی این هدست را بر سر میگذارد و فرمانها در عین سکوت برای کنترل تلویزیون صادر میشود؛ مثلا ً منوی تلویزیون را تغییر میدهد.
این ابزار چگونه کار میکند؟
زمانی شما میخواهید از آلتواِگو بپرسید ساعت چند است. در ابتدا شما به «زمان» فکر می کنید؛ همزمان ماهیچههای صورت شما و فک، حرکتهای ریزی را هماهنگ با کلمهی زمان ایجاد میکنند. الکترودهای زیر هدست آلتواِگو، همانطور که به صورت شما چسبیدهاند این حرکتهای ریز را ضبط کرده و آنها را به رایانهی خارجی از طریق بلوتوث منتقل میکنند. شبکهی عصبی این علائم را پردازش کرده و پاسخ میشود: ساعت ده و چهل و پنج دقیقه است.باید توجه داشت که آلتراِگو شامل هیچ گوشی نیست. به جای آن یک جفت "هدفون هدایت استخوانی" بر روی صورت فرد قرار میگیرد و تکانههای ریز را از طریق استخوانهای صورت به گوش داخلی میرساند و به فرد اجازه میدهد که پاسخ آلتراِگو را در درون سرش بشنود. همه این فرایند کاملاً بیصدا و بدون هیچگونه بیان مکالمهای میان فرد و رایانه است.
پژوهشگران برای تأیید نتایج، آزمایش دیگری را ترتیب دادند. ده داوطلب در حالی که هدست آلتراِگو را استفاده میکنند فهرستی از 750 رقم تصادفی را در ذهن خود مرور میکنند. آلتراِگو از این آزمایش تا 92 درصد موفق بیرون آمد. در حالی که در مقایسه، "میکروفن گوگل" در سرویس تبدیل بیان به متن، 95 درصد موفق بوده است. پس میبیینم که این ابزار رقیب خوبی برای سرویس گوگل خواهد بود.
استاد راهنمای این پروژه، میگوید: "در حال حاضر، بهرهگیری از ابزارهای الکترونیکی مانند تلفنهای همراه و سایر ابزار مانند رایانهها و دستگاههای هوشمند؛ روز به روز افزایش مییابد، اما این ابزارها دردساز هم هستند و ما نیاز به اَشکال جدیدی از فاکتورها و انواع تجربههای نو داریم که این امکان را برای مردم پدید بیاورد که از دانش شگفت و خدمات بی نظیر چنین دستگاههایی بهره بگیرند اما این کار را طوری انجام دهد که این ابزارها باقی بمانند."