تبیان، دستیار زندگی

آیا ما در تعویق ظهور مقصریم؟

بهترین پاسخ به چرایی غیبت

در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) غیبت را پایانی است که باید برسد اگر رسید لحظه‌ای در ظهور درنگ نخواهد شد و جالب اینکه در این روایت تصریح شده است که خدا کار خود را کرده، عجلۀ بندگانش او را به عجله وا نمی‌دارد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
امام زمان، ظهور،


گرچه از نظر ما مردم عادی، امامت و رهبری امت اسلامی با ظهور تلازم دارد؛ یعنی معتقدیم کسی که امامت و رهبری مردمی را برعهده دارد باید ظهور عینی داشته باشد تا مردم بتوانند در ارتباط مستقیم با او رهنمودهایش را دریافت کنند، اگر پرسشی از او دارند بپرسند و مانند آن. این باور بر اساس شناختی است که از نظام رهبری در دنیا سراغ داریم؛ اما باید دانست که نظام رهبری امام معصوم، قدری با آنچه ما اکنون می‌بینیم یا در ذهن ما جا دارد و بر اساس آن از امام معصوم انتظار داریم متفاوت است.

خاندان رسالت از روزهای نخست شکل‌گیری امامت و حتی اندکی پیش از آن، در كنار تبیین ضرورت وجود امام، دو گونه حضور او را در جامعه انسانى ترسیم و به صراحت بیان كردند كه امام حقیقى جامعه، گاه ظاهر و گاه غایب است.

پیامبر خدا (صلى‌الله‌علیه‌و‌آله) به عنوان نخستین مسئول نصب و معرّفى امامان، در قالب دعا این معنا بیان می‌کند:
خدایا! هر كسى را كه جانشینان من و امامان امّتم پس از مرا دوست می‌دارد، دوست بدار ... و زمین را از وجود شخصى از آنان كه حجّت تو را بر پا دارد، خواه آشكار باشد، خواه پنهان و گمنام، تُهى مدار تا دین تو و حجّت و برهان و نشانه‌هایت از بین نروند.[1]

همین معنا در کلام امام على (علیه‌السلام) نیز آمده است:
بدانید كه زمین از حجّت خداى متعال خالى نمی‌ماند؛ امّا خداوند خلقش را به دلیل ظلم و ستم و زیاده‏ روى‏ بر خودشان، نسبت به او نابینا مى‏ كند.[2]

و یا بر بالای منبر کوفه فرمود:
بار خدایا! تو را ناگزیر، حجّت‏هایى در زمینت باید؛ حجّتى از پىِ حجّتى بر خَلقت، كه آنان را به دین تو رهبرى كنند و دانشِ تو را به ایشان بیاموزند تا پیروانِ دوستانت پراكنده نشوند، خواه این حجّت، آشكار باشد و نافرمان‏روا، و خواه پنهان و در انتظار.[3]

امام رضا (علیه‌السلام)، نه تنها اصل غیبت بلکه طول زمان آن را هم به دست ارادۀ حکیمانۀ پروردگار دانسته می‌فرماید:
خداوند، او را در پرده غیب خود، هر اندازه بخواهد، نگاه می‌دارد سپس او را آشکار می‌کند.


یادکرد نمونه‌هایی برای درک راحت‌تر غیبت

پیشوایان دین برای هموار‌ کردن راه درک این حقیقت، که می‌شود رهبر دینی بود و غایب(ناشناخته) بود به نمونه‌های مشابه ارجاع داده براى بیان امكان تحقّق آن به دیگر حجّت‏هاى الهى استناد نموده‏اند. برای نمونه امام باقر (علیه‌السلام) فرمود:

شباهتش به یونس‌بن‌متّا بازگشت از غیبتش است در حالى كه با وجود سنّ بالا، جوان مانده است. شباهتش به یوسف‌بن‌یعقوب، غایب‌شدنش از خاص و عام است و پنهان ماندنش از چشم برادرانش و نامعلوم بودنش بر پدرش یعقوب علیه‌السلام با وجود مسافت اندک میان او و پدر و اهل و پیروانش. شباهتش به موسى علیه‌السلام، بیمناكى مداومش و طولانى‌شدن غیبتش و پنهان بودن ولادتش و رنج پیروانش و آزار و توهین‏هایى كه پس از او دیدند، تا آن كه خدای متعال در ظهور و یارى و تأییدش در برابر دشمنش اجازه دهد. شباهتش به عیسى علیه‌السلام، اختلاف افراد دربارۀ اوست، تا آن جا كه دسته‏اى گفتند: متولّد نشده است و دسته‏اى گفتند: مرده است و دسته‏اى گفتند: كشته و به صلیب كشیده شده است.[4]
 

غیبت، رویدادی حتمی با مدت و سرآمدی که خدا می‌داند

غیبت امام دوازدهم، نه یک امر اتفاقیِ ناچاری؛ بلکه رویدادی است از پیش معلوم که به تقدیر الهی بخشی از نظام امامت را تشکیل می‌دهد. پیامبر خدا (صلى‌الله‌علیه‌و‌آله) در این باره می‌فرماید:
آن قیام‌کننده از میان فرزندانم با عهدى كه از من به او رسیده است، غایب می‌شود.[5]

امام رضا (علیه‌السلام)، نه تنها اصل غیبت بلکه طول زمان آن را هم به دست ارادۀ حکیمانۀ پروردگار دانسته می‌فرماید:
خداوند، او را در پرده غیب خود، هر اندازه بخواهد، نگاه می‌دارد سپس او را آشکار می‌کند.[6]

در روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) غیبت را پایانی است که باید برسد اگر رسید لحظه‌ای در ظهور درنگ نخواهد شد و جالب اینکه در این روایت تصریح شده است که خدا کار خود را کرده عجلۀ بندگانش او را به عجله وا نمی‌دارد.[7]

چرایی غیبت؟

در پاسخ به این پرسش که چرا خدای متعال امام دوازدهم را در پردۀ غیبت قرار داد و حکمت این کار چیست؛ پاسخ‌های متعددی از پیشوایان دین به ما رسیده است:

1. آزمودن همۀ حکومت‌ها

امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: دولت ما، آخرین دولت است و هیچ خاندانى نمی‌ماند، جز آن كه پیش از ما به حكومت می‌رسد، تا آن كه وقتى روش حكومتدارى ما را دیدند، نگویند: اگر ما هم به حكومت می‌رسیدیم، مانندِ اینها حكومت می‌كردیم! و این، همان سخن خداى متعال است كه فرمود: و فرجام، از آنِ پرهیزكاران است.(اعراف، 128) [8]

2. آزمودن و ناب‌کردن مردم

ابن‌ابی‌یعفور از امام صادق (علیه‌السلام) می‌پرسد: از قوم عرب، چند نفر همراه آن قیام‌کننده هستند؟ حضرت پاسخ می‌دهد: تعدادی اندک. بعد می‌فرماید: مردم، گزیرى ندارند، جز آن كه آزموده و غربال و تمییز داده شوند و تعداد فراوانى از غربال بیرون می‌ریزند.[9]

3. نداشتن بیعتی بر گردن

اسحاق‌بن‌یعقوب می‌گوید: از محمّدبن‌عثمان عمرى رحمه‌الله خواستم كه نوشتۀ مرا كه در آن، مسائل پیچیده‌ام را پرسیده‏ام، به امام زمان (علیه‌السلام) برساند. [پس از مدّتى‏] نامه‌ای به خطّ حضرت به دستم رسید که در آن آمده بود: «... و امّا علت وقوع غیبت؛ ... هیچ یك از پدران من نبود، جز آن كه بیعتى با طاغوت زمانش، بر گردنش سنگینى می‌كرد؛ ولى من كه قیام كنم، بیعت هیچ یک از طاغوت‏ها بر گردنم نیست.»[10]

در کلام امام على (علیه‌السلام) نیز آمده است:
بدانید كه زمین از حجّت خداى متعال خالى نمی‌ماند؛ امّا خداوند خلقش را به دلیل ظلم و ستم و زیاده ‏روى‏ بر خودشان، نسبت به او نابینا مى‏ كند.

 

4. کشته‌شدن در صورت ظهور پیش از موعد

امام صادق (علیه‌السلام) ‏فرمود: آن قیام‌کننده، پیش از قیامش، غیبتى دارد كه در آن دوره از كشته‌شدنش بیم دارد.»[11]

5. جاری‌شدن سنّت‌های پیامبران علیهم‌السلام دربارۀ او

راوی(سَدِیر) از امام باقر (علیه‌السلام) از چرایی غیبت می‌پرسد. حضرت در پاسخ می‌فرماید:
زیرا خداوند اراده كرده است كه سنّت‏هاى مربوط به غایب شدن پیامبران، درباره آن قیام‌کننده بی‌استثنا جارى شود و اى سدیر! گزیرى نیست جز این كه تمام دورۀ غیبت آنان، جارى شود. خداوند متعال می‌فرماید: شما همۀ حالت‏ها را پشت سر می‌گذارید(انشقاق، 19)؛ یعنى سنّت‏هاى پیشینیان، دربارۀ شما جارى خواهد شد.

6. رازی که جز پس از ظهور آشکار نمی‌شود

عبدالله‌بن‌فضل از چرایی غیبت می‌پرسد و امام صادق (علیه‌السلام) در پاسخ می‌فرماید:
به خاطر چیزى كه اجازه نداده‏اند براى شما آشكارش كنیم.
وقتی از حکمت این غیبت می‌پرسد امام سربسته به او پاسخی داده اما باز از شرح آن خودداری می‌کند:

حكمت غیبتش، همان حكمت غیبت حجّت‏هاى پیشین خداى متعال است. حكمت این كار، جز پس از ظهورش، آشكار نمی‌شود، همان گونه كه حكمت سوراخ‌كردن كشتى و كُشتن جوان و بناكردن دیوار از سوى خضر (علیه‌السلام) براى موسى (علیه‌السلام) تا هنگام جدایی‌شان، آشكار نشد.[12] اى پسر فضل! این امر، امرى از امور خدا و رازى از رازهاى او و امرى نهان از نهان‏هاى اوست، و چون می‌دانیم كه خداى متعال حكیم است، تصدیق می‌كنیم كه همه كارهایش حكیمانه است، هر چند دلیل آنها برایمان روشن نباشد.[13]

با توجه به روایاتی که رویداد غیبت را امری حتمی و بخشی از مقدرات الهی بیان کرده و پایان آن را منوط به ارادۀ حکیمانۀ خداوندی می‌داند (نمونه‌هایی در آغاز این نوشتار گذشت) می‌توان گفت بهترین پاسخ به چرایی غیبت همین پاسخ ششم است و دیگر پاسخ‌ها بیان زوایایی از آن علت اصلی هستند که بر ما پوشیده است.

پی نوشت:
1. کمال الدین و تمام النعمة، 1/262.
2. الغیبة للنعمانی، 141.
3. کافی، 1/339.
4. کمال الدین و تمام النعمة، 1/327.
5. همان، 1/51.
6. همان، 2/276.
7. کافی، 1/369.
8. الغیبة للطوسی، 472.
9. کافی، 1/370.
10. الغیبة للطوسى، 290.
11. کافی، 1/340.
12. کهف، 78.
13. علل الشرائع، 1/246.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.