تبیان، دستیار زندگی

انتحار اجتماعی نتیجه سوء مدیریت

بزرگترین خطا و خیانت در حق کارگر

اگر در جامعه ای اقتصاد و تجارت به سمت و سویی برود که در روابط کارفرما و کارگر و معاملات اقتصادی أکل به باطل در مصادیق مختلفی چون کم کاری، احساس مسئولیت نکردن، عدم تعهد کاری و ... صورت بگیرد و یا در یک رابطه کاری دو طرفه حق یک طرف ضایع شود، یک طرف سود ببرد و دیگری راضی نباشد، اگر جامعه این گونه بشود در حقیقت یک انتحار و خودکشی اجتماعی صورت گرفته و خیانت بزرگی واقع شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْباطِلِ

در فرهنگ اجتماعی، کار به هر فعالیت و تلاشی اطلاق می شود که به وسیله آن انسان ها از طبیعت بهره می گیرند و به این وسیله نیازهای خود را برای بقا در جهان مادی تامین می کنند.

در حقیقت هر کسی که در جامعه به کاری مشغول است، به این معنا کارگر است؛ کارهای تولیدی، کارهای خدماتی، کارهای مدیریّتی، کارهای علمی؛ اینها همه کارگرند. یک مدیر هم در کار مدیریّتی خود کارگر است؛ یک استاد دانشگاه، یک استاد حوزه، یک دانشجو، یک طلبه، کسانی که این کارها را می کنند، کارهای دینی، کارهای تبلیغاتی، به این معنا همه کارگرند.


راهی برای تحصیل درآمد
انسان گل سر سبد عالم هستی است و خداوند همه چیز را برای انسان آفریده است «وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا» (1) انسان برای زنده ماندن و ادامه‌ی حیات به خوراک، پوشاک و مسکن نیازمند است و برای اینکه مایحتاج اوّلیه خود را تأمین کند باید مشغول تلاش و فعالیّت باشد و نباید بیکار بماند.

ای کسانی که ایمان آورده اید و ادعا می کنید که مؤمن هستید، بدانید که مؤمن بودن تنها به نماز اول وقت و گریه بر اباعبدالله الحسین علیه السلام نیست. تنها اینکه ادعای دینداری و ایمان داشته باشید فایده ای ندارد.



یکی از طرق تحصیل درآمد، استخدام شدن برای انجام دادن کار است که این، امری جائز است و فقها آن را قاعده‌ی «الاجارة احد معایش العباد» نامیده‌اند. این قاعده کلی است که قابل تطبیق بر مصادیق گوناگون است. قرآن کریم در این باره می فرماید: «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ»(2): ما بین مردم معیشت در زندگی دنیا را تقسیم کردیم و گروهی را بر گروهی دیگر برتری بخشیدیم تا از یکدیگر کار بگیرند و رحمت پروردگارت بهتر است از آن چه می‌اندوزند.

اصل مهم اقتصادی

قرآن کریم در آیه 29 سوره نساء یک اصل بسیار مهم و البته ظریف اقتصادی را بیان می کند که توجه به آن در شناخت آسیب های اقتصادی  جامعه و البته رفع آن بسیار کارگشا می باشد. می فرماید؛ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللّه‏َ كانَ بِكُمْ رَحِیماً»
در این آیه 3 رکن اساسی را برای یک اقتصاد سالم و اسلامی واقعی بیان می شود؛
رکن اول:یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا 
با بیان ابتدای سخن با عبارت یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا یادآوری می کند که ای کسانی که ایمان آورده اید و ادعا می کنید که مؤمن هستید، بدانید که مؤمن بودن تنها به نماز اول وقت و گریه بر اباعبدالله الحسین علیه السلام نیست. تنها اینکه ادعای دینداری و ایمان داشته باشید فایده ای ندارد.

رکن دوم: لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْباطِلِ
ببینید در اقتصاد و روابط و معاملات و تعهداتی که فی مابین خود دارید چگونه عمل کرده و اقتصاد را چگونه مدیریت می کنید: لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْباطِلِ؛ در کار و موقعیتی که قرار دارید أکل(=خوردن،مصرف کردن) به حق دارید یا باطل.
نمی شود ادعا کنید که مؤمن هستید، چهره و ظاهر مؤمن برای خود درست کنید و ادبیات مذهبی داشته باشید اما روابط و تعهدات بینتان باطل باشد؛ در معاملاتتان دروغ بگویید، وعده و وعید بدهید و عمل نکنید، وفای به عهد نداشته باشید، نسبت به یکدیگر ظلم کنید، حقوق یکدیگر را ضایع کنید. ایمان و مؤمن بودن شما در گرو همه ی این مسائل است و این ها هستند که ایمانتان را ارزیابی می کنند.
یادتان باشد اگر در روابط بین رئیس و مرئوسی، کارفرما و کارگری سودی خلاف مانتداری و عدالت حاصل شود باطل و حرام است.

رکن سوم:أنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ
در یک کار و مدیریت اقتصادی سالم و اسلامی باید دو طرف راضی باشند. به این صورت که یک طرف بیان می کند من بابت زحمت و عرقی که ریخته ام حقم را می گیرم و طرف دیگر هم اذعان دارد من خدمت و کالایی را خریدار هستم که این قدر ارزش داشته باشد. هر دو طرف وجداناً احساس کنند که نه ظلم کرده اند و نه مورد ظلم واقع شده اند.

اینکه در جامعه کارگری، کارگر از این که در این موقعیت و جایگاه قرار دارد، احساس رضایت بکند، احساس احترام بکند، احساس کند که قدر او و کارش دانسته می شود. اگر این احساس به‌ وجود آمد، آن‌ وقت خستگی از کار، بی‌حوصلگی نسبت به کار، بی‌اعتنائی نسبت به کار، دیگر وجود نخواهد داشت و کار، درست و صحیح انجام گرفته و محکم کاری می شود؛ رَحِمَ اللهُ اِمرَأً عَمِلَ عَمَلاً فَاَحکَمَه(3) رحمت خدا بر آن انسانی که کاری را انجام می دهد و آن را محکم انجام می دهد، محکم‌ کاری می کند.

رکن چهارم: وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ 
اینکه این نکته در کنار اصول دیگر اقتصادی بیان شده بیانگر آن است که اگر در جامعه ای اقتصاد و تجارت به سمت و سویی برود که در روابط کارفرما و کارگر و معاملات اقتصادی أکل به باطل در مصادیق مختلفی چون کم کاری، احساس مسئولیت نکردن،عدم تعهد کاری و ...) صورت بگیرد و یا در یک رابطه کاری دو طرفه حق یک طرف ضایع شود، یک طرف سود ببرد و دیگری راضی نباشد، اگر جامعه این گونه بشود در حقیقت یک انتحار و خودکشی اجتماعی صورت گرفته و خیانت بزرگی واقع شده است.

نمی شود ادعا کنید که مؤمن هستید، چهره و ظاهر مؤمن برای خود درست کنید و ادبیات مذهبی داشته باشید اما روابط و تعهدات بینتان باطل باشد؛ در معاملاتتان دروغ بگویید، وعده و وعید بدهید و عمل نکنید، وفای به عهد نداشته باشید، نسبت به یکدیگر ظلم کنید، حقوق یکدیگر را ضایع کنید. ایمان و مؤمن بودن شما در گرو همه ی این مسائل است و این ها هستند که ایمانتان را ارزیابی می کنند. 



کلام آخر

در جامعه ای زندگی می کنیم که ادعای اسلامی بودن آن در تمام سرفصل هایش سر به فلک کشیده است. با سرفصل های دیگر در جامعه فعلاً در این فرصت کاری نداریم. موضوع اصلی بر روی اقتصاد، معاملات و روابطی است که در این سرفصل موضوعیت پیدا می کنند.
به واقع ما در این جامعه، اسلام واقعی را در معاملات و روابطمان با انسان ها در حیطه کار رعایت می کنیم؟ با کارگران چگونه برخورد می کنیم؟  چقدر نسبت به حقی که بر گردنمان دارند آگاه هستیم و آگاهیمان را تنها در حیطه زبان و برگزاری همایش ها و سمینارهای این چنین خرج نمی کنیم؟
حکومتی که مدعی است که تلاش می کند اسلام را در جامعه پیاده کند چقدر در مسیر مطالبه حق کارگر تلاش کرده، چقدر به حرف های او که صدایش شاید به اندازه سرمایه گذاران رسا و بلند نباشد گوش کرده و برای ادای حق آنان جنگیده است؟
ارگانی که نام خود را "خانه کارگر" نامیده، چقدر برای این مسئولیتش تلاش کرده و توانسته رضایت جامعه کارگری را برآورده کند؟


پی نوشت:
1- جاثیه/13
2- زخرف/ 32
3- مسائل علیّ‌ بن‌ جعفر و مستدرکات، ص ۹۳

منابع:
بیانات رهبری در دیدار بار کارگاران
بیانات آیت الله جوادی آملی
سایت راسخون                                                           
بیانات استاد پور ازغدی
سایت حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.