در ادامهی حواشی فیلترینگ تلگرام
شمارش معکوس خروج از تلگرام
اکثر افرادی که به ابزار ارتباطی نوین روی میآورند، با نوعی کمبود؛ تحت عنوان "کم دیده شدن" مواجه هستند که در این فضا با هدف رفع آن، حضور دارند. مصداق این جریان را امروزه در لابهلای کانالهای تلگرامی و پُستهای اینستاگرامی، آشکارا مشاهده میکنیم.
"زمان قطعی فیلترینگ تلگرام"، "فیلتر شکن مخصوص تلگرام"، "رفع مشکل فیلتر شدن تلگرام" و دهها عنوان دیگر، دغدغههایی هستند که طی 3 ماه اخیر، ذهن کاربران این پیامرسان را به خود مشغول کردهاند.
از آخرین روزهای فروردین ماه سال جاری، کاربران پیامرسان تلگرام منتظر از دسترس خارج شده آن بودند. وعدهای که مسئولان مربوطه باتوجه به بررسیهای انجام شده در راستای معایب و آسیبهای این پیامرسان داده بودند. پس از اغتشاشات زمستان 96 ایران و حمایتهای همهجانبهی پاول دورف از این افراد، دیگر بر کسی پوشیده نیست که این پیامرسان، خط قرمزها و چارچوب امنیت ملی را زیر پا گذاشته و تنها در پی اهداف خاصی در حوزهی سیاسی و اقتصادی است.
البته نباید از این مهم نیز چشمپوشی کرد که جمهوری اسلامی ایران، تنها کشوری نیست که بنا به مصلحت کشور و حفظ امنیت ملی، قصد فیلتر کردن این پیامرسان را دارد، چرا که پیشتر کشورهایی از جمله؛ روسیه (پس از حملات تروریستی در این کشور)، چین (بنا به ضدیت با دولت) و اندونزی (پس از گسترش تبادل اطلاعات مخاطره آمیز)، این پیامرسان را از دسترس کاربران خارج کردهاند.
چرایی ضرورت پیامرسانها
از گذشته تاکنون بشر به دنبال راهی برای برقراری ارتباط با همنوعان خود بوده و در این راستا دست به اختراعات و ابداعات فراوانی زده است. اما این نیاز بشری با گذشت زمان، پُررنگتر شده و بر ضرورت آن افزوده شده است. تاجایی که عصر حاضر را؛ عصر ارتباطات و شکوفایی ابزار ارتباطی نامیدهاند.اکثر افرادی که به این قبیل ابزار ارتباطی روی میآورند، با نوعی کمبود، تحت عنوان "کم دیده شدن" مواجه هستند.
نیاز انسان امروز با نیاز گذشتگان به برقراری ارتباط و نوع آن، همواره دچار تغییرات شگرفی بوده که این تغییرات، طی سالهای اخیر شدت و حدت وافری به خود گرفته است، تا آنجا که در سال 2010 نخستین پیامرسان فراگیر جهانی تحت عنوان وایبر Viber، توسط چهار فرد اسرائیلی راهاندازی و برقراری ارتباطات جمعی و فردی را وارد مرحلهی نوینی کرد. از آن جهت به وایبر لقب نخستین پیام رسان فراگیر را دادهاند که، اولین نرم افزاری بود که بر روی گوشی تلفن همراه نصب شده و به سهولت در دسترس همگان قرار میگرفت.
درست است که روی کار آمدن وایبر و قابلیتهای آن؛ از جمله مبادلات صوتی، تصویری و تماس تلفنی و... انقلاب بزرگی در عرصهی ارتباطات جمعی بود اما کافی نبود، از این رو؛ دیگر دستاندرکاران عرصهی ارتباطات بر آن شدند تا با رفع مشکلات و کمبودهای وایبر؛ پیامرسانهایی را ابداع کنند که حداکثر نیازهای کاربران را در این زمینه، تأمین کند.
حائز اهمیت آنکه در این زمینه دستاوردهای فراوانی نیز حاصل شد که میتوان به راهاندازی شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی از جمله؛ ویچت WeChat، تانگو Tango، واتس آپ WhatsApp، اینستاگرام Instagram و تلگرام Telegram و... اشاره کرد که همگی قابلیت نصب بر روی تلفن همراه هوشمند را داشتند. اما موضوع تنها به روی کار آمدن ابزار ارتباطی سهلالوصول ختم نشد، چرا که بودند افرادی که از این ابزار و فضای ایجاد شده کمال سوءاستفاده را کرده و با سرقت اطلاعات، تحریف اخبار، رویدادهای جهانی و... سعی بر تحقق اهداف خاص و هدفمندی داشتند. اهدافی که گاه، امنیت ملی یک کشور را به خطر میانداخت.
بیشتر بخوانید: باید و نبایدهای فیلتر تلگرام +فیلم |
در این میان باید توجه داشت که اگر از بُعد عدم امنیت، سرقت اطلاعات و اشاعهی خشونت در این شبکهها و پیامرسانها صرف نظر کنیم، مشاهده میشود که این ابزارهای ارتباطی؛ اکثر خصوصیات وسائل ارتباط جمعی از دیدگاه نظریهپردازان علوم ارتباطات را دارا بوده و اثرگذاری خاصی بر فضای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سراسر جهان دارند و این یعنی نه تنها بر نظریهی دهکدهی جهانی، جامهی عمل پوشانده شده که، تدریجا در حال گذار از آن و ورود به فاز جدیدی از دنیای ارتباطات هستیم.
تأثیر رسانههای جمعی بر مخاطب
یکی از معروفترین نظریههای حوزهی تأثیر رسانهها بر مخاطب، نظریهی تزریقی است که در سال ۱۹۳۰ میلادی مطرح شد. این نظریه که بیشتر با عنوان گلوله جادویی معروف است؛ به تاثیر مستقیم و سریع رسانهها بر مخاطب اشاره دارد که همچون گلولهای با قدرتی غیر قابل تصور بر فرد وارد شده و نفوذ میکند. علاوه بر دیگر رسانهها؛ امروزه و طی سالهای اخیر، با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و انواع پیامرسانها، شاهد تحقق بیش از پیش این نظریه و مشاهدهی عینی آن در سراسر جهان هستیم."كلی" و "ولخارت"، نظریهای در این حوزه دارند که بر مبنای نیاز اعضای شبکههای اجتماعی و پیامرسانها به تایید مکرّر از سوی دیگران، پایهگذاری شده است. بر مبنای این نظریه؛ اکثر افرادی که به این قبیل ابزار ارتباطی روی میآورند، با نوعی کمبود، تحت عنوان "کم دیده شدن" مواجه هستند که در این فضا با هدف رفع آن، حاضر شدهاند. مصداق این جریان را امروزه در لابهلای پُستهای اینستاگرامی، آشکارا مشاهده میکنیم.
از طرح این دو نظریه، درمییابیم که امروزه انواع پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، توانستهاند نظریهی نظریهپردازان این حوزه را به اثبات رسانده و غائت آنها را محقق سازند. این مهم نه تنها از اهمیت ویژهای برخوردار است که قابل تحسین تمام قدِ جهانیان است اما نباید از آسیبهای احتمالی این قبیل فضاها نیز، غافل ماند چرا که همین ابزار مفید و کاربردی توانایی آن را دارند که جهانی را در کوبیده و یک سونامی فراگیر و گستردهی اطلاعاتی را ایجاد کنند. پس سواد رسانهای، نظارت بر این فضا و نیز چارچوب بندی آنها از ضروریات هر کشور محسوب شده و کوچکترین تعلل و غفلتی، نتیجهای غیر قابل جبران به بار خواهد آورد.