تبیان، دستیار زندگی

عامل شرّ و بدبختی از نظر قرآن

از جمله شبهاتی که به عنوان تضاد و تنافی در آیات بیان می کنند، این است که: با توجّه به آیات 78و79 سوره نساء، خداوند گاهی شرّ را به خود نسبت می دهد و گاهی به انسان، و نمی شود که یک فعل به چند نفر نسبت داده شود. بالاخره عامل شرّ کیست؟ خداوند یا انسان؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
شر ،جهنم

گرچه از منظر قرآن کریم، خداوند متعال قادر مطلق و خالق مطلق است و همه افعال به او نسبت داده می شود، امّا این بدان معنا نیست که انسان هیچ گونه اختیاری در فعل خود نداشته باشد. بلکه خداوند متعال همه چیز را خلق کرده است و در اختیار انسان قرار داده است و این انسان است که با اختیار خود خیر یا شرّ را انتخاب می کند. مانند اینکه کسی چاقویی را می سازد و در معرض فروش قرار می دهد، حال این خریدار است که از این چاقو استفاده می کند و می تواند از آن به  عنوان یک وسیله مورد نیاز در آشپزخانه استفاده کند(در مسیر صحیح و درست)  و یا اینکه از آن به عنوان یک ابزار کشنده و آلت قتّاله برای کشتن و مجروح کردن دیگران استفاده کند(در غیر مسیر صحیح آن). در این صورت گرچه این چاقو(آلت قتاله) را شخص سازنده آن درست کرده است ولی هیچ کس قتل را به سازنده چاقو نسبت نمی دهد و هیچ گاه سازنده به صرف سازنده بودن مجرم نیست بلکه این خریدار و کسی که از آن استفاده کرده است به خاطر استفاده نابجا  مجرم است.

از جمله شبهاتی که به عنوان تضاد و تنافی در آیات بیان می کنند، این است که: با توجّه به آیات 78و79 سوره نساء، خداوند گاهی شرّ را به خود نسبت می دهد و گاهی به انسان، و نمی شود که یک فعل به چند نفر نسبت داده شود. بالاخره عامل شرّ کیست؟ خداوند یا انسان؟

برای فهم بهتر آیه، ابتداء آیات مذکور را ذکر می کنیم: 
«...وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَكادُونَ یَفْقَهُونَ حَدیثاً ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً؛[نساء/78-79]...و اگر خیرى [چون پیروزى و غنیمت‏] به آنان [كه سست ایمان و منافق‏ اند] برسد، مى‏ گویند: این از سوى خداست. و اگر سختى و حادثه‏ ای [چون بیمارى، تنگدستى، شكست وناكامى‏] به آنان رسد [به پیامبر اسلام‏] مى‏ گویند: از ناحیه توست. بگو: همه اینها از سوى خداست. این گروه را چه شده كه نمى‏ خواهند [معارف الهیّه وحقایق را] بفهمند؟! [اى انسان!] آنچه از نیكى به تو رسد، از سوى خداست و آنچه از بدى به تو رسد، از سوى خود توست. و [اى پیامبر! از نیكى‏ هایى كه از سوى ماست اینكه‏] تو را براى مردم به پیامبرى فرستادیم، و گواه بودن خدا [بر پیامبرىِ تو] كافى است.»

با توجّه به ترجمه آیه کسانی که خوبی را به خداوند نسبت می دهند و شرّ را به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم)، افراد سست ایمان و منافق اند که چنین چیزی را بیان می کنند. در مقابل خداوند متعال می فرماید: بگو: همه اینها از سوى خداست. و در آیه بعد به صراحت می فرماید: بگو: آنچه از نیكى به تو رسد، از سوى خداست و آنچه از بدى به تو رسد، از سوى خود توست.

با مطالعه و دقت در مضمون دو آیه به چند نكته برخورد مى‏ كنیم كه هر كدام مى‏ تواند پاسخ جداگانه‏ اى به این سؤال بوده باشد:
1- اگر سیئات و بدی ها را تجزیه و تحلیل كنیم داراى دو جنبه هستند یكى جنبه مثبت، دیگرى جنبه منفى، و همین جنبه منفى آن است كه قیافه سیئه به آن مى‏ دهد و به شكل" زیان نسبى" در مى‏ آورد.

براى مثال:
انسانى كه بوسیله سلاح گرم یا سرد بى‏ گناهى را به قتل مى ‏رساند مسلما مرتكب سیئه‏ اى شده است، اكنون عوامل وجود این كار بد را بررسى مى‏ كنیم در میان این عوامل قدرت انسان، فكر انسان، قدرت یك اسلحه سرد یا گرم، نشانه گیرى صحیح، استفاده از فرصت مناسب، تاثیر و قدرت گلوله دیده مى ‏شود كه تمام اینها جنبه‏ هاى مثبت قضیه است، زیرا همه آنها مى‏ توانند مفید و سودمند واقع شوند و اگر در مورد خود به كار گرفته شوند مشكلات بزرگى را حل مى‏ كنند، تنها جنبه منفى قضیه آن است كه تمام این قدرتها و نیروها در غیر مورد خود بكار گرفته شده است مثلا به جاى اینكه به وسیله آنها دفع خطر حیوان درنده و یا یك قاتل جانى و خطرناك شده باشد در مورد انسان بى‏ گناهى به كار رفته است، همین جنبه منفى اخیر است كه آن را به صورت" سیئة" در مى ‏آورد، و الا نه قدرت نشانه‏ گیرى انسان چیز بدى است و نه نیروى باروت و نفوذ گلوله، همه اینها منابع قدرتند و در مورد خود قابل استفاده فراوان.

بنا بر این اگر ملاحظه مى ‏كنیم در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است كه تمام منابع قدرت حتى قدرت‏هایى كه از آن سوء استفاده مى‏ شود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمتهاى سازنده و مثبت او است، و اگر در آیه دوم" سیئات" به مردم نسبت داده شده است اشاره به همان" جنبه ‏هاى منفى" قضیه و سوء استفاده از مواهب و قدرتهاى خدادادى است، و این درست به آن مى‏ ماند كه پدرى سرمایه‏ اى به فرزند خود براى ساختن خانه خوبى بدهد، ولى او آن را در راه مواد مخدر و فساد و تبهكارى و یا دائر كردن خانه و مركز فساد به كار اندازد، شكى نیست كه او از نظر اصل سرمایه مدیون پدر است ولى از نظر سوء استفاده، مستند به خود او است.

2- ممكن است آیه شریفه اشاره به مسئله" الامر بین الامرین" بوده باشد كه در بحث جبر و تفویض به آن اشاره شده است و خلاصه آن این است كه همه حوادث جهان حتى اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد یا سیئه، خوب باشد یا بد از یك نظر مربوط به خدا است زیرا او است كه به ما قدرت داده و اختیار و آزادى اراده بخشیده است، ولى در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه مى‏ گیرد زیرا عامل تعیین كننده عمل، اراده و اختیار ما است، و به همین دلیل ما در برابر اعمالمان مسئولیم، و استناد اعمال ما به خدا آن چنان كه اشاره شد از ما سلب مسئولیت نمى‏ كند و موجب عقیده جبر نیست.

بنا بر این آنجا كه مى ‏فرماید:" حسنات" و" سیئات" از خدا است، اشاره مى‏ كند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز، و آنجا كه مى فرماید: سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما مى‏ كند و در واقع مجموع دو آیه، مسئله" امر بین الامرین" را ثابت مى‏ كند.

3- تفسیر دیگرى كه براى این دو آیه وجود دارد و در اخبار اهل بیت (علیهم السلام) نیز به آن اشاره شده است این است كه: منظور از سیئات، كیفرهاى اعمال و مجازات و عقوبات معاصى است، شكى نیست كه این كیفرها از ناحیه خداوند است، ولى چون نتیجه اعمال و افعال بندگان مى‏ باشد از این جهت گاهى به بندگان نسبت داده مى‏ شود و گاهى به خداوند، و هر دو صحیح است، مثلا صحیح است گفته شود قاضى دست دزد را قطع مى ‏كند، و نیز صحیح است كه گفته شود این خود دزد است كه دست خود را قطع مى ‏نماید!.[1]

امّا اینکه خداوند نیکی ها را به خود نسبت می دهد از این جهت است که هم خالق نیکی هاست و هم دیگران را به انجام کار نیک هدایت می کند و برای اینکه به دیگران بفرماید که این کار صحیح و خیر است آن را به خود نسبت می دهد گویا می خواهد بیان کند که اگر ما هم بخواهیم کاری انجام بدهیم همین کار خیر را انجام می دهیم و اینکه بنده ای کار خیر انجام می دهد در واقع همان کار  خداوند را انجام داده است.

پی نوشت:
[1]تفسیر نمونه_آیت الله مکارم شیرازی،ناصر_دار الكتب الإسلامیة، تهران‏،1374 ش‏_ج4،ص22و23

منبع: رهروان ولایت