تبیان، دستیار زندگی

برند پوش ها بخوانند+ فیلم

آیا مارک دار بودن یا نبودن لباس برایتان مهم است؟

تغییر و تحولات زندگی موجب شده تا افراد بیشتر از آنکه بر اساس ویژگی های شخصیتی و رفتاری در اجتماع شناخته شوند، از روی نوع کالاهایی که استفاده می کنند خود را به دیگران بشناسانند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهرا جمشیدی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
لباس برند

در قرن نوزدهم میلادی چارلز فردریک ورث با دوختن برچسب نام خود به لباس‌هایی که طراحی می‌کرد زمینه ساز شروع طراحی مد به طور کلی شد. موفقیت ورث به طوری بود که او به جای اینکه مانند خیاط‌‌های دیگر که در گذشته تنها از دستور مشتری پیروی می‌کردند رفتار کند، می‌توانست به مشتریانش دیکته کند چه بپوشند. واژه طراح مد در حقیقت اولین بار برای توصیف او ساخته شد.
 در ایران، پیش از دورهٔ قاجار اطلاع از لباس‌های اروپایی در میان زنان ایرانی محدود بود. نقطهٔ شروع مدگرایی زمانی بود که همسر اول فتحعلی شاه طی یک مهمانی دربار با “الیزابت مک نیل” همسر “جان مک نیل” آشنا شد. الیزابت در آن مهمانی لباس ساتن سفید، تزئین شده با چین‌های توری و همچنین ردای قرمز ابریشمی بر تن داشت که مخالف با لباس‌ها و جواهرات با شکوه و پر زرق و برق خانم‌های ایرانی بود. اما همین لباس ساده چشم همسر اول دربار ایران را گرفت و نقطه شروعی شد بر تغییر لباس زنان دربار قاجار. بعدها در سال ۱۸۵۰ میلادی، “لیدی شیل” با ملک جهان مادر ناصرالدین شاه دیدار کرد. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، به واسطهٔ نفوذ دخترش تاج السلطنه که تحصیل کردهٔ اروپا بود و از آزادی زنان ایران پشتیبانی می‌کرد مد روز در سبک اروپایی به ایران وارد شد.

به اسم برند به کام جنس تقلبی 
طراحان پنج کشور، فرانسه، ایتالیا، انگلستان، ایالت متحده و ژاپن از شهرت و اعتیار بین المللی بر خوردار هستند  که به تازگی ترکیه و اسپانیا نیز به این جمع اضافه شده است. به طبع وجود طراحان، برند های معروف پوشاک و البسه نیز متعلق به همین کشورها می باشد. برندهایی که نه فقط در محدوده مرزی آن کشورها که یک آوزاه جهانی برای خود بدست آورده اند.

در ایران نیز برندها از طرق مختلفی وارد بازار می شود و اکنون سهم قابل توجهی از اجناس را به خود اختصاص داده اند. فلان برند لباس، روسری، کیف و کفش، ساعت، جواهرات و... که بر اساس شهرت و نامی شدن اش در دنیا، رقم بالایی از اقتصادها را نیز به سمت خود می کشاند. کشور ما نیز مانند سایر کشورهای جهان نتوانسته از سیر چرخش مد شدن و برندبازی مارک های مختلف در امان بماند. مراکز خرید و پاساژهای مملو از برندهای خارجی با قیمت هایی که باور آن دشوار است و رشد قارچ گونه آنها موجب شده تا مردم ما نیز مانند سایر کشورهای برندزده، شخصیت شناسی انسان را از روی ظاهر آنها انجام دهد. 

حمید قبادی دبیر کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد می گوید: کالاهای وارداتی که به عنوان برند وارد کشور می شود بیشتر کالاهایی است که یا اصالت ندارد یا تقلبی یا از رده خارج است و پوشاک از رده خارج بیشترین ضرر را به خریداران داخلی می زنند زیرا این کالاها در فروشگاه های اصلی و اروپایی بیش از 50 یورو نیست در حالی که همان پوشاک در فروشگاه های شمال شهر تهران به قیمت های بیش از یک میلیون تومان عرضه می شود.


 استفاده از هر برند= یک کلاس شخصیتی!
زندگی مدرن و صنعتی، شکل ارتباطات در دنیای جدید، تمرکز بر ظاهر شخصیت افراد برای شناخت درونیات فرد و... موجب شده تا افراد به ظاهر و شیک پوشی خود اهمیت بیشتری دهند. لوی اشتروس دانشمند انسان شناسی نیاز به پیروی از مد و مدگرایی را این گونه عنوان می کند که: بعد از مرتفع شدن نیازهای اولیه در میان انسانها یك نیاز اساسی دیگر به نام (نیاز مورد توجه واقع شدن) مطرح می گردد. یعنی اینکه انسانها به هر طریقی می خواهند مورد توجه دیگر همنوعان خود قرار بگیرند و برای رسیدن به این نیاز سعی در ایجاد تفاوت و گاهی همرنگی با دیگران دارند. مد یکی از روشهایی است که به انسانها کمک می کند تا خود را در جامعه و فعالیتهای اجتماعی وارد کرده و با همگونی با سایر انسانها به سمت یک زندگی اجتماعی حرکت کنند، ضمن اینکه در اوج این همگونی دوست دارند از آنها متمایز هم باشند.

پوشیدن یا استفاده کردن یک مارک خاص و شناخته شده توسط یکی از دوستان یا اقوام نزدیک، ذهن را به باکلاس و باشخصیت بودن فرد متمایل می کند و در مقابل پوشیدن یک لباس غیر برند و حتی طراحی و تولید شده در داخل کشور نشانه فقیر و بی کلاس بودن قلمداد می شود.

تب مد و مدگرایی و استفاده از برندهای گران قیمت و معروف، برای ذائقه و سلیقه طبقات بالای جامعه طراحی می گردد و اولین کسانی که از آنها برای متمایز شدن استفاده می کنند طبقات مرفه جامعه می باشد. طبقات پایین تر جامعه که اغلب نگاه شان به نوع و شیوه زندگی افراد در رده های بالا است سعی می کنند در جهت همرنگی با آنها حرکت کرده و با پیروی از نوع زندگی آنها فاصله ظاهری بین شان را کمتر کنند. در این مرحله؛ وقتی آن مد و شیوه خاص همه گیر شد جذابیت خود را از دست داده و ارزش آن به سرعت در نزد طبقه مرفه تنزل پیدا کرده و طراحان مد نیز در چنین بازار آشفته ای به این موضوع دامن می زنند و به سرعت مدلهای جدیدی از انواع لوازم مصرفی را طراحی و وارد بازار می کنند.

بیشتر خانوارها در کشور، سطح اقتصادی متوسطی را دارند؛ یعنی گروهی از جامعه که توانایی خرید یک عینک آفتابی برند 50 میلیونی یا ساعت برند 300 میلیونی را ندارند اما تبلیغات گسترده و وارد بازی برند شدن  اکثریت مردم جامعه، وسوسه خرید کالاهای لوکس گران قیمت را دربین همه افراد جامعه با سطح اقتصادی مختلف شده است.

اما به یک مسئله فکر کنید؛ انسان چند سال عمر می کند؟ آیا هر کفش، کیف، شلوار، ساعت، روسری و... را که می خرد می خواهد تا آخر عمر از آن استفاده کند؟ عمر استفاده از کالاهای پوششی که می خرید چه مدت است؟ آیا باید یک کفش، مانتو و یا هر لباس و کالای دیگری که تنها مارک یک برند نام آشنا را روی آن می بینیم اما از اصل یا فرع بودنش مطمئن نیستیم را با قیمت نجومی بخریم؟ و....
اگر به این سوال ها فکر کنید، به صورت منطقی لباس یا کیف و کفش  که می خرید در خوش بینانه ترین حالت در طول یک سال از آن استفاده می کنید پس آیا پرداخت یک هزینه ی بالا برای یک کالا که از اصالت آن نیز خبر نداریم دور از عقلانیت نیست؟...

 




مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.