گذشت مرام مردان است
آشنایی با واژه زیبای گذشت
هیچ مقامی برای ما اهل بیت بهتر از این نیست که انسانی در جایگاه تلافی خطایی قرار بگیرد اما با مدارا و بردباری و گذشت، خشم و غضب خودش را فرو نشاند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/02/08 ساعت 11:48
ثقه الاسلام کلینی (محمد بن یعقوب کُلَینی معروف به ثقةالاسلام کلینی (درگذشته در سال ۳۲۹ هجری قمری) از محدثان بزرگ شیعه و مؤلف کتاب پر ارج کافی از معتبرترین مجموعه روایی شیعه و از کتب اربعه به حساب میآید. او در زمان غیبت صغرای امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دنیا آمده و با برخی از محدثان و راویان که بدون واسطه از امام حسن عسکری(علیه السلام) یا امام علی ابن محمد الهادی(علیه السلام) حدیث شنیده بودند ملاقات کرده است. گفتهاند کلینی در نقل حدیث دقت بسیاری داشته است. ابن قولویه، محمد بن علی ماجیلویه قمی، احمد بن محمد زراری از جمله شاگردان اویند. ) در کتاب کافی بر اساس سندی از امام سجاد(علیه السلام) آورده است که امام فرمود: هیچ مقامی برای ما اهل بیت بهتر از این نیست که انسانی در جایگاه تلافی خطایی قرار بگیرد اما با مدارا و بردباری و گذشت، خشم و غضب خودش را فرو نشاند.
شیخ مفید در ارشاد می نویسد: جوانی از خاندان هاشم نسبت به امام سجاد جسارت کرده و ناسزا می گفت و در پیش روی آن حضرت ناشایست ترین حرف ها را به امام زد. اما امام سجاد (علیه السلام) هرگز لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت.
روز بعد امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: سخنان (افترا گونه) آن جوان را شنیدید . دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید... آن جوان به محض مشاهده امام، جای تردید برایش باقی نماند که امام برای تنبیه و جبران دشنام وی به ملاقاتش آمده است؛ حضرت علی بن الحسین (امام سجاد)، نزد آن جوان آمد و رو به او کرد و گفت: عزیز من! تو به من سخن ها گفتی. من نمی دانم چه می گفتی. اگر این نسبتها که به من داده ای در من وجود دارد از درگاه خدا پوزش می خواهم و استغفار می کنم. اما اگر نسبت های تو دروغ بوده باز هم از درگاه خداوند می خواهم گناه تو را ببخشد. آن جوان که یک چنین عفو و گذشت و بزرگواری را از امام سجاد مشاهده کرد، جلو آمد و پیشانی آن حضرت را بوسید و با چشمانی لبریز از اشک گفت: ای پسر پیامبر خدا ! آنچه به تو گفته ام صحیح نبوده است. خود من به این دشنام ها و تهمت ها از تو هزاران بار سزاوارترم.
در روایت دیگری آمده است : کنیزکی می خواست آب وضو برای آن حضرت فراهم آورد که ظرف سفالین از دستش فرو افتاد و شکست!
امام به کنیزک نگاهی کرد و کنیز گمان کرد که مولایش خشمگین شده است. از این رو جمله ای از قرآن خواند و گفت: و الکاظمین الغیظ یعنی؛ متقین بهشتی و برخوردار از غفران پروردگار آنانند که… خشم خود فرو خورند. (۱۵۲)
امام
فرمود: خشم خود ر فرو نشاندم .
کنیز ادامه داد و العافین عن الناس یعنی مومنان از مردمی که از آنان آزرده شده اند نیز می گذرند .
امام فرمودند از تو گذشتم
کنیز ادامه داد: والله یحب المحسنین یعنی؛ خداوند نیکوکاران را دوست دارد. امام فرمود: تو را در راه خدا آزاد ساختم. (۱۵۳)
این رفتارها را در سیره ائمه اطهار فراوان می بینیم ، که باید به این منش های والا خود را مزین نماییم چرا که فرمودند کونو لنا زینا و لا تکونو علینا شینا یعنی مایه زیور ما باشید نه مایه بی آبروی ما
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. شیخ مفید در ارشاد می نویسد: جوانی از خاندان هاشم نسبت به امام سجاد جسارت کرده و ناسزا می گفت و در پیش روی آن حضرت ناشایست ترین حرف ها را به امام زد. اما امام سجاد (علیه السلام) هرگز لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت.
روز بعد امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: سخنان (افترا گونه) آن جوان را شنیدید . دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید... آن جوان به محض مشاهده امام، جای تردید برایش باقی نماند که امام برای تنبیه و جبران دشنام وی به ملاقاتش آمده است؛ حضرت علی بن الحسین (امام سجاد)، نزد آن جوان آمد و رو به او کرد و گفت: عزیز من! تو به من سخن ها گفتی. من نمی دانم چه می گفتی. اگر این نسبتها که به من داده ای در من وجود دارد از درگاه خدا پوزش می خواهم و استغفار می کنم. اما اگر نسبت های تو دروغ بوده باز هم از درگاه خداوند می خواهم گناه تو را ببخشد. آن جوان که یک چنین عفو و گذشت و بزرگواری را از امام سجاد مشاهده کرد، جلو آمد و پیشانی آن حضرت را بوسید و با چشمانی لبریز از اشک گفت: ای پسر پیامبر خدا ! آنچه به تو گفته ام صحیح نبوده است. خود من به این دشنام ها و تهمت ها از تو هزاران بار سزاوارترم.
در روایت دیگری آمده است : کنیزکی می خواست آب وضو برای آن حضرت فراهم آورد که ظرف سفالین از دستش فرو افتاد و شکست!
امام به کنیزک نگاهی کرد و کنیز گمان کرد که مولایش خشمگین شده است. از این رو جمله ای از قرآن خواند و گفت: و الکاظمین الغیظ یعنی؛ متقین بهشتی و برخوردار از غفران پروردگار آنانند که… خشم خود فرو خورند. (۱۵۲)
امام
فرمود: خشم خود ر فرو نشاندم .
کنیز ادامه داد و العافین عن الناس یعنی مومنان از مردمی که از آنان آزرده شده اند نیز می گذرند .
امام فرمودند از تو گذشتم
کنیز ادامه داد: والله یحب المحسنین یعنی؛ خداوند نیکوکاران را دوست دارد. امام فرمود: تو را در راه خدا آزاد ساختم. (۱۵۳)
این رفتارها را در سیره ائمه اطهار فراوان می بینیم ، که باید به این منش های والا خود را مزین نماییم چرا که فرمودند کونو لنا زینا و لا تکونو علینا شینا یعنی مایه زیور ما باشید نه مایه بی آبروی ما