تبیان، دستیار زندگی

ضرورت فراگیری سواد رسانه‌ای

اوج‌گیری جنگ رسانه‌ای

جنگ‌نرم برای کودکان پروژه‌ای جداگانه است، متفکران این جنگ، بازی‌های رایانه‌ای و انیمیشن را دو رسانه‌ی اصلی برای تربیت غیر‌دینی کودکان قرار داده است. در بازی‌های رایانه‌ای سعی می‌شود کودک با خشونت و مفاهیم جنسی روبرو شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سواد رسانه ای
استفاده از رسانه‌ها امروزه به امری روزمره تبدیل شده است. در طول روز روزنامه می‌خوانیم، در شبکه‌های اجتماعی پیام به اشتراک می‌گذاریم، برنامه‌های تلویزیونی را تماشا می‌کنیم، به سینما می‌رویم و از تلفن همراه و فضای مجازی استفاده می‌کنیم.

در اینجا این سوال مطرح می‌شود که وقتی ما ساعات بسیاری از روز را با انواع رسانه‌ها سپری می‌کنیم و به راحتی برای ارتباط با دیگران و آگاهی و تفریح از آنها بهره می‌بریم، آیا این روند، جدای از سواد رسانه‌ای است؟

سواد رسانه‌ای چیست و چه ضرورتی دارد؟

امروزه با افزایش ضریب نفوذ تکنولوژی و وسایل ارتباطاتی در زندگی بشری، شرایط جامعه به فضای اشباع رسانه‌ای و اتوبار اطلاعاتی تبدیل شده است. در این فضا مخاطبان در معرض پیام‌ها و کارکردهای مختلف رسانه‌ها قرار گرفته و از آنها تاثیر می‌پذیرند. مطابق نظریه‌های تاثیر رسانه‌ها بر مخاطب؛ مخاطبانی که در زمره افراد منفعل و نیمه فعال قرار دارند بیشترین آسیب را در این فضا می‌بینند، به همین جهت مخاطبان نیاز دارند تا در نقش یک مخاطب فعال ظاهر شوند و این راهی ندارد جز اینکه سواد رسانه‌ای در کاربران رسانه افزایش یابد.

مصداق علمی این روند، "نظریه كاشت" جورج گربنر است. مسئله اصلی این نظریه، این بود که قرار گرفتن در معرض رسانه‌ها، تا چه حد می‌تواند به باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی، شكل دهد؟ و فرض اصلی نظریه این بود که تماشاگران پرمصرف حس شدیدتری از خطر و ناامنی را از تلویزیون دریافت می‌کنند و تلویزیون ممکن است تماشاگران پُرمصرف را به دنیایی پست و خشونت آمیزوترسناک هدایت کند.

گربنر مدعی بود كه میان تماشای تلویزیون و اظهار نظر در مورد واقعیت‌های دنیا، رابطه وجود دارد و تماشاگران پرمصرف تلویزیون نسبت به واقعیات زندگی با بینندگان كم‌مصرف اختلاف نظر دارند. همچنین گربنر در واكنش به انتقادات عناصری را بدان افزودکه دو مفهوم متداول سازی و تشدید بودند. متداول سازی وقتی روی می‌دهد که تماشای بیش از حد تلویزیون منجر به تقارن دیدگاهی در گروه شود و تشدید وقتی روی می‌دهد که اثرات کاشت در گروه خاصی از مردم بیشتر از بقیه باشد. با این حال با ظهور رسانه‌های نوین هم این نظریه می‌تواند مورد توجه محققین باقی بماند.(1)

سواد رسانه‌ای جزو چند شاخصی است که باید یک فرد ،در قرن 21 داشته باشد تا با سواد به حساب آید. سواد رسانه‌ای چیزی فراتر از توانایی استفاده‌ی سخت افزاری از رسانه‌ها است.

بنا به تعریف علمی؛ سواد رسانه‌ای عبارت است از "مجموعه‌ای از چشم‌اندازها که ما به‌طور فعالانه برای قرارگرفتن در معرض رسانه از آنها بهره‌برداری می‌کنیم تا معنای پیام‌هایی را که با آنها مواجه می‌شویم تفسیر کنیم". در واقع سواد رسانه‌ای، به مخاطب قدرت شناخت ابعاد پنهان رسانه‌ها، قدرت تمییز شباهت‌ها و  تفاوت میان آن‌ها و تجزیه و تحلیل پیام‌ها و فرامتن‌ها را می‌دهد. دانشمند برجسته ارتباطات "مارشال مک لوهان"؛ سواد رسانه‌ای را در شرایط تحقق دهکده‌ی جهانی لازمه‌ای برای انسان‌ها می‌داند.

سواد رسانه‌ای به مخاطب می‌آموزد علاوه بر شناخت انواع رسانه‌ها، محتوای آن‌ها را مورد راستی‌آزمایی و تجزیه و تحلیل قراردهد.



جنگ نرم و سواد رسانه‌ای

باید توجه داشت که سواد رسانه‌ای، زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که اصطلاحی به نام جنگ نرم در دهکده جهانی پا به عرصه وجود می‌گذارد. استعمار در قرن حاضر مفهومی فیزیکی  نداشته و با گذر از استعمارِ نو، به مرحله استعمار فرانو رسیده است. استعاری که در آن رسانه بهترین ابزار و جنگ نرم، قوی‌ترین استراتژی راهبردی به حساب می‌آید.

در واقع جنگ نرم از طریق رسانه‌ها اذهان و فرهنگ انسان‌ها را هدف قرار می‌دهد و اگر مخاطبان سواد لازم را در تعامل با رسانه‌ها و مواجهه با پیام آنها نداشته باشند آسیب‌های بسیاری در سبک زندگی و نگرش آن‌ها در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد می‌شود.


در جنگ نرم؛ هژمونی رسانه‌ای در خدمت ترویج مفاهیم اومانیستی، مادی‌گرایانه و جنسی قرار دارد. رسانه‌ها به دنبال استحاله‌ی هویت مسلمان ایرانی و تبدیل به شهروند دهکده جهانی و تغییر نگرش و  ایجاد نیاز کاذب در او هستند.

در این راه رسانه‌ها از تکنیک های بسیاری استفاده می‌کنند که می‌توان از  برچسب‌زنی، دروغ، شایعه، اغراق، ترور شخصیت، ایجاد تفرقه، پاره حقیقت گویی و جاذبه‌های جنسی نام برد.

شبکه‌های ماهواره‌ای

در این میان باید توجه داشت که شبکه‌های ماهواره‌ای از پیشگامان جنگ نرم هستند. بیش از 260 شبکه‌ی ماهواره‌ای رایگان و فارسی زبان این رسالت بر عهده دارند.(2) در میان آنها، شبکه‌های بی‌بی‌سی فارسی، صدای آمریکا، فارسی وان، من و تو، پی ام سی و جم تی وی در خط مقدم جبهه مقابل قرار دارند. این رسانه‌ها هویت ایرانی و اسلامی مردم ایران را هدف قرار داده‌اند.

دو رسانه اول (بی‌بی‌سی فارسی و صدای آمریکا) با رویکرد سیاسی سعی در تضعیف جمهوری اسلامی و مردم‌سالاری دینی در ایران دارند آنها از تکنیک‌های ایجاد تفرقه، شایعه، دروغ، سانسور و برچسب‌زنی؛ حداکثر بهره را می‌بَرند.

پیش‌تر و همزمان با شروع کار بی‌بی‌سی، اوج فعالیت آن در فتنه سال 88 مشاهده شد بی‌بی‌سی در عملیات رسانه‌ای خود سعی کرد تقلب (دروغ) را با ابزارهایی چون شایعه و گسترش ادعا به جای اظهار واقعیت بازنمایی کرده و میان مردم و مسئولین، اختلاف ایجاد کند. این رسانه سعی دارد تا با استفاده از پیچیدگی در محتوا و پیام‌سازی غیرمستقیم، بی‌طرفی خود را به مخاطب القا کند و به ترور شخصیت و نظام جمهوری اسلامی بپردازد.

از دیگر تکنیک‌هایی که بی‌بی‌سی در اجرای جنگ نرم خود از آن بهره می‌برد ارائه با کیفیت برنامه‌ها و ایجاد جاذبه‌های تصویری و محتوایی است؛ تکنیکی که رسانه‌های دیگر هم از آن به خوبی بهره می‌برند. رسانه‌های ضدفرهنگ که از آن‌ها در مصادیق رسانه‌های جنگ نرم نام بردیم علاوه بر تکنیک‌های مورد اشاره از تکنیک جاذبه‌های جنسی در فروپاشی بنیان‌های اعتقادی ملت ایران و هویت دینی آنها بیشترین استفاده را می‌کنند.

مصداق این تکنیک در ترویج بی‌بند و باری و خیانت در شبکه جم و موسیقی و رقص‌های خاص در شبکه‌ی پی‌ام‌سی قابل مشاهده است. در مصداق دیگر ترویج پوشش‌های خاص، همچون ساپورت‌پوشی در جامعه، به صورت پروژه‌ای برنامه‌ریزی شده به وسیله سریال‌ها و برنامه‌های شبکه من و تو تبدیل به یک مد شد، برای این کار تعداد سکانس‌هایی که این پوشش را قبح زدایی و ترویج می کردند طی ماه های مختلف افزایش یافت.

شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی این روزها شانه به شانه‌ی ماهواره در جنگ نرم علیه ملت ایران وارد عمل شده‌اند، البته از همان تکنیک‌ها با‌توجه به ویژگی رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. در رویکرد کلی این رسانه‌ها با استفاده از تکنیک‌هایی چون شایعه‌پراکنی و اغراق سعی در القای سیاه نمایی و ناامیدی به مخاطبان دارند. در گروه‌ها و کانال‌هایی که رویکرد سیاسی دارند آمد نیوز بهترین مثال است؛ این رسانه دروغ و شایعه را برای تضعیف نظام، ترور شخصیت و ایجاد تفرقه به کار گرفته است در پروژه‌های اطلاع رسانی پلاسکو، فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی و فتنه اقتصادی (اغتششات دی ماه 96) این رویکرد به خوبی توسط این رسانه قابل مشاهده بود.

جنگ با کودکان

جنگ نرم برای کودکان پروژه‌ای جداگانه است، متفکران این جنگ، بازی‌های رایانه‌ای و انیمیشن را دو رسانه‌ی اصلی برای تربیت غیردینی کودکان قرار داده است. در بازی‌های رایانه‌ای سعی می‌شود کودک با خشونت و مفاهیم جنسی روبرو شود. داستان‌ها و شخصیت بازی‌ها مروج برهنگی، رفتارهای جنسی و خشونت برای کودکان هستند که پیامدهای آن را در افزایش بلوغ زودرس و کاهش سن افراد مبتلا به آسیب‌های اجتماعی چون اعتیاد و روابط نامشروع مشاهده می‌کنیم.

در انیمیشن‌ها همین رویکرد با جذابیت مخصوص به خود دنبال می‌شود. انیمیشن‌ها با الگوسازی شخصیت‌هایی که خشونت و رفتارهای جنسی در ظاهر و رفتار آنها تعریف و طراحی شده است، این مفاهیم نامطلوب را در کودک نهادینه می‌کنند و در قدم بعدی این پیوست‌های فرهنگی از جمله اسباب بازی‌ها و لوازم تحریر هستند که پازل جنگ نرم علیه کودکان را  تکمیل می‌کنند که باربی معروف‌ترین مصداقی است که به سهولت این رویکرد را در تولید و عرضه آن می‌توانید دنبال کنید.

والت دیزنی کمپانی است که مصداقی بزرگ‌تر و جریان‌ساز در جنگ نرم است. از راهبردهای این کمپانی "تمسخر و حمله به آموزه‌های اخلاقی و دینی و ترویج اعمال نهی شده در ادیان همچون نمایش بی‌حد و مرز شهوت و امیال جنسی است. کودکان در این انیمیشن‌ها به طرز باور نکردنی با مقوله سکس و عشق‌های طولانی روبه‌رو می‌شوند. ترویج جادوگری و سحر، توسل به شیاطین و اجنه و حل کردن مشکلات پیش‌رو با استفاده از نیروهای فرابشری، مضمون آشنای بسیاری از انیمیشن‌هایی است که برای کودکان معصوم ما ساخته می‌شود"(3)

آخر کلام

برای مقابله با جنگ نرم ضروری است که روش‌ها و تکنیک‌های مختلف را انتخاب کنیم اما در برابر جریان رسانه‌ای این جنگ به‌عنوان مهمترین ابزار آن، باید سواد سطح رسانه‌ای را در میان اقشار مختلف جامعه افزایش داد. سواد رسانه‌ای در این زمینه به مخاطبان می‌آموزد که علاوه بر شناخت اصل پیام رسانه‌ها، کاربرد و شیوه مطلوب استفاده از آنها و هدف از پیام‌سازی‌ها را تشخیص دهند و محتواها را مورد راستی‌آزمایی و تجزیه و تحلیل قرار دهند.

همچنین تاثیرات ناخودآگاه از فرا متن‌ها را به حداقل برسانند و در نهایت از وضعیت یک مخاطب منفعل به مخاطب فعال و به جای مصرف کننده‌ی صِرف، به یک مصرف کننده‌ی هوشیار و حتی تولید کننده موثر تبدیل شوند. در واقع با انتخاب یک رژیم رسانه‌ای مناسب؛ آسیب‌های جسمی و روحی استفاده از انواع رسانه‌ها را به حداقل رسانده و شایعات، برجسته‌سازی‌ها و جاذبه‌های جنسی هویت، شما را دستخوش استحاله قرار نخواهند داد.

پی نوشت:

1- نظریه کاشت Cultivation Theory، پژوهشکده باقرالعلوم
2- تعداد شبکه‌های ماهواره‌ای ضد فرهنگ و هویت کشور از مرز ۲۶۰ کانال گذشته است، تسنیم نیوز، 1396
3- جنگ نرم، نفوذ و سواد رسانه‌‌ای، اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه، فصل سوم