پسران، به‌دنبال سیندرلای زندگی

پول، دارایی، خانه لوکس و...، معیارهای اصلی برخی جوانان امروزی برای ازدواج شده است. معیاری که شاید به‌ظاهر لازم باشد اما زمانی که دیگر معیارها را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، خطرناک می‌شود. به بیان دیگر؛ اکثر دختران با انجام انواع عمل‌های زیبایی و تغییرات چشم‌گیر در چهره و اندام، خود را سیندرلا دانسته و در انتظار شهزاده‌ای با لوکس‌ترین اتومبیل می‌نشینند! اما براستی داشتن دارایی‌های خاص برای دختران و ظاهر زیبا و منحصر به‌فرد برای پسران، معیاری کافی است؟!

تغییر سبک نگرش جوانان

امروزه سبک و سیاق نگرش جوانان تغییرات فراوان کرده است که دلایل متعددی در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. این تغییر در نوع تفکر و نگاه به جامعه؛ زمینه‌ی تغییرات اساسی در مسیر سبک زندگی، معیارهای ازدواج و... را ایجاد کرده است.

دیگر کم‌تر پدر و مادری برای پسر خود، دختری را به همسری انتخاب می‎‌کنند و در اغلب موارد، پسر و دختر از پیش، با یکدیگر آشنا بوده‌اند. البته نمی‌توان تمامی ازدواج‌های اینچنینی را ناموفق دانست اما باید اذعان داشت که در اکثر موارد، ازدواج‌هایی که سرمنشاء آن‌ها دوستی‌های خیابانی و یا کاهش سطح دخالت خانواده‌ها در انتخاب همسر بوده، یا روند خوشایند و مطلوبی ندارند و یا به طلاق و جدایی ختم می‌شوند.

عاقبت سندرم سیندرلا

امروزه یکی از جلوه‌های اصلی تغییر سبک زندگی جوانان ایرانی، انجام انواع عمل‌های زیبایی است؛ عمل بینی، تراشیدن اندام lipomatic ، انواع پروتزها، باریک کردن کمر و... باعث شده تا ایران، پایتخت عمل زیبایی جهان لقب گیرد. اما نمی‌توان به این رتبه‌ی اول بودن افتخار کرد، چرا که جوانان ما را همچون عروسک‌های خیمه شب‌بازی، هر لحظه به یک شکل در می‌آورده و اکثر آن‌ها را از، روند طبیعی و رو به رشد زندگی فردی و اجتماعی، باز می‌دارد.زیرا افرادی که بیشتر زمان خود را صرف این قبیل امور می‌کنند، زمان محدودی دارند تا به دیگر ابعاد و زوایای زندگی خویش پرداخته و به نوعی تک‌ بُعدی می‌شوند. (برخی افراد بنا به دلایل خاص از جمله بیماری و ظاهر نامتعارف، مجبور به عمل زیبایی هستند که بحث آن‌ها از این نوشتار خارج است.)

شاید کمی کلیشه‌ای و شعارگونه به‌نظر برسد اگر بگوییم که ایجاد تغییر در سبک زندگی و نگرش جوانان در دو دهه‌ی اخیر نتیجه‌ی تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگ غرب است اما اگر کمی ژرف‌اندیش باشیم و به آمار و گزارش‌های کارشناسان اجتماعی توجه کنیم؛ این ماجرا خیلی هم دور از ذهن نخواهد بود. اغلب دختران متولد دهه‌ی 70 و 80 در پی سیندرلا شدن و پسران این دهه‌ها به دنبال سیندرلاهای متعدد!

آمارهای تاسف‌بار

اوضاع جاری و عدم چاره‌جویی درست و به‌موقع والدین و مسئولین باعث شده تا هر ساله شاهد افزایش چشم‌گیر آمار طلاق و کاهش نرخ ازدواج باشیم. در همین راستا اشاره‌ای می‌کنیم به آخرین آماری که در این زمینه منتشر شده است.

میانگین سنی ازدواج در مردان ۲۷.۳ سال و در زنان نیز ۲۲.۸ سال به ثبت رسیده و۱۷۴ هزار و ۵۹۷ واقعه طلاق نیز ثبت شده است.(1)


متاسفانه اکثر طلاق‌های ثبت شده، بنا به دلایلی نامتعارف از جمله؛ چشم و هم‌چشمی، خیانت و عدم بلوغ فکری زوجین بوده است. موضوعی که شاید پیش‌تر، بسیار کم‌رنگ بود اما امروزه مشاهده می‌کنیم که بر شدت و نمایان شدن آن افزوده می‌شود.

راهکار

یکی از پازل‌های گمشده‌ی رفع آسیب‌های اجتماعی، به ویژه مشکلات جوانان، مشاوره‌های گوناگون در سنین مختلف است. چرا باید چنین تفکری در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند که تنها، افراد بیمار و مشکل‌دار باید به کارشناسان اجتماعی و مشاوره مراجعه کنند؟!

شکی نیست که اگر همواره یک راهنما در کنار ما باشد، سطح مشکلات و ضریب آسیب‌های اجتماعی کاهش چشم‌‎گیری خواهند داشت. ضمن اینکه برای کاهش آمار طلاق، ضروری است.کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی پیش از ازدواج و پس از آن نقش بسزایی در کاهش معضلات اجتماعی به‌ویژه طلاق دارد.

امید آن می‌رود که نهادها و ارگان‌های مربوطه همچون؛ آموزش و پرورش و صدا و سیما، فعالیت‌های خود را در زمینه‌ی تقویت فرهنگ بومی و جلوگیری از گسترش فرهنگ بیگانه افزایش دهند تا از تغییرات نامتعارف سبک زندگی جوانان و آسیب‌های احتمالی آن در بلندمدت جلوگیری شود.

---