گذر از خون حسین!
سکوت در مقابل توهین به امام رضا (علیه السلام)
چند روز پیش یک نویسندهی هرزنگارِ لیبرال، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را به باد توهین و تمسخر گرفت. حرکتی که قلبِ هر مسلمانی را به درد آورد. امامی که حتی برای بسیاری از غیر مسلمانان، عزیز و محترم است. اما از این به اصطلاح سلبریتیها صدایی درنیامد.
در تاریخ حیات بشر، هر کس که هشیارتر و بیدارتر بوده، همواره رنج بیشتری کشیده است. انسان متفکر، بیش از دیگران از کجفهمیها، نادانیها و ناسپاسیها درد میکشد و گویا این سرنوشت سنگربانان جبهه حق است که بسوزند و بسازند. علمداران این جبهه نیز چنان بودند و آن همه رنج و اندوه را به جان خریدند.
در مظلومیت اهل بیت همین بس که در سر از بدن پسر فاطمه جدا کردند، خنجر به بوسه گاه رسول خدا نهادند و بدون هیچ عذاب وجدان و احساس غم از بابت آن حادثه دلخراش به زندگی عادی خود پرداختند.
در صحیح بخاری که معتبرترین کتاب حدیثی نزد اهل سنت است، روایتی نقل شده که مردی از عبدالله بن عمر بن خطاب (که در حجاز، شخصیتی نامدار و در فقه مرجع بسیاری از مردمان بود) پرسید: «خون پشه در لباس احرام و در هنگام حج چه حکمی دارد؟»
عبدالله بن عمر پرسید: «تو از کدام سرزمین هستی؟» پاسخ داد: «از اهالی عراق هستم». عبدالله رو به مردم کرد و گفت: «این مردمان را بنگرید که فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را کشتهاند، حال آمدهاند از حکم ریختن خون پشه میپرسند! در حالی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: "حسن و حسین دو گل خوشبوی من در دنیا هستند"».[1]
کج اندیشی و فهم نادرست از دین و انسانیت، انسان را تا این حد در سراشیبی سقوط قرار میدهد. چنان انسان را در منجلاب نادانی و حماقت فرو میبرد که آدمی در خون پشه وسواس به خرج میدهد اما در ریخته شدن خون وارث پیغمبر و علمدار دین و پرچمدار انسانیت، هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد! گویا در نظرشان کاملا بیارزش جلوه میکند.
لیکن آنچه در روایات تاریخی آمده، منحصر و محصور در آن دوران نبود. این حال و روز هر روز و هر ساعت و هر لحظهی ماست. در اجتماعی که عدهای نادان، الگوی عدهای نادانتر از خود شوند، نباید انتظاری بیش از این داشت. جماعتی که از امکانات این کشور و این نظام استفاده کردند، از آنتن صدا و سیما و از بودجههای ورزشی و هنری برای شهرت بهره بردند و اکنون که عدهای را گرد خود آوردهاند، راه ناسپاسی در پیش گرفتهاند. جماعتی مشهور به سلبریتی،[2] که در جهان امروز، مرجع فکری و رفتاری بخشی از جامعهی بشری هستند. بدون اینکه غالباً صلاحیت فکری، اخلاقی و رفتاری برای این جایگاه داشته باشند.
کافی است سری به شبکههای اجتماعی بزنیم. یک سلبریتی تصویری از جشن تولدِ سگ خود (که چند ده میلیون برای آن هزینه کرده) را در صفحه خود قرار میدهد. حدود 1 میلیون لایک و تعداد بسیاری کامنتهای ابراز محبت را ذیل این تصویر مشاهده میکنیم!
در همان لحظه یک متفکر دلسوز که به راستی قلبش برای دین و شرف و انسانیت میتپد، چکیدهای از اندیشههای خود را منتشر میکند. ولی یکهزارمِ تصویر سگِ آن سلبریتی هم مورد اقبال و توجه قرار نمیگیرد. ای کاش قضیه در همین جا متوقف میشد. کافی است به یک حیوان ظلم شود. سلبریتیها شبکههای اجتماعی را به آتش میکشند و چنان جار و جنجالی به راه میاندازند که آدمیزاد انگشت به دهان میماند!
اما چند روز پیش یک نویسندهی هرزنگارِ لیبرال، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را به باد توهین و تمسخر گرفت. حرکتی که قلبِ هر مسلمانی را به درد آورد. امامی که حتی برای بسیاری از غیر مسلمانان، عزیز و محترم است. اما از این به اصطلاح سلبریتیها صدایی درنیامد.
به راستی این مدعیانِ انسانیت کجا هستند؟ چرا سکوت کردهاند؟ آیا با آن هتاکِ همراه و هم نظرند؟ یا این مسئله را فاقد ارزش میپندارند که این گونه لب فرو بستهاند؟ بدا به حال و روز سرزمینی که چنین افراد حقیر و نااهلی الگوی بخشی از مردمان آن باشند. این چیزی جز جاهلیت نیست. جاهلیتی مدرن که به مراتب رنجآورتر از جاهلیت قدیم است. هر چند یقین داریم که عاقبت هر مجرم بدسیرتی، جزای جرم خود را خواهد دید. همانطور که گفتهاند: « آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد، با آل علی هر که درافتاد ورافتاد»!
لیکن دردآورتر از این قضایا اینکه در میان برخی از علمای دینی هم شاهد سکوت در این زمینه بودیم. آن مرجع محترم و بزرگواری که برای روز شهادتِ امام موسی بن جعفر (علیه السلام) سخنرانی میکند که اگر روزِ شهادت امام تعطیل رسمی نشود، ما به این "حکومت گمراه" مالیات نمیدهیم! اما وقتی حرمت حریم آل الله شکسته و امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مورد هتک حرمت قرار میگیرند، زبان در کام گرفته و روزه سکوت میگیرند.
البته این را باید از اطرافیان و کسانی که اخبار را به این دست از علمای بزرگوار میرسانند جستجو کرد که چرا اخبار مهم و اساسی را از این بزرگواران مخفی میکنند و در مقابل، ذهن این عزیزان را گرفتار مسائل دست چندم و حاشیهای میکنند؟!
پینوشت:
[1]. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، تحقیق: د. مصطفی، دیب البغا، باب رحمه الولد، کتاب 81، کتاب الادب، ج 5، ص 2234، ح 5648.
[2]. سلبریتی (Celebrity) به شخصی اطلاق میشود که معمولاً در زمینههای موسیقی، ورزش، هنر و... در یک جامعه یا فرهنگ عامه دارای محبوبیت باشد.
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. در مظلومیت اهل بیت همین بس که در سر از بدن پسر فاطمه جدا کردند، خنجر به بوسه گاه رسول خدا نهادند و بدون هیچ عذاب وجدان و احساس غم از بابت آن حادثه دلخراش به زندگی عادی خود پرداختند.
در صحیح بخاری که معتبرترین کتاب حدیثی نزد اهل سنت است، روایتی نقل شده که مردی از عبدالله بن عمر بن خطاب (که در حجاز، شخصیتی نامدار و در فقه مرجع بسیاری از مردمان بود) پرسید: «خون پشه در لباس احرام و در هنگام حج چه حکمی دارد؟»
عبدالله بن عمر پرسید: «تو از کدام سرزمین هستی؟» پاسخ داد: «از اهالی عراق هستم». عبدالله رو به مردم کرد و گفت: «این مردمان را بنگرید که فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را کشتهاند، حال آمدهاند از حکم ریختن خون پشه میپرسند! در حالی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: "حسن و حسین دو گل خوشبوی من در دنیا هستند"».[1]
کج اندیشی و فهم نادرست از دین و انسانیت، انسان را تا این حد در سراشیبی سقوط قرار میدهد. چنان انسان را در منجلاب نادانی و حماقت فرو میبرد که آدمی در خون پشه وسواس به خرج میدهد اما در ریخته شدن خون وارث پیغمبر و علمدار دین و پرچمدار انسانیت، هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد! گویا در نظرشان کاملا بیارزش جلوه میکند.
لیکن آنچه در روایات تاریخی آمده، منحصر و محصور در آن دوران نبود. این حال و روز هر روز و هر ساعت و هر لحظهی ماست. در اجتماعی که عدهای نادان، الگوی عدهای نادانتر از خود شوند، نباید انتظاری بیش از این داشت. جماعتی که از امکانات این کشور و این نظام استفاده کردند، از آنتن صدا و سیما و از بودجههای ورزشی و هنری برای شهرت بهره بردند و اکنون که عدهای را گرد خود آوردهاند، راه ناسپاسی در پیش گرفتهاند. جماعتی مشهور به سلبریتی،[2] که در جهان امروز، مرجع فکری و رفتاری بخشی از جامعهی بشری هستند. بدون اینکه غالباً صلاحیت فکری، اخلاقی و رفتاری برای این جایگاه داشته باشند.
کافی است سری به شبکههای اجتماعی بزنیم. یک سلبریتی تصویری از جشن تولدِ سگ خود (که چند ده میلیون برای آن هزینه کرده) را در صفحه خود قرار میدهد. حدود 1 میلیون لایک و تعداد بسیاری کامنتهای ابراز محبت را ذیل این تصویر مشاهده میکنیم!
کج اندیشی و فهم نادرست از دین و انسانیت، انسان را تا این حد در سراشیبی سقوط قرار میدهد. چنان انسان را در منجلاب نادانی و حماقت فرو میبرد که آدمی در خون پشه وسواس به خرج میدهد اما در ریخته شدن خون وارث پیغمبر و علمدار دین و پرچمدار انسانیت، هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد! گویا در نظرشان کاملا بیارزش جلوه میکند.
در همان لحظه یک متفکر دلسوز که به راستی قلبش برای دین و شرف و انسانیت میتپد، چکیدهای از اندیشههای خود را منتشر میکند. ولی یکهزارمِ تصویر سگِ آن سلبریتی هم مورد اقبال و توجه قرار نمیگیرد. ای کاش قضیه در همین جا متوقف میشد. کافی است به یک حیوان ظلم شود. سلبریتیها شبکههای اجتماعی را به آتش میکشند و چنان جار و جنجالی به راه میاندازند که آدمیزاد انگشت به دهان میماند!
اما چند روز پیش یک نویسندهی هرزنگارِ لیبرال، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) را به باد توهین و تمسخر گرفت. حرکتی که قلبِ هر مسلمانی را به درد آورد. امامی که حتی برای بسیاری از غیر مسلمانان، عزیز و محترم است. اما از این به اصطلاح سلبریتیها صدایی درنیامد.
به راستی این مدعیانِ انسانیت کجا هستند؟ چرا سکوت کردهاند؟ آیا با آن هتاکِ همراه و هم نظرند؟ یا این مسئله را فاقد ارزش میپندارند که این گونه لب فرو بستهاند؟ بدا به حال و روز سرزمینی که چنین افراد حقیر و نااهلی الگوی بخشی از مردمان آن باشند. این چیزی جز جاهلیت نیست. جاهلیتی مدرن که به مراتب رنجآورتر از جاهلیت قدیم است. هر چند یقین داریم که عاقبت هر مجرم بدسیرتی، جزای جرم خود را خواهد دید. همانطور که گفتهاند: « آخر به درک رفت و به روحش شرر افتاد، با آل علی هر که درافتاد ورافتاد»!
لیکن دردآورتر از این قضایا اینکه در میان برخی از علمای دینی هم شاهد سکوت در این زمینه بودیم. آن مرجع محترم و بزرگواری که برای روز شهادتِ امام موسی بن جعفر (علیه السلام) سخنرانی میکند که اگر روزِ شهادت امام تعطیل رسمی نشود، ما به این "حکومت گمراه" مالیات نمیدهیم! اما وقتی حرمت حریم آل الله شکسته و امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) مورد هتک حرمت قرار میگیرند، زبان در کام گرفته و روزه سکوت میگیرند.
البته این را باید از اطرافیان و کسانی که اخبار را به این دست از علمای بزرگوار میرسانند جستجو کرد که چرا اخبار مهم و اساسی را از این بزرگواران مخفی میکنند و در مقابل، ذهن این عزیزان را گرفتار مسائل دست چندم و حاشیهای میکنند؟!
پینوشت:
[1]. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، تحقیق: د. مصطفی، دیب البغا، باب رحمه الولد، کتاب 81، کتاب الادب، ج 5، ص 2234، ح 5648.
[2]. سلبریتی (Celebrity) به شخصی اطلاق میشود که معمولاً در زمینههای موسیقی، ورزش، هنر و... در یک جامعه یا فرهنگ عامه دارای محبوبیت باشد.