175 هزار طلاق در یک سال
تلخ ترین رکورد سال 96
هیچ زوجی نمی تواند آینده زندگی خود را پیش بینی کند. اینکه قرار است چند سال با هم زیر یک سقف زندگی یا آنکه یک روزی و یک جایی ختم زندگی شان را امضا کنند. اما همه زوج ها می توانند از بروز پدیده هایی که موجب اختلاف در زندگی و جدایی آنها می شودپیشگیری کنند.
رکورد زدن مساوی با یک پدیده یا امر مثبت است که در ذهن افراد نقش می بندد. ورزشکار یا نخبه، هنرمند یا فردی که توانسته است بین میلیون ها نفر رکورد یک عمل یا فعالیتی را بزند و به عنوان یک قهرمان شناخته شود. رکوردهای یک ثانیه و چند صدم ثانیه ای که رتبه و مقام ها را از زمین تا آسمان جابجا می کند. اما حالا باید نه در معنای مثبت که به تلخ ترین معنی که رکورد می تواند در زندگی و جامعه داشته باشد، فکر کنیم؛ رکورد 175 هزار طلاق در سال 1396.
نگاهی به نمودار طلاق با توجه به مدت زمان ازدواج نشان می دهد که بیشتر جدایی ها در 5 سال اول زندگی رخ می دهد. به گفته سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور، میانگین زندگی مشترک برای زوجین طلاقگرفته طی 9 ماهه اول سال 96، 9 سال است که در 67 درصد طلاقهای ثبتشده عمر ازدواج کمتر از 10 سال بوده است. 11 درصد طلاقهای ثبتشده نیز میانگین سال زندگی مشترک کمتر از یک سال داشتهاند.
طلاق در ازدواج های زیر یک سال را می توان یک رکورد تلخ دیگر دانست. دختر و پسری که بعد از یک دوره نامزدی و عقد و هزینه کردن برای مراسم های عروسی، به خانه بخت می روند اما دیر زمانی نمی گذرد که اختلاف های بین آنها آنقدر پر رنگ می شود که شیرینی روز عروسی که هنوز به سالگرد نرسیده را فراموش و راهی دادگاه های خانواده برای گرفتن طلاق توافقی می شوند. این شکل از طلاق ها را شاید بتوان ناشی از عدم فهم و درک افراد از امر ازدواج و زندگی مشترک، تعهد و مسئولیت پذیری در قبال طرف مقابل و به طور کلی عدم انتخاب صحیح دانست.
به همان میزان که جامعه با روند صنعتی و مدرن شدن در حال دگرگونی است، شاهد تغییرات سبک زندگی در پدیده ازدواج و خانواده نیز می باشیم. در گذشته حضور و نقش خانواده در پیوند دو زوج و به کارگیری تجربه و مشورت با بزرگتر ها مانع از تشکیل خانواده هایی می شد که از اساس و پایه نادرست بود. مشورتی که از منظر نسل امروز دخالت و در نظر نگرفتن دختر و پسر در این امر بوده است. با روند رو به رشد ازدواج هایی که دو فرد اصل و خانواده و بزرگترها در حاشیه قرار می گیرند به طبع آن میزان جدایی ها در سال های مختلف زندگی زناشویی نیز افزایش یافته است.
هادی خانیکی جامعه شناس با تاکید بر نقش خانواده می گوید: تغییرات اجتماعی منجر به دگرگونیهایی در ترجیحات نظام اجتماعی شده است. بر این مبنا، دو سوگیری مشهود در جامعه ما قابل تمایز است. یکی رشد فردگرایی و دیگری پیشیگرفتن ارزشهای مادی. تنظیمکننده رشد این تغییرات سه نهاد دین، آموزش و خانواده هستند. در واقع این سه نهاد هستند که میتوانند با تنظیم سرعت تغییرات، جامعه را از زوال همبستگی و ازهمگسیختگی دور نگاه دارند. هر یک از این سه نهاد به هر دلیلی تضعیف شوند، زوال همبستگی بیشتر میشود. بهطور مشخص نهاد خانواده اگر نتواند نقش خود را ایفا کند، از یکسو هم زوال همبستگی را تسریع میکند و از دیگر سو خود نیز با شتاب بیشتر تضعیف میشود؛ یعنی هم عامل است و هم نتیجه.
بسیاری از جوانان ادعا می کنند که در گذشته به علت مرسوم و قبیح بودن امر طلاق، حتی اگر دو فرد باهم دچار مشکل می شدند به اجبار آنکه برچسب مطلقه بودن روی آنها قرار نگیرد به زندگی دشوار باهم تن می دادند. اما نمی توان این را یک امر شایع و قابل تسری به همه بخش های جامعه دانست چرا که در گذشته نسبت به امروزه تناسب و هم کف بودن دختر و پسر و همچنین خانواده ها برای کاهش اختلاف های ناشی از این تضادها بیشتر مورد پذیرش و عملی درجامعه بود. اما در دهه های اخیر افراد بدون در نظر گرفتن شرایط و تناسب هایی که می توانند با هم داشته یا نداشته باشند با عبور از مرز ها زیر یک سقف می روند و بعد از مدتی از زدنگی مشترک تضادهای بین شان پر رنگ می شود و تا جایی پیش می رود که به حکم انفصال یک خانواده می رسد.
وزارت خانه ای عریض و طویل برای ازدواج جوانان
یکی از وزرات خانه های موجود در کشور، وزارت ورزش و جوانان- ازدواج می باشد. نهادی که اکنون می توانیم قاطعانه بگویم تنها وزارت ورزش است، چرا که بر اساس اهداف و وظایفی که برای خود تعریف کرده تاکنون در جامعه شاهد برنامه اجرای اثرگذار از آنها در حوزه ازدواج جوانان نبوده ایم. بر اساس سایت این وزرات خانه در بخش وظایف محوله این گونه آورده شده است که:
.سیاستگذاری و تعیین خط مشی در بستر سازی و زمینه سازی ازدواج جوانان.
· بررسی و شناخت باورهای دینی، ملی ، منطقه ای ، محلی و قومی به منظور رعایت آن در امر ازدواج
· بررسی تغییرات اجتماعی و تحولات ارزشی در چارچوب اصول دینی و ملی در زمینه ازدواج
· بررسی های کاربردی در زمینه الگو یا الگوهای خانواده سالم و پایدار، ازدواج و نهاد خانواده زوج های جوان.
· برنامه ریزی ونظارت بمنظور توانمندسازی ( آموزش ، مشاوره ، ارتقای مهارتهای زندگی، آگاهسازی و ...)
زوج های جوان
· برنامه ریزی در جهت تناسب بین برنامه ها، منابع و امکانات دولت و بهره جستن از حداکثر امکانات موجود.
· فراهم نمودن زمینه استقلال اجتماعی واقتصادی جوانان.
· ارتقای مهارتهای ارتباطی و اجتماعی جوانان و افزایش آگاهی های مربوط به ازدواج در میان آنها.
· برنامهریزی توسعه مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره جوانان و سنجش عملکرد آنها.
· برنامهریزی توسعه مراکز تخصصی ازدواج (همسرگزینی).
· نظارت مستمر و آسیبشناسی کارکرد مراکز تخصصی مشاوره و ازدواج.
· آسیبشناسی و بررسی روند طلاق در خانوادههای جوان و جدیدالازدواج.
· بررسی و ارزیابی مستمر علل تأخیر در ازدواج جوانان و چارهاندیشی برای آن.
· برنامهریزی برای برگزاری و یا بهرهگیری از نمایشگاهها- همایشها و هماندیشیهای مربوط به ازدواج و خانواده جوانان.
· حمایت از آثار و تولیدات مروج ازدواج و تشکیل خانواده.
· انجام سایر امور مربوطه در چارچوب قوانین و مقررات[1]
در یک نگاه اجمالی با توجه به برنامه و اهدافی که این سازمان در راستای ازدواج جوانان تعیین کرده است، اینک باید میزان آمار طلاق حداقل بین جوانان در سال های اولیه زندگی مشترک شان به میزان پایین تری رسیده باشد. چرا که با وجود خط مشی و سیاست گذاری و برنامه و سناریوهایی که تدوین شده است جوانان پس از شناخت نسبت به مسئولیت هایی که می توانند بر دوش بگیرند و فهم از خود به دنبال نیمه گمشده شان می گردند. نیمه گمشده ای که نه از روی یک نگاه بلکه با توجه به معیارهای اصولی و منطقی انتخاب می شود و پس از ازدواج نیز با توجه به برنامه هایی که این وزارت خانه برای زوج ها و خانواده ها تهیه و تدارک دیده است آنها دائم شیوه ارتباط مناسب و خوب با همسر و فرزند را می آموزند و بدین شکل هیچ گاه اختلافی بین آنها بوجود نمی آید. اما این تنها یک حالت آرمانی برای ازدواج و خانواده از بندهای نوشته شده در دفتر خانواده این وزارت خانه است و تا رسیدن به مرحله اجرا و اثرگذاری میزان طلاق ها که اکنون از 3 ازدواج 1 طلاق به 3 ازدواج 2 طلاق و در صورت بحران این امر به 3 ازدواج 3 طلاق خواهد رسید.
استان های پیشتاز در طلاق
استان های اول در طلاق(بیشترین طلاق)
1. تهران
2. البرز
3. خراسان رضوی
* در این 2 استان(تهران و البرز) به ازای هر 2/3 ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است
* استان های آخر در طلاق(کمترین طلاق)
1) سیستان و بلوچستان(20.3 ازدواج به ازای 1 طلاق)
2) ایلام (13.9 ازدواج به ازای 1 طلاق)
3) چهارمحال بختیاری(12.5 ازدواج به ازای 1 طلاق)
در ریشه شناسی علت طلاق سالیان سال روان شناسان، جامعه شناسان، مشاوران خانواده و مسئولین مربوطه نظریه هایی را عنوان کرده اند، از فقر و بیکاری و مشکلات اقتصادی تا اعتیاد، نارضایتی جنسی، اختلاف سن، ازدواج اجباری، دخالت خانواده ها، عدم تفاهم، سبک زندگی غربی در خانواده ایرانی و... .
آمار و ارقام طلاق در شهرهای بزرگ که عموما از نظر اقتصادی و اشتغال در وضعیت مناسب تری نسبت به شهرهای کوچک هستند، زندگی های ناپایدار و کوتاه مدت و.... همه و همه بیانگر این امر است که علت اصلی طلاق عدم انتخاب و شناخت افراد از یکدیگر می باشد. وقتی جوانی عاشق می شود و معیارهای طرف مقابل را نادیده می گیرد و بعد از یکی دو سال زندگی، اختلاف ها خودش را نشان می دهد. وقتی دو فرد بدون درک از زندگی مشترک و فهم از خود و دیگری وارد یک مسیر مشترک می شوند ولی تصور ذهنی شان با زندگی واقعی در تضاد است، حکایت از این می کند که جوانان با خارج کردن نظر و تجربه خانواده ها و انتخاب های یک طرفه فقط یک بخشی از زندگی را نگاه می کنند که زودگذر است. زمانی که فرد به شناخت از خود نرسیده باشد قطعا در شناخت فرد دیگر و انتخاب او به عنوان شریک زندگی نیز دچار مشکل است که نتیجه آن یک رکورد در سال گذشته بوده است. بایدمنتظر بمانیم که در انتهای سال 1397 این رکورد چگونه تغییر می کند؟
بیشتر بخوانید: همسران مهارت حرف زدن با یکدیگر را نمی دانند سرعت گیرهای طلاق را بشناسید گزارش یک پایکوبی تلخ |
[1]: سایت دفتر-برنامه-ریزی-ازدواج-تعالی-خانواده وزارت ورزش و جوانان