زندگی در کره شمالی
کشوری با دیوارهای بلند
«هیچ در دنیا نیست که حسرت آن را بخوریم.» این بخشی از شعر معروفی است که در کره شمالی خوانده میشود. شعری که مضمونش این است که چون در کره شمالی زندگی میکنند چیزی در دنیا نیست که حسرت آن را بخورند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1397/02/03
کُره شمالی با نام رسمی جمهوری دموکراتیک خلق کره، کشوری در بخش شمالی شبهجزیره کره در شرق آسیا است. پایتخت و بزرگترین شهر آن پیونگیانگ است. این کشور از جنوب با کره جنوبی از شمال با جمهوری خلق چین و در زاویه شمال شرقی مرز کوچکی با روسیه دارد.
جمعیت کره شمالی ۲۴ میلیون نفر و زبان رسمی آن کرهای است. واحد پول این کشور وون کره شمالی است. از جمعیت این کشور حدود ۶۴ درصد بیدین، ۱۶ درصد پیرو شمنباوری کرهای، ۱۳ درصد چئوندویباور، و ۴٫۵ درصد پیرو آیین بودایی هستند. این کشور یک کشور تکحزبی است که توسط حزب کارگران کره اداره میشود و دولت این کشور پیرو ایدئولوژی جوچه (خودکفایی) است. این ایدئولوژی را کیم ایل-سونگ، نخستین رئیسجمهور کره شمالی پایهریزی کرد و او پس از مرگش، رئیسجمهور ابدی کره شمالی اعلام شد.
باربارا دمیک نویسنده و سرپرست نمایندگی روزنامه لسآنجلستایمز در سئول است. او برای تهیه گزارشهایی از شبهجزیره کره به شرق دور رسیده بود و قصد داشت تا مقالاتی درباره زندگی مردم کره شمالی بنویسد. او به عنوان روزنامهنگاری آمریکایی با سختی تمام توانست ویزایی چندروزه برای پیونگیانگ بگیرد و از نزدیک و تحت شرایط امنیتی بسیار جدی بخش قابل بازدید این کشور را ببیند. اما او پاسخهایش را بعدها در مصاحبه با مردمی پیدا کرد که از این کشور گریخته بودند. او در سئول با شش نفر از شش طبقه متفاوت اجتماعی کره شمالی گفتوگو کرده بود. این شش نفر عبارت بودند از یک زن خانهدار و دخترش، معلمی جوان که دختر یک کارگر معدن بود، دانشجوی ممتاز یکی از بهترین دانشگاههای کره شمالی و از تبار کرهایهای مهاجر ژاپنی، یک پسربچهٔ خیابانی و خانم دکتری از طبقه متوسط.
آنها وضعیت کره شمالی را بخصوص در دورانی که در اثر برنامهریزیهای اشتباه حکومت قحطی بزرگ در سراسر کشور جان خیلیها را گرفت شرح دادهاند و از رهاییشان از سرزمینی گفتند که روزگاری به خاطر زندگی کردن در آن حسرت نمیخوردند. این کتاب همزمان با مرور زندگی هر کدام از این افراد تاریخ شبهجزیره کره را از جنگ جهانی دوم و پایان اشغال ژاپن و تشکیل دو کشور دوره میکند.
کره شمالی، حفره ای که در خود فرو میرود
اگر در شب به عکسهای ماهوارهای شرق دور نگاه کنید، لکه بزرگ سیاهی جلب توجه میکند. این منطقه تاریک جمهوری دموکراتیک خلق کره است. این لکه سیاه آنطور که دمیک نوشته مانند یک حفره در خود فرو میرود: «کنار این گودال سیاه مرموز، کره جنوبی، ژاپن و چینی که حالا نسبتاً پرنورتر و مرفه است قرار دارد. حتی از صدها کیلومتر بالاتر، بیلبوردها، چراغ ماشینها و روشنایی خیابانها و چراغهای شبنمای رستورانهای زنجیرهای که مثل نقطههای سفید کوچکی به نظر میرسند، نشاندهنده حیات مردمی است که مثل مصرفکنندگان انرژی در ابتدای قرن بیست و یکم دنبال کسبوکارشان میروند. در این میان گسترهٔ تاریکی به پهنای انگلستان وجود دارد. اینکه کره شمالی با جمعیتی ۲۳ میلیونی مثل اقیانوسها این قدر خالی به نظر میرسد حیرتآور است. کره شمالی حقیقتا خالی است.»
بر اساس اطلاعات تاریخی اوایل دهه ۱۹۹۰ با فروپاشی شوروی اقتصاد ناکارآمد کره شمالی که از کمونیستهای قدیمی بود با ارزانتر شدن نفت دچار فروپاشی شد و نیروگاههایش از کار افتادند و روشناییها خاموش شدند. مردم گرسنه این کشور سیمهای مسی برق را میدزدیدند تا بفروشند و غذایی به دست بیاورند. همین باعث میشد تا آنطور که در کتاب هم به آن اشاره میشود: «وقتی خورشید در آسمان غروب میکند، همه چیز خاکستری میشود، پهنه شب بر فراز خانههای کوچک گسترده میشود و روستاها در دل تاریکی ناپدید میشوند. حتی اگر شبها در آن بخش از پیونگیانگ پایتخت کره شمالی، که ویترین مغازهها در خیابان اصلی روشن است قدم بزنید، نمیتوانید ساختمانهای دو طرف خیابان را به خوبی ببینید.»
در حالی که زمانی که دو کره تازه از هم جدا شده بودند مردم کره شمالی به نسبت مردم کره جنوبی رفاه بهتر و برق و غذای بیشتری داشتند. اما در دهه ۱۹۹۰ زمانی که برنامه بلندپروازانه تسلیحات هستهای کره شمالی جدی شد و این کشور در مقابل جهان ایستاد و از برنامهاش صرفنظر کرد و تحریم شد با این مشکلات روبهرو شد؛ مشکلاتی که همراه با خشکسالی و قحطی جان بسیاری از کرهایها را گرفت.
کره شمالی از جمله چند کشوری است که شورای حقوقبشر سازمان ملل متحد آنرا به نقض گسترده حقوق بشر متهم ساختهاست. سیاستمدارانی که در کره شمالی مورد غضب رهبر این کشور قرار میگیرند خیلی زود ناپدید میشوند.
پی نوشت:
1- آنها که میخوانند حسرت نمیخوریم، تاریخ ایرانی
2- خبرگزاری انتخاب
جمعیت کره شمالی ۲۴ میلیون نفر و زبان رسمی آن کرهای است. واحد پول این کشور وون کره شمالی است. از جمعیت این کشور حدود ۶۴ درصد بیدین، ۱۶ درصد پیرو شمنباوری کرهای، ۱۳ درصد چئوندویباور، و ۴٫۵ درصد پیرو آیین بودایی هستند. این کشور یک کشور تکحزبی است که توسط حزب کارگران کره اداره میشود و دولت این کشور پیرو ایدئولوژی جوچه (خودکفایی) است. این ایدئولوژی را کیم ایل-سونگ، نخستین رئیسجمهور کره شمالی پایهریزی کرد و او پس از مرگش، رئیسجمهور ابدی کره شمالی اعلام شد.
باربارا دمیک نویسنده و سرپرست نمایندگی روزنامه لسآنجلستایمز در سئول است. او برای تهیه گزارشهایی از شبهجزیره کره به شرق دور رسیده بود و قصد داشت تا مقالاتی درباره زندگی مردم کره شمالی بنویسد. او به عنوان روزنامهنگاری آمریکایی با سختی تمام توانست ویزایی چندروزه برای پیونگیانگ بگیرد و از نزدیک و تحت شرایط امنیتی بسیار جدی بخش قابل بازدید این کشور را ببیند. اما او پاسخهایش را بعدها در مصاحبه با مردمی پیدا کرد که از این کشور گریخته بودند. او در سئول با شش نفر از شش طبقه متفاوت اجتماعی کره شمالی گفتوگو کرده بود. این شش نفر عبارت بودند از یک زن خانهدار و دخترش، معلمی جوان که دختر یک کارگر معدن بود، دانشجوی ممتاز یکی از بهترین دانشگاههای کره شمالی و از تبار کرهایهای مهاجر ژاپنی، یک پسربچهٔ خیابانی و خانم دکتری از طبقه متوسط.
آنها وضعیت کره شمالی را بخصوص در دورانی که در اثر برنامهریزیهای اشتباه حکومت قحطی بزرگ در سراسر کشور جان خیلیها را گرفت شرح دادهاند و از رهاییشان از سرزمینی گفتند که روزگاری به خاطر زندگی کردن در آن حسرت نمیخوردند. این کتاب همزمان با مرور زندگی هر کدام از این افراد تاریخ شبهجزیره کره را از جنگ جهانی دوم و پایان اشغال ژاپن و تشکیل دو کشور دوره میکند.
کره شمالی، حفره ای که در خود فرو میرود
اگر در شب به عکسهای ماهوارهای شرق دور نگاه کنید، لکه بزرگ سیاهی جلب توجه میکند. این منطقه تاریک جمهوری دموکراتیک خلق کره است. این لکه سیاه آنطور که دمیک نوشته مانند یک حفره در خود فرو میرود: «کنار این گودال سیاه مرموز، کره جنوبی، ژاپن و چینی که حالا نسبتاً پرنورتر و مرفه است قرار دارد. حتی از صدها کیلومتر بالاتر، بیلبوردها، چراغ ماشینها و روشنایی خیابانها و چراغهای شبنمای رستورانهای زنجیرهای که مثل نقطههای سفید کوچکی به نظر میرسند، نشاندهنده حیات مردمی است که مثل مصرفکنندگان انرژی در ابتدای قرن بیست و یکم دنبال کسبوکارشان میروند. در این میان گسترهٔ تاریکی به پهنای انگلستان وجود دارد. اینکه کره شمالی با جمعیتی ۲۳ میلیونی مثل اقیانوسها این قدر خالی به نظر میرسد حیرتآور است. کره شمالی حقیقتا خالی است.»پس از مرگ کیم ایل-سونگ پسرش کیم جونگ-ایل رهبری کشور را عهدهدار شد و از سال ۲۰۱۲ در پی مرگ کیم جونگ-ایل، رهبری این کشور در اختیار کیم جونگ-اون پسرش است.
در حالی که زمانی که دو کره تازه از هم جدا شده بودند مردم کره شمالی به نسبت مردم کره جنوبی رفاه بهتر و برق و غذای بیشتری داشتند. اما در دهه ۱۹۹۰ زمانی که برنامه بلندپروازانه تسلیحات هستهای کره شمالی جدی شد و این کشور در مقابل جهان ایستاد و از برنامهاش صرفنظر کرد و تحریم شد با این مشکلات روبهرو شد؛ مشکلاتی که همراه با خشکسالی و قحطی جان بسیاری از کرهایها را گرفت.
کره شمالی از جمله چند کشوری است که شورای حقوقبشر سازمان ملل متحد آنرا به نقض گسترده حقوق بشر متهم ساختهاست. سیاستمدارانی که در کره شمالی مورد غضب رهبر این کشور قرار میگیرند خیلی زود ناپدید میشوند.
پی نوشت:
1- آنها که میخوانند حسرت نمیخوریم، تاریخ ایرانی
2- خبرگزاری انتخاب