تبیان، دستیار زندگی

شهید قره نی

اولین رئیس ستاد مشترك ارتش چه کسی بود

روز سوم اردیبهشت 1358 تیمسار ولی الله قره نی اولین رئیس ستاد مشترك ارتش جمهوری اسلامی ایران به دست عوامل گروه فرقان در منزل خود به شهادت رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
شهید قرنی
شهید قرنی شخصیتی بود که نه تنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرح‌هایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح می‌شد که در پشت این قضیه دست آمریکا بود به ارتش هویت داد و به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند.

آشنایی با شهید قرنی
‫شهید قرنی سال 1292 خورشیدی، در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش، میرزا آقاخان از مدیران مخابرات تهران بود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان گل‌بهار اصفهان و تحصیلات متوسطه‌اش را در دبیرستان دارالفنون در تهران آغاز کرد و در دبیرستان نظام ارتش به پایان رساند. در سال 1309 وارد دانشکده افسری شد و در سال 1313 با درجه ستوان دومی، در رسته توپخانه فارغ‌التحصیل گردید.

سپهبد سید‌محمد ولی قرنی در دوران خدمت خود خدمات درخشانی را از خود به نمایش گذاشته است و مشاغل مهمی همچون کفیل فرمانده گردان 2 هنگ 4 توپخانه، فرمانده گردان 105، رئیس رکن دوم ستاد مرکز تعلیماتی آمادگاه، فرمانده پارک توپخانه لشکر 2 ، رئیس رکن سوم لشکر 2 مرکز، رئیس ستاد لشکر 2، معاون اداره دوم سررشته داری ارتش، فرمانده تیپ مستقل رشت، رئیس رکن دوم و معاون ستاد ارتش را برعهده گرفته است.

آخرین سمت ایشان پیش از اخراج از ارتش، ‌ریاست رکن 2 و معاونت ستاد ارتش بوده است. این شغل، باتوجه به موقعت زمانی و وضعیت ارتش پس از کودتای 28 مرداد 1332، شغل بسیار مهمی بوده است.

سرلشکر قرنی در فکر کودتا بود و ظاهراً از همه جوانب هم شرایط فراهم شده بود، اما در شگفتی تمام کودتا «لو» رفت و اغلب قریب به اتفاق عواملش، از جمله سرلشکر قرنی دستگیر شدند.

قرنی و همکاران و همفکرانش دستگیر و محاکمه شدند. در آغاز صحبت از اعدام قرنی بود، ولی بنا به عللی که هنوز کاملاً معلوم نشده، مانند اینکه حقیقت وجودی لو دهندگان کودتا روشن نشده، دادگاه، سرلشکر قرنی را به اخراج از ارتش و سه سال حبس محکوم کرد. وی در اسفند 1339 از زندان آزاد شد و از آن پس شدیداً تحت مراقبت امنیتی قرار داشت. شهید قرنی به دلیل همکاری با روحانیت در جریان نهضت امام خمینی(ره) مجدد به زندان رفت و در دی ماه سال 45 آزاد شد.

شهید قرنی در جریان انقلاب به نیروهای انقلابی پیوست. به هنگام شکل‌گیری و گزینش اعضای شورای انقلاب که از سوی حضرت امام خمینی (ره) صورت می‌گرفت و همگی از صافی‌های متعدد باید عبور می‌کردند، ایشان به عضویت این شورا انتخاب شد.

پس از پیروزی انقلاب، بلافاصله، یعنی روز 23 بهمن، سرلشکر قرنی، ضمن اعاده به ارتش با درجه سرلشکری به عنوان رئیس ستاد ارتش انقلاب، با حکم امام خمینی (ره) منصوب شد.

ترور شهید سرلشکر محمدولی قرنی به گروهک تروریستی فرقان نسبت داده شده و این گروهک نیز مسئولیت این جنایت بزرگ را به گردن گرفته است.

خاطرات ارتشبد حسین فردوست که از کودکی نزدیکترین دوست محمدرضا پهلوی ، پادشاه سابق ایران و رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه بوده تاکنون به عنوان یک منبع قابل اعتماد برای پژوهشگران مطرح بوده و بسیاری برای استناد مطالب خود به این کتاب مراجعه می کنند. فردوست راجع به چنین می‌گوید :

کودتای قره نی

من شخصاً در تمام مدت قریب به 20 سال خدمت خدمت در دستگاه اطلاعاتی، یعنی از شروع کار «دفتر ویژه اطلاعات » در سال 1338 تا پیروزی انقلاب در سال 1357 ، نه از مقامات انگلیسی و نه آمریکایی نشنیده ام که فردی را به عنوان مخالف محمدرضا به من و سایر مقامات اطلاعاتی - مانند رئیس ساواک، رئیس اداره دوم ارتش شاهنشاهی- و حتی به خود محمدرضا معرفی کرده باشند. پس این بطور مسجل رویه سرویس های اطلاعاتی است که مخالف رییس کشور را به او معرفی نکنند و خود از وجود او استفاده کنند. تنها موردی که شاهد لو دادن یک مخالف محمدرضا بودم، در ماجرای سرلشگر قره نی بود که توسط MI-6 لو رفت.

سرهنگ قره نی، از افسرانی بود که در کودتای 28 مرداد 1332 شرکت کرد و سپس به علت اعتماد فوق العاده آمریکایی به او با درجه سرلشگری رییس رکن 2 ستاد ارتش شد. در آن زمان، ساواک وجود نداشت و شهربانی هم از نظر اطلاعات فوق العاده ضعیف بود. در این شرایط، رییس رکن 2 ستاد ارتش مهم ترین مقام اطلاعاتی کشور به شمار می رفت و از نظر اطلاعات نظامی و حتی غیرنظامی یکه تاز میدان بود. آمریکایی ها همانطور که فرمانداری نظامی تهران و سپس ساواک را به تیمور بختیار سپردند، طبق روحیه خود رکن 2 را نیز به دست فردی سپردند که فوق العاده جسور و آماده قمار با زندگی، باهوش و اهل ایجاد باند در ارتش و غیر ارتش برای وصول به هدف بود. تماس با بختیار و تاثیرات او نیز بر این روحیات مزید می شد و قره نی را برای ریسک بزرگ زندگیش مستعدتر می ساخت.

پس از کشف ماجرا، مشخص شد که قره نی مشغول بررسی طرح یک کودتای نظامی بوده، که محمدرضا را برکنار کند و یک حکومت نظامی را سرکار بیاورد.

 این طرح از مدتها قبل به طور کاملاً سری تهیه می شد و با توجه به شغل قره نی استتار آن آسان بود. قره نی موفق شده بود که موافقت آمریکایی ها را به خود جلب کند. این طرح توسط سفارت آمریکا در تهران هدایت نمی شد، بلکه ایستگاه سیا در اتن در جریان آن بود. افرادی که مستقیماً در جریان طرح بودند، عده اندکی بودند: قره نی ، چند افسر مورد اعتماد قره نی ، اسفندیار بزرگمهر (غیر نظامی) ، که مدتی رییس اداره تبلیغات بود(همان سازمانی که بعداً به وزارت اطلاعات و جهانگردی تبدیل شد). واسطه بین قره نی و آتن، بزرگمهر بود که مسافرتهای متعددی بین تهران و آتن انجام می داد.

جریان به اطلاع محمدرضا رسید و با ترتیب دقیق چنان عمل شد که قره نی از ماوقع مطلع نگردد. بزرگمهر در یکی از دفعاتی که از آتن مراجعت می کرد، در فرودگاه دستگیر شد و به نحوی عمل شد که دستگیری او مخفی بماند. با استناد به مدارکی که انگلیسی ها در اختیار گذارده بودند، بزرگمهر اعتراف کرد و اسامی اعضاء شبکه را در اختیار گذارد. قره نی و سایر افراد دستگیر شدند.

محمدرضا به خاطر وساطت آمریکایی ها برخورد شدید نکرد. قره نی به 3 سال زندان محکوم شد که پس از مدتی با مراجعه خانم او به من و تقاضای من از محمدرضا بخشوده شد. قره نی خود را مدیون من می دانست و لذا در روزهای بعد از 22 بهمن 1357 دین خود را ادا کرد.

پی نوشت:
1- موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
2- مشرق نیوز