تبیان، دستیار زندگی

لاله های روحانی؛

دلیری از دیار فاطمیون

«می روم تا انتقام سیلی مادر بگیرم...» ؛ خیلی از رزمندگان در جبهه ها این نوشته را بر پشت لباس های خاکی بسیجی شان می نوشتند تا نشان دهند پس از یک هزار و 400 سال هنوز غصه دار غم مولای مظلومشان علی (ع) هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
طلبه شهید غلامرضا مرتضوی
«می روم تا انتقام سیلی مادر بگیرم...» ؛ خیلی از رزمندگان در جبهه هایی که مرد را از نامرد متمایز می کرد، این نوشته را بر پشت لباس های خاکی بسیجی شان می نوشتند تا نشان دهند پس از یک هزار و 400 سال هنوز غصه دار غم مولای مظلومشان علی (ع) هستند و نشان دهند که هنوز غیرت شیعی در رگ هایشان جاری است و عشق و ارادتشان به بی بیِ بدون حرم، حماسه آفرین است.

ارادت و محبت رزمندگان به مادر سادات به ویژه آنان که به سعادت شهادت نایل شدند، حقیقتا از جنس دیگری است که شاید وصف آن در این دنیای دلزده و دود گرفته، چندان میسر نباشد.

طلبه شهید غلامرضا مرتضوی، از آن دسته رزمندگانی بود که در شب شهادت غریبانه حضرت زهرا(س) به قلعه فاطمیون راه یافت و قبل تر هم البته در وصیت نامه خود چنین نوشته بود« مرا در بهشت فاطمه (س) دفن کنید، شاید به واسطه ایشان من نیز مورد رحمت قرار گیرم». 

هجدهمین روز از تیرماه سال 49 بود که به آقا نصر الله خبر دادند خداوند به تو پسری عنایت کرده است. غلامرضا در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در شهر قدس(قلعه حسن‌خان) چشم به جهان گشود. در دوران کودکی تحت توجه پدرخود و با حضور در نماز جماعت مسجد جزو مکبرین بود و با شرکت در جلسات آموزشی قرآن توانست با صو ت و لحنی زیبا قرآن تلاوت کند.

تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت طی کرد. در دوران شکوفایی انقلاب به علت کمی سن ، فعالیت چشمگیری نداشت، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در بسیج به عضویت لشکریان مخلص خدا پیوست و برای پاسداری از ارزش های بلند انقلاب و نظام آماده جان فشانی شد. بیشتر اوقات خود را در کتابخانه مسجد جامع به مطالعه می‌پرداخت، از همین طریق با دروس حوزوی و حوزه علمیه آشنا شد.

سال اول دبیرستان را هنوز به پایان نرسانده بود که در لبیک به ندای امام جمارانی اش برای نخستین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد. پس از بازگشت، دوره متوسطه را رها کرد و برای فراگیری معارف و علوم دینی راهی قم شد و در مدرسه علمیه قدیری  این شهر مقدس، به تحصیل علوم حوزوی همت گماشت.

 در طول دوران جنگ تحمیلی چندین بار به عنوان رزمنده و مبلغ در جبهه‌ها، حضوری فعال داشت، تا این که در آخرین حضورش از طریق تیپ 84 امام صادق(ع) برای نشر فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) حضوری مؤثر داشت و همزمان با شب شهادت حضرت زهرا(س) در سیزدهم دیماه سال 66، در منطقه جنوب اندیمشک به دیدار یار شتافت و پیکر مطهرش در گلزار بهشت فاطمه(س) شهر قدس آرام گرفت.

در فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز می‌خوانیم:
«از خانواده عزیزم خواهش می‌کنم که مرا در بهشت فاطمه(س)و در جوار شهدا دفن کنند، شاید به واسطه ایشان من نیز مورد رحمت قرار گیرم.»



منبع: خبرگزاری رسمی حوزه