صورت فلکی جبار یا شکارچی (Orion)
جبار یا شکارچی یک صورت فلکی است که نیمی از آن در نیمکره جنوبی و نیم دیگر آن در نیمکره شمالی قرار دارد. به درستی که زیباترین و چشمگیرترین صورت فلکی زمستانی صورت فلکی جبار یا شکارچی با ستاره های برجسته اش می باشد. زمان رسیدن به نصف النهار ۵ بهمن و مساحت آن ۵۹۴ درجه مربع می باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/02/05 ساعت 10:34
زینب شاه مرادی - مرکز یادگیری تبیان
هیچ یک از صورتهای فلکی دیگر تا این حد شباهت به نامش ندارد. جبار شامل ستارگان درخشان بسیار است، ستارههای صورت جبار شباهت به یک شکارگر لاف زن دارد که از هزارها سال پیش در جهان شناخته شده است.
ستاره ها
رجل الجبار و ابطالجوزا دو ستاره پر فروغ این صورتاند. رجل الجبار هفتمین ستاره پر نور آسمان از لحاظ روشنی ظاهری است. در واقع این ستاره درخشنده ترین ستارهٔ کهکشان ماست. هر گاه رجل الجبار به فاصله خورشید از زمین بود و نه پانصد سال نوری، ۲۱۰۰۰ مرتبه روشن تر از خورشید به نظر میآمد. رجل واژهای عربی به معنای پا، پای شکارگر را مشخص میکند. ابط الجوزا به رنگ نارنجی روشن، زیر بغل شکارگر را مشخص میکند و به دلایل چند متمایز است. این ستاره نخستین ستاره ای بود که قطر آن از طریق اندازهگیری مستقیم با استفاده وسیلهای به نام تداخلسنج تابهای بدست آمد. یکی از بزرگ ترین ستاره های شناخته شدهاست و قطر آن تقریبا ۸۰۰ برابر قطر خورشید است. مدار زمین در دل ستاره جای میگیرد. این ستاره به خاطر تغییر پیوستهای که در قطرش صورت میگیرد شایان توجه است. قطر آن همچون بادکنکی که پر و خالی شود متناوب ا افزایش و کاهش مییابد.
میان ابطالجوزا و رجلالجبار سه ستارهاست، سه ستاره از قدر دوم به فاصله مساوی از هم که کمربند جبار را مشخص میسازد. شئی بسیار قابل توجهی در شمشیر شکارگر وجود دارد. در آن جا چشم برهنه ستاره محو ابر مانندی را مشاهده میکند. مطالعه دقیق تر نشان میدهد که این جسم سحابی جبار است: توده عظیمی از گاز و غبار که در حالت انگیزش دائمی است و جرم آن به ۱۰۰۰۰ برابر خورشید برآورد میشود. این سحابی بر اثر نور ستاره تتا-شکارگر که در نزدیکی مرکز این ابر وسیع قرار دارد دیده میشود. تتا-شکارگر در واقع ستاره ای چهار گانهاست. چهار ستاره که ذوزنقه ای میسازند.
اجرام عمقی آسمان
M42 به عنوان سحابی جبار و همدم آن M43 هر دو به فاصله ۱۵۰۰ سال نوری از ما در زیر کمربند جبار و در منطقه شمشیر جبار قرار گرفته اند ابرهای سبز رنگ سحابی جبار و ستاره تتای آن با دوربین دوچشمی هم مشاهده میشوند اما از درون تلسکوپ کوچک بسیار تماشائی تر هستند. M42 و M43 توسط ابر غباری بزرگی از هم جدا شده اند و M42 در مرکز درخشان تر سحابی شامل چهار ستاره است که شکلی ذوزنقه مانند دارند و به همراه ستارگان دیگر باعث روشنایی این سحابی گردیده اند.
در افسانه
طبق افسانۀ یونانی اریون پسر “پوسیدیون” خدای دریا و یوریالی دختر شاه کِرتی بود. خدای دریا به او قدرت داد تا بتواند بر روی آب راه برود. در ادیسه ی هومر او را یک شکارچی بزرگ که با یک چماق برنزی مسلح است توصیف کرده است. در آسمان دو صورت فلکی سگ بزرگ و سگ کوچک (Canis Major and Canis Minor) او را تعقیب میکنند. در جزیره چیوس “اریون” سعی در عشقبازی با “مروپ” دختر شاه اُنپیون را داشت، ولی موفق نشد. یک شب وقتی که “مروپ” شراب نوشیده بود سعی کرد که او را بدزدد. برای تنبیه او شاه دستور داد که چشم های او را در بیاورند و او را از جزیره بیرون کرد. او به سمت شمال به طرف جزیرۀ لمنوس به راه افتاد و در آن جزیره هفاستوس یکی از دستیارهای خود را به او داد تا نقش چشم او را بازی کند. او به طرف شرق جایی که خورشید طلوع میکند حرکت کرد به امید اینکه طبق گفته یکی از خدایان چشم های او شفا پیدا کند. و البته با طلوع خورشید چشم های او به طرز معجزه آسایی خوب شد. اریون با ستاره های Pleiades (خوشه پروین) که در صورت فلکی گاو نر قرار دارند مرتبط است.Pleiades هفت خواهر بودند که دختر اطلس و پِلیون بودند. طبق یک داستان اریون عاشق Pleiades شد و آنها را تعقیب کرد زیوس آن ها را دزدید و در اسمان قرار داد.. جایی که هر شب اریون به دنبال آنها هست.
داستان مرگ اریون بسیار متضاد هست. آراتوس, اِراتوستن و هیگنیوس عقیده داشتند که عقرب در این داستان نقشی داشته است.روزی اریون لاف زد که بزرگ ترین شکارچی هست و این خبر به گوش خدای شکار آرتمیس و لِتو مادر الهه شکار رسید. او میگفت که میتواند هر غولی را بر روی زمین بکشد. از این حرف زمین شروع به لرزیدن کرد و شکافی از زمین بیرون آمد که از این شکاف این عقرب( صورت فلکی کژدم ) بیرون آمد و اریون را نیش زد . ولی طبق گفته آراتوس اریون سعی داشت الهه ماه و شکار را بدزدد و این الهه باعث لرزش زمین و بیرون آمدن عقرب شد.طبق گفتۀ اُوید “اریون” هنگام نجات “لِتو” از دست این عقرب کشته شد.در این داستان ها اریون و عقرب در دو حهت مخالف در آسمان قرار دارند و زمانی که عقرب در شرق طلوع می کند اریون به غرب فرار میکند. اریون بیچاره هنوز از گزیده شدن توسط عقرب میترسد.
منبع: http://bigbangpage.com
هیچ یک از صورتهای فلکی دیگر تا این حد شباهت به نامش ندارد. جبار شامل ستارگان درخشان بسیار است، ستارههای صورت جبار شباهت به یک شکارگر لاف زن دارد که از هزارها سال پیش در جهان شناخته شده است.
ستاره ها
رجل الجبار و ابطالجوزا دو ستاره پر فروغ این صورتاند. رجل الجبار هفتمین ستاره پر نور آسمان از لحاظ روشنی ظاهری است. در واقع این ستاره درخشنده ترین ستارهٔ کهکشان ماست. هر گاه رجل الجبار به فاصله خورشید از زمین بود و نه پانصد سال نوری، ۲۱۰۰۰ مرتبه روشن تر از خورشید به نظر میآمد. رجل واژهای عربی به معنای پا، پای شکارگر را مشخص میکند. ابط الجوزا به رنگ نارنجی روشن، زیر بغل شکارگر را مشخص میکند و به دلایل چند متمایز است. این ستاره نخستین ستاره ای بود که قطر آن از طریق اندازهگیری مستقیم با استفاده وسیلهای به نام تداخلسنج تابهای بدست آمد. یکی از بزرگ ترین ستاره های شناخته شدهاست و قطر آن تقریبا ۸۰۰ برابر قطر خورشید است. مدار زمین در دل ستاره جای میگیرد. این ستاره به خاطر تغییر پیوستهای که در قطرش صورت میگیرد شایان توجه است. قطر آن همچون بادکنکی که پر و خالی شود متناوب ا افزایش و کاهش مییابد.
میان ابطالجوزا و رجلالجبار سه ستارهاست، سه ستاره از قدر دوم به فاصله مساوی از هم که کمربند جبار را مشخص میسازد. شئی بسیار قابل توجهی در شمشیر شکارگر وجود دارد. در آن جا چشم برهنه ستاره محو ابر مانندی را مشاهده میکند. مطالعه دقیق تر نشان میدهد که این جسم سحابی جبار است: توده عظیمی از گاز و غبار که در حالت انگیزش دائمی است و جرم آن به ۱۰۰۰۰ برابر خورشید برآورد میشود. این سحابی بر اثر نور ستاره تتا-شکارگر که در نزدیکی مرکز این ابر وسیع قرار دارد دیده میشود. تتا-شکارگر در واقع ستاره ای چهار گانهاست. چهار ستاره که ذوزنقه ای میسازند.
اجرام عمقی آسمان
M42 به عنوان سحابی جبار و همدم آن M43 هر دو به فاصله ۱۵۰۰ سال نوری از ما در زیر کمربند جبار و در منطقه شمشیر جبار قرار گرفته اند ابرهای سبز رنگ سحابی جبار و ستاره تتای آن با دوربین دوچشمی هم مشاهده میشوند اما از درون تلسکوپ کوچک بسیار تماشائی تر هستند. M42 و M43 توسط ابر غباری بزرگی از هم جدا شده اند و M42 در مرکز درخشان تر سحابی شامل چهار ستاره است که شکلی ذوزنقه مانند دارند و به همراه ستارگان دیگر باعث روشنایی این سحابی گردیده اند.
در افسانه
طبق افسانۀ یونانی اریون پسر “پوسیدیون” خدای دریا و یوریالی دختر شاه کِرتی بود. خدای دریا به او قدرت داد تا بتواند بر روی آب راه برود. در ادیسه ی هومر او را یک شکارچی بزرگ که با یک چماق برنزی مسلح است توصیف کرده است. در آسمان دو صورت فلکی سگ بزرگ و سگ کوچک (Canis Major and Canis Minor) او را تعقیب میکنند. در جزیره چیوس “اریون” سعی در عشقبازی با “مروپ” دختر شاه اُنپیون را داشت، ولی موفق نشد. یک شب وقتی که “مروپ” شراب نوشیده بود سعی کرد که او را بدزدد. برای تنبیه او شاه دستور داد که چشم های او را در بیاورند و او را از جزیره بیرون کرد. او به سمت شمال به طرف جزیرۀ لمنوس به راه افتاد و در آن جزیره هفاستوس یکی از دستیارهای خود را به او داد تا نقش چشم او را بازی کند. او به طرف شرق جایی که خورشید طلوع میکند حرکت کرد به امید اینکه طبق گفته یکی از خدایان چشم های او شفا پیدا کند. و البته با طلوع خورشید چشم های او به طرز معجزه آسایی خوب شد. اریون با ستاره های Pleiades (خوشه پروین) که در صورت فلکی گاو نر قرار دارند مرتبط است.Pleiades هفت خواهر بودند که دختر اطلس و پِلیون بودند. طبق یک داستان اریون عاشق Pleiades شد و آنها را تعقیب کرد زیوس آن ها را دزدید و در اسمان قرار داد.. جایی که هر شب اریون به دنبال آنها هست.
داستان مرگ اریون بسیار متضاد هست. آراتوس, اِراتوستن و هیگنیوس عقیده داشتند که عقرب در این داستان نقشی داشته است.روزی اریون لاف زد که بزرگ ترین شکارچی هست و این خبر به گوش خدای شکار آرتمیس و لِتو مادر الهه شکار رسید. او میگفت که میتواند هر غولی را بر روی زمین بکشد. از این حرف زمین شروع به لرزیدن کرد و شکافی از زمین بیرون آمد که از این شکاف این عقرب( صورت فلکی کژدم ) بیرون آمد و اریون را نیش زد . ولی طبق گفته آراتوس اریون سعی داشت الهه ماه و شکار را بدزدد و این الهه باعث لرزش زمین و بیرون آمدن عقرب شد.طبق گفتۀ اُوید “اریون” هنگام نجات “لِتو” از دست این عقرب کشته شد.در این داستان ها اریون و عقرب در دو حهت مخالف در آسمان قرار دارند و زمانی که عقرب در شرق طلوع می کند اریون به غرب فرار میکند. اریون بیچاره هنوز از گزیده شدن توسط عقرب میترسد.
منبع: http://bigbangpage.com