فروردین 1378، محکوم کردن طالبان توسط سازمان ملل
مردمی که به طالبان خوشبین بودند!
تعدادی از مردم افغانستان به علت خستگی از جنگهای داخلی، طالبان را بر حکومت ترجیح میدادند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1397/01/30 ساعت 15:37
در ۱۰ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در اوج جنگهای داخلی افغانستان گروهی وارد منطقه سپین بولدک ولایت قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طلبای کرام» نهادند.
در میان رهبران طالبان اعرابی وهابی از عربستان سعودی وجود دارد. حمایتهای مکرر و پنهان عربستان سعودی از طالبان ادامه داشت و آنها با شعار جهاد با شرک و کفر و اینکه هر کس کشته شود به بهشت خواهد رفت به زودی پیروان زیادی از افغانستان و پاکستان پیدا کردند.
طالبان به سرعت مناطقی را در جنوب افغانستان که زیر تسلّط دولت مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی بود اشغال نمودند. آنها یک ماه و دو روز پس از اعلام موجودیت، ولایت قندهار چهارمین ولایت مهم افغانستان را تصرف کردند. طالبان به پیشرویهای خود ادامه میدادند و تعدادی از ولایات را بدون جنگ یکی پس از دیگری اشغال مینمودند که به ترتیب ولایات دیگری میدان وردک، لوگر، خوست، هرات، جلالآباد و کابل رابا اندک درگیریهای تا تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ به تصرف خود درآوردند.
طالبان ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت افغانستان را تصرف کردند. آنان به محض ورود دکتر محمد نجیبالله احمدزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمد زی را کشتند و جنازههایشان را در چهارراه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشتند. سپس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را متصرف شدند.
طالبان سپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلان نمودند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تنها سه کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.
پیرو گزارشهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری، طالبان در دورهٔ حاکمیت خود دست به کشتار هزاران تن از مردم هزاره زدهاند که از آن میتوان به عنوان یک نسلکشی یاد کرد. قتلعام مردم هزاره در شهر مزار شریف در ماه آگوست سال ۱۹۹۸ که هزاران تن از مردم هزاره در طی چند روز کشته شدند یکی از نمونههای این قتلعامها بهشمار میآید. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر والی طالبان در آن هنگام، پس از تصرف شهر مزار شریف از هزارهها به عنوان کافر یاد کرده و قتل آنان و غارت اموال شان را جایز دانست. (مردم هزاره شیعه مذهب میباشند).
قتلعام هزارهها در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۱ در ولایتهای سر پل و بامیان از نمونههای دیگر این کشتارهای جمعی میباشد. دیدهبان حقوق بشر با انتشار گزارشی ویژه در سال ۲۰۰۱ به بخشهای مهمی از این قتلعامها به صورت مستند پرداختهاست.
دو مجسمه بودا در شهر بامیان در مرکز هزاره جات بلندترین مجسمههای ایستاده (به طول هر کدام ۵۶ متر) بودا در جهان محسوب میشدند. سازمان علمی فرهنگی یونسکو این دو مجسمه را در فهرست ارزشمندترین آثار تاریخی جهان قرار داده بود و تنها آثار جهانی ثبت شده به عنوان میراث بشری از افغانستان میباشند. طالبان در ماه مارس سال ۲۰۰۱ این مجسمهها را در کنار کشتار و سرکوب مردم هزاره تخریب کردند.
با وقوع حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر و عدم تسلیم بن لادن به آمریکا از سوی طالبان، حمله به افغانستان در اختیار آمریکا قرار گرفت. ایالات متحده آمریکا به تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد. با همکاری اعضای جبهه مخالف طالبان (مجاهدین سابق)، گروه طالبان شکست خورد و حامد کرزی رئیس جمهور دولت موقت افغانستان گردید.
رهبر طالبان
ملاعمر که لقب امیرالمومنین را با پوشیدن خرقه پیامبراسلام در سال ۱۹۹۶ در کندهار بدست آورده بود، پس از فرو ریختن تاج و تختاش بحیث امیر مومنان توسط بمبافگنهای ناتو، تشکیلات از هم پاشیده تحت فرمانش را در سال ۲۰۰۳ بار دیگر برای به حرکت درآوردن ماشین یک جنگ دوامدار علیه حکومت نوپای کابل و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان سازمان داد.
هرچند گروه طالبان تماسهای نزدیکی با رسانهها و خبرنگاران دارند و از شبکههای و فضای مجازی نیز بصورت گسترده برای پخش و نشر پیامها و اخبارشان استفاده میکنند، اما آنان برای حفظ هویت مقامات شان استفاده از نامهای مستعار است. بطور مثال ذبیحالله مجاهد و قاری یوسف احمدی دو نام مستعاری استند که سخنگویان این گروه در صحبت با رسانهها استفاده میکنند. والیهای نامنهاد، فرماندهان نظامی و سرگروپها و حتی جنگجویان این گروه با نامهای اصلی شان در میان مردم ظاهر نشده و هرکدام یک نام مستعار از نامهای جنگجویان لشکر اسلام در زمان پیامبر را برخود میگذارند.
در سال ۲۰۰۶ طالبان اعلام موجودیت نموده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند و به بیشتر قسمتهای جنوب افغانستان به ویژه زابل، قندهار و هلمند نفوذ کرده و ۲ سال بعد اقدام به پیشروی به سمت پایتخت نمودند. در غیاب ارتش افغانستان این نیروها توانستند به مرور برای خود کارخانجات اسلحهسازی و مهماتسازی ایجاد کنند. ناتوانی در بازسازی کشور و فساد حکومتی در بین مقامات جدید افغانستان، در کنار میلیونها افغان بیکار بازگشته از ایران و پاکستان، موجب سرخوردگی افغانها گشت و گرایش به سمت این نیرو را دوباره افزایش داد.
پی نوشت:
1- اسرار موفقیت طالبان، روزنامه همشهری
2- خبرگزاری مهر
3- سایت تحلیلی خبری هویدا
در میان رهبران طالبان اعرابی وهابی از عربستان سعودی وجود دارد. حمایتهای مکرر و پنهان عربستان سعودی از طالبان ادامه داشت و آنها با شعار جهاد با شرک و کفر و اینکه هر کس کشته شود به بهشت خواهد رفت به زودی پیروان زیادی از افغانستان و پاکستان پیدا کردند.
در بدو امر مردم افغانستان به این گروه خوشبین بودند و گمان میکردند، آنها میتوانند به جنگهای داخلی افغانستان پایان دهند.
طالبان ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت افغانستان را تصرف کردند. آنان به محض ورود دکتر محمد نجیبالله احمدزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمد زی را کشتند و جنازههایشان را در چهارراه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشتند. سپس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را متصرف شدند.
طالبان سپس نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلان نمودند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تنها سه کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.
پیرو گزارشهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری، طالبان در دورهٔ حاکمیت خود دست به کشتار هزاران تن از مردم هزاره زدهاند که از آن میتوان به عنوان یک نسلکشی یاد کرد. قتلعام مردم هزاره در شهر مزار شریف در ماه آگوست سال ۱۹۹۸ که هزاران تن از مردم هزاره در طی چند روز کشته شدند یکی از نمونههای این قتلعامها بهشمار میآید. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر والی طالبان در آن هنگام، پس از تصرف شهر مزار شریف از هزارهها به عنوان کافر یاد کرده و قتل آنان و غارت اموال شان را جایز دانست. (مردم هزاره شیعه مذهب میباشند).
قتلعام هزارهها در فاصله سالهای ۱۹۹۹ تا سال ۲۰۰۱ در ولایتهای سر پل و بامیان از نمونههای دیگر این کشتارهای جمعی میباشد. دیدهبان حقوق بشر با انتشار گزارشی ویژه در سال ۲۰۰۱ به بخشهای مهمی از این قتلعامها به صورت مستند پرداختهاست.
حلقه رهبری طالبان را کسانی تشکیل میداد که تعدادی از آنان هیچگاه دیده نشدند و با رسانه صحبت نکردند و تصویری از آنان مشاهده نشدهاست.
با وقوع حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر و عدم تسلیم بن لادن به آمریکا از سوی طالبان، حمله به افغانستان در اختیار آمریکا قرار گرفت. ایالات متحده آمریکا به تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد. با همکاری اعضای جبهه مخالف طالبان (مجاهدین سابق)، گروه طالبان شکست خورد و حامد کرزی رئیس جمهور دولت موقت افغانستان گردید.
رهبر طالبان
ملاعمر که لقب امیرالمومنین را با پوشیدن خرقه پیامبراسلام در سال ۱۹۹۶ در کندهار بدست آورده بود، پس از فرو ریختن تاج و تختاش بحیث امیر مومنان توسط بمبافگنهای ناتو، تشکیلات از هم پاشیده تحت فرمانش را در سال ۲۰۰۳ بار دیگر برای به حرکت درآوردن ماشین یک جنگ دوامدار علیه حکومت نوپای کابل و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان سازمان داد.هرچند گروه طالبان تماسهای نزدیکی با رسانهها و خبرنگاران دارند و از شبکههای و فضای مجازی نیز بصورت گسترده برای پخش و نشر پیامها و اخبارشان استفاده میکنند، اما آنان برای حفظ هویت مقامات شان استفاده از نامهای مستعار است. بطور مثال ذبیحالله مجاهد و قاری یوسف احمدی دو نام مستعاری استند که سخنگویان این گروه در صحبت با رسانهها استفاده میکنند. والیهای نامنهاد، فرماندهان نظامی و سرگروپها و حتی جنگجویان این گروه با نامهای اصلی شان در میان مردم ظاهر نشده و هرکدام یک نام مستعار از نامهای جنگجویان لشکر اسلام در زمان پیامبر را برخود میگذارند.
در سال ۲۰۰۶ طالبان اعلام موجودیت نموده و با حاکمیت افغانستان مخالفت ورزیدند و به بیشتر قسمتهای جنوب افغانستان به ویژه زابل، قندهار و هلمند نفوذ کرده و ۲ سال بعد اقدام به پیشروی به سمت پایتخت نمودند. در غیاب ارتش افغانستان این نیروها توانستند به مرور برای خود کارخانجات اسلحهسازی و مهماتسازی ایجاد کنند. ناتوانی در بازسازی کشور و فساد حکومتی در بین مقامات جدید افغانستان، در کنار میلیونها افغان بیکار بازگشته از ایران و پاکستان، موجب سرخوردگی افغانها گشت و گرایش به سمت این نیرو را دوباره افزایش داد.
پی نوشت:
1- اسرار موفقیت طالبان، روزنامه همشهری
2- خبرگزاری مهر
3- سایت تحلیلی خبری هویدا