تبیان، دستیار زندگی

زندگی نامه پروفسور احمد پارسا

پروفسور پارسا بیش از 60 سال از عمر خود را به تحقیق و تفحص درباره طبیعت ایران پرداخت و در سن 90 سالگی، در حالی که هنوز به حرفه اش، سرزمینش و آثارش عشق می ورزید، با طبیعت و هر آنچه داشت وداع کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 زینب شاه مرادی - مرکز یادگیری تبیان
زندگی نامه پروفسور احمد پارسا
پروفسور پارسا در فاصله سال های 1321 تا 1329 شمسی نخستین فلور مستقل ایران را به نام فلور «دولیران» به زبان فرانسه تالیف کرد که در 5 جلد و بیش از 7000 صفحه از سوی وزارت فرهنگ آن زمان منتشر شد.کار تالیف فلور ایران با امکانات آن زمان، کاری بسیار بزرگ و سخت بود، اما دکتر پارسا، آن را با صبر و حوصله و تحمل مشقت های بسیار به پایان رساند. تالیف این فلور در حالی انجام شد که فلور بسیاری از کشورهای ما را خارجی ها می نوشتند. حتی پیش از آن نیز، اتریشی ها و آلمانی ها، فلور ایران را جمع آوری می کردند.گونه های گیاهی ایران، گاه از طریق تاجران اروپایی به این کشورها منتقل می شد و بعد، از موزه های این کشورها سر درمی آورد و پروفسور پارسا در آن شرایط حس می کرد که باید کاری کند. شاگردان استاد معتقدند که وی، زمانی به تنهایی به این کار پرداخت که نه در دانشگاه تهران (تنها دانشگاه نوبنیاد آن زمان) و نه در هیچ جای ایران، هرباریوم، کتابخانه تخصصی، امکانات پژوهشی و همکاران علمی متخصص برای این کار نبود.پروفسور پارسا برای انجام تحقیقات خود، بناچار از منابع و نوشته های گیاه شناختی خارجی به ویژه «فلورا ارینتالیس بواسیه» و مجموعه های گرد آورنده دانشمندان و جهانگردان اروپایی بهره گرفت و برای این کار، سالها تلاش کرد.وی به مطالعه و تحقیق منابع خارجی اکتفا نکرد بلکه به تنهایی و یا به کمک دانشجویان و همکاران ایرانی خود، به گرد آوری نمونه های جدیدی از فلور ایران پرداخت.
پروفسور پارسا در بررسی های خود در خارج و داخل کشور توانست، ترادف گیاه شناختی بسیاری از گونه های گیاهی را نشان دهد و از تکرار آن، جلوگیری کند. چرا که نمونه های گیاهان ایران را گیاهشناسان و پژوهش گران اروپایی در مدت حدود دو قرن و نیم از نواحی مختلف گرد آورده و بی توجه به کارهای دیگران مستقلاً بررسی و نامگذاری کرده بودند و از این رو نام های علمی مترادف بسیاری در نوشته های گیاه شناختی اروپاییان بود که گمراه کننده بود.«دکتر احمد قهرمان» استاد دانشگاه تهران و از شاگردان پروفسور پارسا در این باره می گوید: «اگر به عصری که استاد پارسا کارهای تحقیقاتی علمی و پایه ای را برای تالیف فلور در ایران شروع کرد، توجه کنیم، می بینیم که آغاز این کار بزرگ با چه دشواری ها و مشکلاتی روبه رو بود و نگارش آن تا چه اندازه به صبر، حوصله، پشتکار، خستگی ناپذیری و تحمل نیاز داشت. با توجه به وسعت کار و این واقعیت که فلورهای کشورهای همجوار ایران مثل ترکیه و عراق را دانشمندان خارجی تدوین کرده اند، تالیف فلور ایران از کارهای شاخص علمی در قرن 19 میلادی است.»

پروفسور پارسا برای انجام این کار، تمامی گیاهان و رستنی های ایران را جمع آوری و کدگذاری کرد و نخستین مرحله پژوهشی خود را پس از اخذ دکترای گیاهشناسی و بازگشت به ایران به جمع آوری نمونه های گیاهی زادگاهش «تفرش» اختصاص داد و پس از آن، نمونه های دیگر نقاط ایران را نیز جمع آوری کرد. پروفسور «قدرت الله پارسا» از خویشاوندان و دوستان نزدیک استاد می گوید: «خوب به یاد دارم در سال های 1327 که من، دوره دبیرستان را می گذراندم، تابستان ها ایشان به تفرش می آمد و سرگرم نمونه برداری و تحقیق از گیاهان کوه های آن منطقه می شد و روزانه بیش از ده ساعت به نوشتن کتاب های گیاه شناسی به زبان فرانسه می پرداخت و مرتباً نوشته های آماده شده را برای چاپ مجموعه کتاب «فلور ایران» به تهران و وزارت فرهنگ آن زمان می فرستاد.» وی، علاوه بر این پژوهش به بررسی فلور کشورهای دیگر نیز پرداخت و سپس نمونه های منحصر به فردی از فلور ایران را ضمن تحقیقات خود، بررسی کرد که بعدها در 5 جلد متمم فلور مذکور شدند.

پروفسور پارسا در اواخر عمر خود مجدداً در فلور گیاهی ایران تجدید نظر کرد و سپس نسخه جدیدی از آن را با کمک «دکتر زین العابدین ملکی» (یکی از شاگردان خود) تهیه و ترجمه کرد که چاپ آن در 11 جلد پیش بینی شده است و تاکنون جلد اول و دوم آن (به ترتیب در سال 1358 و 1363) از سوی وزارت فرهنگ و آموزش عالی به چاپ رسیده است. پروفسور قدرت الله پارسا می گوید: «فلورهای تالیفی استاد از کارهای عالی او در سطوح بین المللی است که زینت بخش تمام دانشگاههای اروپایی و آمریکایی است. وقتی در سال 1350 در پاریس مشغول تحصیل بودم، به اتفاق پروفسور احمد پارسا به دانشکده علوم و موزه گیاهان دانشگاه پاریس رفتیم و رئیس دانشکده از استاد بسیار استقبال و تجلیل کرد و کتاب های مفصل او را در کتابخانه آن دانشکده نشان داد و اظهار داشت که این کتاب ها از کامل ترین و بهترین کتاب هایی است که استادان و دانشجویان به عنوان مرجع استفاده می کنند.»سایر تالیفاتاستاد پارسا دارای مقالات بسیاری در مورد فلور ایران در مجلات بین المللی به خصوص در نشریه علمی گیاه شناسی «کیو» لندن است. از تالیفات استاد به زبان فارسی نیز می توان دو جلد کتاب گیاهان شمال ایران (سال 1318، شرکت چاپخانه ارژنگ تهران)، کتاب دارونامه (1325، انتشارات وزارت فرهنگ سابق)، کتاب اندام شناسی گیاهان (سال 1331، انتشارات وزارت فرهنگ سابق)، 3 جلد کتاب تیره شناسی یا تاگزونومی گیاهان آوندی (سال 1334، انتشارات دانشگاه تهران) و... را نام برد.
موزه علوم طبیعی ایران از تاسیس تا فراموشی پروفسور احمد پارسا ، پس از اخذ دکترای گیاه شناسی و علوم طبیعی در فرانسه، به ایران بازگشت. وی در سال های نخست مراجعت، به تنهایی و در سال 1316 که در مقام استاد گیاهشناسی دانشکده علوم و دانش سرای عالی دانشگاه تهران قرار گرفت، به اتفاق برخی شاگردان خود به گرد آوری گیاهان ایران پرداخت. در سال 1324 موزه علوم طبیعی را با بودجه وزارت فرهنگ آن زمان که تامین کننده بودجه دانشگاه تهران نیز بود، در قسمتی از ساختمان بزرگ دبستان حکیم نظامی سابق (واقع در مقابل موزه ایران باستان) تاسیس کرد و گیاهان گردآوری شده را به منظور تاسیس «هربیه ملی» به آن موزه انتقال داد و به این ترتیب «هرباریوم موزه علوم طبیعی ایران» را بنیان نهاد. در سال 1333 وزارت فرهنگ به علت تفکیک بودجه اش از بودجه دانشگاه، بودجه این موزه را قطع و نیاز خود را به محل آن اعلام کرد و هرباریوم و اشیای موزه به ناچار به ساختمان دانشکده علوم دانشگاه تهران منتقل شد.با ماموریت دکتر پارسا در سال 1335 به آمریکا، سرپرستی موزه به «دکتر علی زرگری» واگذار شد و سپس در همان سال، با تاسیس «موسسه مطالعات مناطق خشک» دردانشگاه تهران، گیاهان این موزه به این موسسه منتقل شد که متاسفانه از آن سنگ ها و فسیل ها دیگر اطلاعی در دست نیست و به این ترتیب، نام «هرباریوم موزه علوم طبیعی» از میان رفت.دکتر زرگری مسئولیت هرباریوم موسسه مطالعات مناطق خشک را تا سال 1340 به عهده داشت. با انحلال این موسسه، گیاهان هرباریوم آن به دانش سرای عالی انتقال یافت و پس از آن «دکتر گل گلاب» این نمونه ها را به دانشکده داروسازی انتقال داد.
«دکتر قهرمان» در این باره می گوید: «یادم می آید که با دکتر شیبانی رئیس وقت دانشگاه تهران رفتیم پیش ایشان و گفتیم که این نمونه ها را پس بدهند ولی کارمندهایشان را به ما دادند و در حالی که ما با تورم نیروی کار مواجه بودیم، گیاهان هنوز همان جا بود. بعد از انقلاب هم، خیلی سعی کردیم که آنها را پس بگیریم اما نشد.»به این ترتیب «هر باریوم» پروفسور پارسا که تقریباً حاوی همه گیاهان مذکور در فلور ایران بود - از جمله، نزدیک به 250 گونه جدیدی که وی از ایران برای فلور دنیا تشخیص داده و به نام خود او بود و نمونه نخست آن ها در مورد گیاه شناسی «کیو» لندن هنوز به عنوان «تایپ» وجود دارد- در این دست به دست شدن ها از بین رفت. پروفسور احمد پارسا در نامه ای که به دکتر احمد قهرمان (10/2/1373) نوشته، آورده است: «... من از سرنوشت موزه تاریخ طبیعی خودم بسیار ناراحتم. آن کلکسیون معظم زمین شناسی (فسیل و سنگ) و جانورشناسی و گیاه شناسی چه شد؟ من از هر نمونه گیاهان ایرانی، یکی یا چند تا داشتم که در «کیو» به دقت نام گذاری کرده بودم. گویا سرنوشت همه کلکسیون ها را به دست و عهده چند نفر بی اطلاع و مغرض داده بودند...»پروفسور دکتر احمدپارسا دردوم خرداد سال 1376 در کالیفرنیا درگذشت.


منبع: http://tizland.ir