بررسی آسیبهای اجتماعی طلاق
طلاق بخاطر یائسگی مردانه! +فیلم
بحران چهل سالگی، اصطلاحا به دورانی گفته میشود که فرد با تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی همراه میشود و به همین خاطر مشکلات فراوانی بین زوجین بروز کرده و گاها آنها را به مسیر طلاق و زمینهسازی دیگر آسیبهای اجتماعی هدایت میکند!
"طلاق میگیرم چون حق با من است"، "حق طلاق دارم پس من رئیسم!"، "زن دوم دارم اما طلاقات نمیدهم" و ... اینها و دهها جملهی دیگر که بین زوجین بسیار شنیده میشود، امروزه بر آمار طلاق افزوده است. متاسفانه طی سالهای اخیر شاهد رشد فزایندهی آمار انواع آسیبهای اجتماعی بالاخص طلاق در کشورمان بودهایم که بیشترین آن مربوط به شهر تهران با 37.8 درصد و کمترین آن مربوط به سیستان و بلوچستان با عدد 6/6 درصد است.
بیتردید بررسی و علت یابی آسیبهای اجتماعی در پایداری و حفظ ثبات جامعه تاثیرات فراوانی دارد که در صورت غفلت، غیرقابل جبران میشود. آسیبهای اجتماعی Social Harm به مجموعه کجرویها، هنجارشکنیها و رفتار خارج از عُرف گفته میشود که از ابعاد مختلف و در حوزههای متفاوتی قابل بررسی است. آسیبهای اجتماعی زمینهی گستردهای دارند که ما امروز به یکی از موارد آن که مربوط به طلاق و بحران چهل سالگی است میپردازیم.
در واقع چند سالی است که اختلافات زندگی زناشویی در جامعهی ما افزایش یافته و بدنبال آن، درصد طلاق رو به افزایش گذاشته است. بنابراین, طلاق به مفهوم دورکیمی (1987) به یک پدیدهی اجتماعی تبدیل شده است. بدین معنی که از سویی، قشر یا طبقه و یا گروهی را نمی توان در جامعه امروز یافت که از اِپیدمی طلاق در امان باشد. از سطح تحصیلکرده ها تا بی سوادها، از سطح ثروتمندها تا فقیرهای جامعه از عارضه طلاق مصون نماندهاند. از سوی دیگر، طلاق یک پدیدهی چند بعدی و چند علتی است. بنابراین محدود به یک علت خاص نمیباشد.(1)
البته نباید تغییر سبک زندگی Life Style و نگاههای زوجین را نادیده گرفت زیرا این مهم تاثیر قابل توجهی در روند زندگی و زمینهساز بسیاری از اختلافات، شمرده شده است. به بیان دیگر علل اصلی طلاق عبارتند از:
- اعتیاد
- چشم و همچشمی
- بحران چهل سالگی
- عدم انتخاب درست و اصولی
- بیتوجهی به خواستههای یکدیگر
- تغییر سبک زندگی و نوع نگرش
- عدم حل به موقع اختلافات کوچک
- اشاعهی روابط آزاد پس از ازدواج
- حرکت به سمت تجمل گرایی و مشکلات اقتصادی
امروزه تاثیر عوامل ذکر شده بر زندگی زوجین و تحریف مسیر درست آن، بر همگان آشکار است و این موارد تازگی خاصی ندارند زیرا بسیاری از طلاقها حداقل به یکی از این موارد مربوط هستند اما در میان این علل "بحران چهل سالگی" کمی سوال برانگیز است.
بحران چهل سالگی (40 تا 55 سالگی)، اصطلاحا به دورانی گفته میشود که فرد با تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی همراه میشود. این دوران بیشتر برای آقایان حائز اهمیت است زیرا مرحلهی جدیدی را تجربه میکنند که به یائسگی مردانه یا همان بحران چهل سالگی معروف است.
عموما این دهه یکی از تلخترین دوران زندگی آقایان محسوب میشود به آن دلیل که با اُفت شدید میل جنسی، افزایش وزن، افسردگی، اضطراب و بیخوابی و ... همراه است و از لحاظ روحی و جسمی آسیبهای فراوانی را به آقایان وارد میآورد که گاها تاثیر مستقیمی بر زندگی زناشویی آنها خواهد گذاشت. بسیاری از طلاقهای عاطفی، ازدواجهای موقت و نیز طلاقهای رسمی و ثبت شده، در چنین بحران سنی از آقایان رُخ میدهد.
پیش بینی آمار طلاق در کشور تا سال 1405
تغییر سبک زندگی و طلاق
یکی دیگر از عوامل جدید موثر در افزایش آمار طلاق، تغییر سبک زندگی است. متاسفانه سالها است که با هجمهی گستردهی فرهنگ غربی و نیز اشاعهی سبک زندگی غربی در کشورمان مواجه هستیم. امری که بیش از هر طرح و برنامهی دیگری، بنیان خانواده را هدف گرفته و زندگی فردی و تجردگرایی را افزایش میدهد.
حائز اهمیت آن که؛ تجملگرایی یکی از بارزترین شاخصههای تغییر سبک زندگی به شمار میآید که با توجه به مشکلات اقتصادی کشور، آسیبهای متعددی را بر پیکرهی جامعه وارد میکند. تغییر سبک زندگی بیشتر در خانمها مشهود بوده و عهدهدار عملیاتی کردن آن آقایان هستند. به همین دلیل اختلاف بین زوجین در این حوزه بسیار زیاد است و طبق آمار منتشر شده، طلاقهایی که با چنین دلایلی اتفاق میافتند، عموما در 5 سال ابتدایی ازدواج به ثبت میرسند. زیرا طرفین متوجه میشوند که توانایی برآوردن خواستههای یکدیگر را نداشته و اغلب؛ نیازهای جسمی و روحی خود را در روابط آزاد و به دور از مسئولیتهای خانوادگی رفع میکنند و این یعنی، اوج فاجعه.
بیتردید بررسی و علت یابی آسیبهای اجتماعی در پایداری و حفظ ثبات جامعه تاثیرات فراوانی دارد که در صورت غفلت، غیرقابل جبران میشود. آسیبهای اجتماعی Social Harm به مجموعه کجرویها، هنجارشکنیها و رفتار خارج از عُرف گفته میشود که از ابعاد مختلف و در حوزههای متفاوتی قابل بررسی است. آسیبهای اجتماعی زمینهی گستردهای دارند که ما امروز به یکی از موارد آن که مربوط به طلاق و بحران چهل سالگی است میپردازیم.
در واقع چند سالی است که اختلافات زندگی زناشویی در جامعهی ما افزایش یافته و بدنبال آن، درصد طلاق رو به افزایش گذاشته است. بنابراین, طلاق به مفهوم دورکیمی (1987) به یک پدیدهی اجتماعی تبدیل شده است. بدین معنی که از سویی، قشر یا طبقه و یا گروهی را نمی توان در جامعه امروز یافت که از اِپیدمی طلاق در امان باشد. از سطح تحصیلکرده ها تا بی سوادها، از سطح ثروتمندها تا فقیرهای جامعه از عارضه طلاق مصون نماندهاند. از سوی دیگر، طلاق یک پدیدهی چند بعدی و چند علتی است. بنابراین محدود به یک علت خاص نمیباشد.(1)
تجملگرایی یکی از بارزترین شاخصههای تغییر سبک زندگی به شمار میآید که باتوجه به مشکلات اقتصادی کشور، آسیبهای متعددی را بر پیکرهی جامعه وارد میکند.
بحران چهل سالگی و طلاق
در دو دههی اخیر و بنا بر علل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آمار طلاق سیر صعودی به خود گرفته و آسیبهای گستردهای را به جامعه تزریق کرده است. آسیبهایی که گاها رنگ و بوی تهاجم فرهنگی و اِشراف فرهنگ غربی بر فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی به خود میگیرد. اکثر طلاقهای یک دههی اخیر به علت انتخابهای خارج از اصول و نیز عدم شناخت درست طرفین از یکدیگر بوده است.البته نباید تغییر سبک زندگی Life Style و نگاههای زوجین را نادیده گرفت زیرا این مهم تاثیر قابل توجهی در روند زندگی و زمینهساز بسیاری از اختلافات، شمرده شده است. به بیان دیگر علل اصلی طلاق عبارتند از:
- اعتیاد
- چشم و همچشمی
- بحران چهل سالگی
- عدم انتخاب درست و اصولی
- بیتوجهی به خواستههای یکدیگر
- تغییر سبک زندگی و نوع نگرش
- عدم حل به موقع اختلافات کوچک
- اشاعهی روابط آزاد پس از ازدواج
- حرکت به سمت تجمل گرایی و مشکلات اقتصادی
امروزه تاثیر عوامل ذکر شده بر زندگی زوجین و تحریف مسیر درست آن، بر همگان آشکار است و این موارد تازگی خاصی ندارند زیرا بسیاری از طلاقها حداقل به یکی از این موارد مربوط هستند اما در میان این علل "بحران چهل سالگی" کمی سوال برانگیز است.
بحران چهل سالگی (40 تا 55 سالگی)، اصطلاحا به دورانی گفته میشود که فرد با تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی همراه میشود. این دوران بیشتر برای آقایان حائز اهمیت است زیرا مرحلهی جدیدی را تجربه میکنند که به یائسگی مردانه یا همان بحران چهل سالگی معروف است.
عموما این دهه یکی از تلخترین دوران زندگی آقایان محسوب میشود به آن دلیل که با اُفت شدید میل جنسی، افزایش وزن، افسردگی، اضطراب و بیخوابی و ... همراه است و از لحاظ روحی و جسمی آسیبهای فراوانی را به آقایان وارد میآورد که گاها تاثیر مستقیمی بر زندگی زناشویی آنها خواهد گذاشت. بسیاری از طلاقهای عاطفی، ازدواجهای موقت و نیز طلاقهای رسمی و ثبت شده، در چنین بحران سنی از آقایان رُخ میدهد.
پیش بینی آمار طلاق در کشور تا سال 1405
تغییر سبک زندگی و طلاق
یکی دیگر از عوامل جدید موثر در افزایش آمار طلاق، تغییر سبک زندگی است. متاسفانه سالها است که با هجمهی گستردهی فرهنگ غربی و نیز اشاعهی سبک زندگی غربی در کشورمان مواجه هستیم. امری که بیش از هر طرح و برنامهی دیگری، بنیان خانواده را هدف گرفته و زندگی فردی و تجردگرایی را افزایش میدهد.حائز اهمیت آن که؛ تجملگرایی یکی از بارزترین شاخصههای تغییر سبک زندگی به شمار میآید که با توجه به مشکلات اقتصادی کشور، آسیبهای متعددی را بر پیکرهی جامعه وارد میکند. تغییر سبک زندگی بیشتر در خانمها مشهود بوده و عهدهدار عملیاتی کردن آن آقایان هستند. به همین دلیل اختلاف بین زوجین در این حوزه بسیار زیاد است و طبق آمار منتشر شده، طلاقهایی که با چنین دلایلی اتفاق میافتند، عموما در 5 سال ابتدایی ازدواج به ثبت میرسند. زیرا طرفین متوجه میشوند که توانایی برآوردن خواستههای یکدیگر را نداشته و اغلب؛ نیازهای جسمی و روحی خود را در روابط آزاد و به دور از مسئولیتهای خانوادگی رفع میکنند و این یعنی، اوج فاجعه.