درباره سریال جدید شبکه خانگی
راز مبهم گلشیفته
«گلشیفته»تازه ترین سریال شبکه نمایش خانگی است که تاکنون دو قسمت از آن توزیع شده.این سریال چیست و آیا می توان به موفقیتش امید داشت؟
بازار سریال های شبکه نمایش خانگی در سال 96 هم پررونق بود.«شهرزاد»ادامه یافت و«عاشقانه» توانست طیف زیادی را با خود همراه کند.در این بازار اما «آشوب» شکست خورد و نشان داد اگر جنس خوب دست مشتری نرسد، نتیجه ای جز ناکامی متصور نیست.
قاعده سریال سازی در شبکه نمایش خانگی،مبتنی بر اصولی است که مهم ترین آن جور کردن متاعی است که مخاطب آن را در تلویزیون و سینما نمی تواند پیدا کند. این یعنی کارگردان باید،با چم و خم نمایش خانگی آشنا باشد و بداند سراغ تولید چه محصولی برود. بر اساس این تعریف آیا می توان«گلشیفته» را واجد مختصاتی برای موفقیت دانست؟اصلا این سریال بعد از دو قسمت توانسته مخاطب را گیر بیندازد؟ این دو سوال کلید ورود به سریال است تا بر اساس آن مختصات «گلشیفته» بررسی شود.
داستان چییست؟
نه تنها سریال های شبکه نمایش خانگی، بلکه هر اثر نمایشی در گام اول باید از داستانی «خاص» و «گیرا» برخوردار باشند. طبعا یافتن قصه نو کاری ساده نیست اما می توان با تغییر در نوع روایت، آن را برای مخاطب گیرا و دلنشین کرد. نویسندگان سریال «گلشیفته» سعی كرده اند،داستانی بینابین انتخاب كنند. یعنی فضای قصه نه به كمدی های مرسوم تنه می زند و نه كاملا رئال است.در قسمت اول، این فضا بخوبی برای مخاطب ترسیم شد و او می داند با داستانی به ظاهر جدی مواجه است كه از دل موقعیت ها و نحوه معاشرت شخصیت ها كمدی شكل می گیرد.
ریسك چنین شیوه ای جایی است كه سریال باید سرشار از اتفاقات پرملات باشد تا كمبود كمدی آن جبران شود. داستان از قبولی یك دختر یزدی (نازنین بیاتی) در رشته معماری شروع می شود و پدرش(مهدی هاشمی) مخالف حضور او در تهران است. از آن سو رئیس تازه دانشكده (مهناز افشار) با كمك همسرش(سیامك انصاری) سعی دارد رتبه اول كنكور هنر را در دانشكده خود حفظ كند. در كنار آن سرنوشت دیگر شخصیت ها را هم می بینیم؛ شیلا خداداد قهرمان بوكس است و هومن سیدی جوانكی رند كه سرش به كار خلاف گرم شده. علاوه بر این شخصیت های فرعی دیگر هم در سریال حضور دارند.
داستان جذاب روایت می شود؟
شاید «گلشیفته» به مذاق مخاطب سخت پسند خوش نیاید اما شاخ و برگ های قصه آن قدر گسترده است که بیننده برای پی گیری آن ترغیب شود. با این حال جذابیت سریال، بخاطر سرنوشت قهرمان اصلی (نازنین بیاتی) و رویارویی اش با وسواس پدر (مهدی هاشمی) است که با زندگی زوج افشار و انصاری آمیخته شده. این شخصیت ها بخودی خود امكان گره افكنی در داستان و خلق موقعیت های جذاب به سازندگان سریال داده است.
در مقابل قصه شیلاد خداداد و همسرش محمد بحرانی هنوز شكل نگرفته و تا این جا بدون گره و یكنواخت پیش رفته. خرده شوخی های بین آن ها نیز قدرت همراهی مخاطب را ندارد. قصه «گلشیفته» در مجموع سرگرم كننده است اما نقاط عطف آن حتما باید افزایش یاید.
عملکرد بازیگران قابل دفاع است؟
در کنار قصه، ویترین سریال های شبکه خانگی یکی از مهم ترین عوامل موفقیت آن بحساب می آید. مخاطب به دنبال چهره های محبوب است و خوش خیالی است اگر گمان کنیم یک سریال بدون داشتن سوپر استار می توان می تواند، گلیم خود را از آب بیرون بکشد. تجربه «آسپرین» نشان داد علاوه بر سوژه و قصه خوب، باید از چهره های مطرح استفاده کرد. «گلشیفته» از این منظر چیزی کم ندارد و مهم تر این که غالب بازیگران، جلوی دوربین موفق ظاهر شده اند.
مهناز افشار یكی از بهترین بازی هایش را به نمایش گذاشته:یك استاد دانشگاه كه بتازگی رئیس دانشكده شده و برای اثبات خودش كار سختی در پیش دارد. او در عین جدی بودن دارای رفتاری است كه از مخاطب خنده می گیرد. سیامك انصاری،مردی متنفذ كه سودای ریاست در فدراسیون فوتبال دارد، شمایل شخصیت را باورپذیر ارائه كرده. بازی مهدی هاشمی مثل همیشه خوب است و این بار توانسته تصویر یك پدر نگران را ترسیم كند.
نازنین بیاتی در نقش یك دختر دانشجوی شهرستانی ظرائف این طیف را بخوبی نمایان می كند. در مقابل از بازی شیلا خداد نمی توان دفاع كرد؛ او نقش یك زن ورزشكار را برعهده دارد كه برای مسابقات جهانی پذیرفته شده و نگرانی اش عدم همراهی همسر است. در بازی خانم خداداد نمی توان پی به موقعیت واقعی شخصیت برد؛ یك بازی سرد و بدون نشانه گذاری.
شخصیت ها جذاب هستند؟
تجربه قباد، شهرزاد و بزرگ آقا در سریال«شهرزاد» و پیمان در سریال «عاشقانه» ثابت می کند، شخصیت های موفق سریال ها یکی از عوامل موفقیت آن ها هستند. «گلشیفته» چنین امکانی ندارد و بعید است شخصیت ها همپای نمونه هایی که عنوان شد، سرزبان ها بیفتند.در مقابل، بهروز شعیبی كاراكتر پیمان «عاشقانه» را عینا برداشته و در سریال استفاده كرده. از قضا نقش مقابل او باز هم بهاره كیان افشار است. این تمهید نه تنها تا الان جواب نداده كه پاشنه آشیل «گلشیفته» هم شده.
كارگردان چه سابقه ای دارد؟
بهروز شعیبی سه فیلم سینمایی ساخته و «گلشیفته» دومین تجربه اش در سریال سازی است. او پیش از این سریال «پرده نشین»را كارگردانی كرده بود كه سال 93 روی آنتن رفت و با استقبال بیننده ها مواجه شد. این سریال در نظرسنجی اخیر جشنواره جام جم جزو 9 سریال منتخب مردم بود كه نشان از توانایی شعیبی در سریال سازی دارد. «پرده نشین» تصویری متفاوت از روحانیت نشان داد و سعی كرد از كلیشه ها پرهیز كند. شعیبی تا پیش از این تجربه كمدی سازی نداشته و البته «گلشیفته» را نمی توان یك كمدی تمام عیار محسوب كرد.
این سریال بر اساس اتفاقات روز جامعه شكل گرفته و رگه هایی از كمدی هم دارد. اگر با این نگاه به تماشای سریال بنشینیم با اثری سرگرم كننده مواجهیم كه قصه اش را با ریتم مناسب تعریف می كند. با گذشت دو قسمت از سریال«گلشیفته» این مساله محرز شده كه نقاط قوت آن بر ضعفش می چربد و بر اساس نشانه ها می توان به جذاب تر شدن آن در قسمت های آینده امید داشت.